با توجه به سیاست های آشکار و پنهان کشورهای مداخله گر، پیش بینی تحولات پیش روی سوریه، مشکل و بیشتر با گمانه زنی های مختلف و چند وجهی همراه خواهد بود، اما بدون شک، ایران و روسیه، به دلایل مختلف و بخصوص امنیت ملی آنها، همچنان از دولت سوریه، حمایتی تمام قد خواهند نمود.
سیاست شرق _ شهاب زمانی؛
کشور سوریه، از روز چهارشنبه، شاهد حملات و پیشروی گسترده گروههای تکفیری و مخالف دولت مرکزی سوریه در مناطق مهمی از این کشور است، که یادآور حوادث تلخ و مصیبت باری است که بر مردم سوریه و منطقه، از ۲۰۱۱ بین سو و با ظهور داعش، گذشته است.
اما، آنچه از تحولات میدانی سوریه می توان برداشت نمود، حملات سنگین گروههای مسلح، با تجهیزات پیشرفته و همچنین نیروهای پرشماری است، که نشان دهنده برنامهریزی چند ماهه آنهاست، که می تواند ابعادی منطقهای و حتی بینالمللی نیز داشته باشد، که بی ارتباط با وضعیت لبنان، حزب الله، سوریه و تنش میدانی بین ایران و اسرائیل و همچنین جنگ روسیه در اوکراین نخواهد بود.
با این حال، تاثیرگذاری شرایط فعلی منطقه ، می تواند مستمسکی برای گروههای مهاجم و حامیانشان باشد؛ تا بتوانند از این شرایط، برای تغییر وضعیت میدانی موجود به نفع خود، بهره برداری کنند. مسئله ای که در ابتدا نیز، با پیشروی گروههای تروریستی مخالف دولت سوریه در ادلب و تصرف بخش هایی از حلب، نشان از عدم آمادگی و پیش بینی های لازم نیروهای مدافع و متحد، در مقابل حملات احتمالی گروههای مسلح مخالف دارد.
اما گمان می رود، حملات شدید چند ماهه اخیر اسرائیل به مناطق مختلف سوریه از یک سو و درگیری سنگین حزب الله لبنان (بعنوان حامی دولت سوریه) با ارتش اسراییل، در کنار تحولات منطقه ای و بین المللی دیگر، بازیگر موثر شمال سوریه، یعنی ترکیه را، جهت انجام اقدامات جدید در سوریه ، ترغیب و تحریک نموده است.
ترکیه، که در دوره اردوغان، همواره سیاستی خاص در تحولات منطقه و بین المللی، در پیش گرفته است؛ همواره از برخی سیاست های متناقض اروپا و امریکا نسبت به شمال سوریه و مناطق کردنشین آن، رنج می برد؛ با رصد شرایط منطقه ای و روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده، که بدون شک، می تواند با سیاست های جدیدی در خاورمیانه همراه باشد، بی میل نخواهد بود، که با حمایت از گروههای مسلح مخالف دولت سوریه و تغییر شرایط میدانی این کشور به نفع خود، با سیطره دوباره بر مناطقی در استان حلب، حماه و ادلب و غیره ، نتنها دست بالا را در فضای دگرگون شده سیاسی آینده منطقه داشته باشد، بلکه دولت مرکزی سوریه را، راضی به مذاکره با آنکارا و با شرایط خود نماید؛ مسئله ای که، پیش از این، دمشق از مذاکره و حتی دیدار روسای جمهور دو کشور با یکدیگر، طفره می رفت.
فریز شدن تحولات شمال سوریه طی چندسال گذشته، با اضمحلال گروههای تروریستی، شرایط ناپایداری را، با حضور گروههای مسلح مختلف، همچنان در جنوب مرزهای ترکیه ایجاد نموده است و خیل آوارگان سوری در ترکیه از یک سو و تمایل کشورهای رقیب، به حفظ وضعیت موجود، به دلایل مختلف، وضعیتی است که خوشایند ترکیه نخواهد بود. درحالی که، بسیاری از گروههای موجود در منطقه، طی این سال ها و در آرامش موجود، با تقویت نیرو و تجهیز خود به سلاح های جدید و بخصوص پهبادهای مختلف، آمادگی خود را برای تغییر معادلات به نفع کشورهای حامی، دوچندان نموده اند.
اما، می توان بازیگران ذی نفع دیگری را نیز، در این شرایط جستجو نمود؛ بازیگرانی که در صددند با درگیرنمودن متحدین دولت سوریه، یعنی ایران، روسیه و عراق، منابع مالی و انسانی آنها را، در این کار و زار مهم و هزینه بر، صرف و درگیر کنند.
توافق آتش بس بین اسراییل و دولت لبنان( و حزب الله)، به نوعی، زمینه بازیابی و تجهیز دو طرف را برای هرگونه درگیری محتمل دیگر در آینده، مهیا می کند، با این حال، با درگیر شدن سوریه در جنگ داخلی، می تواند کشورهای متحد سوریه را، برای عقب راندن گروههای تروریستی مخالف دولت مرکزی سوریه همراه نماید، مسئله ای که می تواند، تا حدودی بر حزب الله لبنان نیز تاثیرگذار باشد.
هرچند، تلاش برخی کشورها، جهت سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه و جدا نمودن این متحد استراتژیک ایران در منطقه ، پیش از این و با شکست داعش و گروههای همسوی آنها، به نتیجه نرسید، با این حال و با توجه به شرایط جدید میدانی، این کشورها بی میل نیستند، که فشار بیشتری را بر دمشق وارد نمایند، تا سیاست های جدیدی را، در قبال تهران در پیش بگیرد؛ در جایی که تضاد منافع قدرت های منطقه ای و بین المللی، دولت بشار اسد را تحت فشار قرار داده است.
با این وجود، اهمیت استراتژیک سوریه برای ایران و روسیه، می تواند شرایط یک درگیری دیگری را، بین کشورهای متشکل از «چند جبهه موجود» در سوریه، یعنی جبهه ترکیه و گروههای همسو، جبهه روسیه، ایران، سوریه و گروهای همسو و همچنین جبهه آمریکا، اروپا و متحدین منطقه ای و همچنین گروههای همسوی آنها فراهم نماید؛ این در حالی است که، جبهه آمریکایی در سوریه، با توجه به تغییر دولت فعلی و روی کارآمدن دولت ترامپ، طی کمتر از دو ماه آینده، همچون دادن مجوز استفاده از موشک های آمریکایی، به دولت اوکراین، جهت حمله به عمق خاک روسیه؛ بی میل نباشد که، روسیه را در شرایط جدیدی قرار دهد و دولت ترامپ را جهت استفاده از سوریه، در مذاکرات اوکراین، یاری نماید.
در نهایت، با توجه به سیاست های آشکار و پنهان کشورهای مداخله گر، پیش بینی تحولات پیش روی سوریه، مشکل و بیشتر با گمانه زنی های مختلف و چند وجهی همراه خواهد بود، اما بدون شک، ایران و روسیه، به دلایل مختلف و بخصوص امنیت ملی آنها، همچنان از دولت سوریه، حمایتی تمام قد خواهند نمود؛:اما از سویی دیگر ، جبهه ترکیه و همچنین آمریکا، همپوشانی منافع بیشتری در سوریه، نسبت به جبهه رقیب دارند؛ بخصوص اینکه، سناریوی سرنگونی دولت فعلی سوریه، که از ۲۰۱۱ و با مشارکت گروههای مخالف و تکفیری کلید خورده بود، همچنان پیش روی آنها قرار دارد؛ ضمن اینکه، آنها بی میل نیستند، جبهه ای جدید علیه روسیه در خاورمیانه باز کنند، تا شرایط اوکراین را، جهت هرگونه مذاکره احتمالی، بین واشنگتن و مسکو در آینده، به نفع غرب بهبود بخشند.
انتهای پیام