تاریخ انتشار: ۱۴۰۲-۰۹-۰۳ - 5:05 ب.ظ
موضوع:‌ اجتماعی
شماره:‌ 75311

تاریخ و فرهنگ ایران، در آثار دکتر ” محمد علی اسلامی ندوشن”

« تکیه ما بر فرهنگ از این‌ جهت است که او باید راهنما و تنظیم‌ کننده قرار گیرد. اجزاء دیگر چون “ آموزش” و “ سامان اجتماعی” و “ اقتصاد” در فرهنگ نتیجه خود را به بروز می‌آورند و نارسائی همه آن‌ها در نارسائی فرهنگ خلاصه می‌شود »

سیاست شرق _ دکتر «محمدعلی اسلامی نُدوشَن»، اندیشمند، شاعر، منتقد، نویسنده، مترجم و پژوهشگر معاصر ایرانی، در سوم شهریور ۱۳۰۳ خورشیدی، در ندوشن، شهرستان میبد، استان یزد، متولد شد.

او پس از تحصیلات در رشته حقوق، در دانشگاه تهران، در دهه سوم زندگی‌اش، به منظور تکمیل تحصیلات خود، به اروپا عزیمت نمود و مدت ۵ سال در فرانسه و انگلستان به تحصیل و کسب دانش پرداخت و سرانجام با دفاع از پایان‌نامه خود با عنوان «کشور هند و کامنولث»، به دریافت درجه دکتری حقوق بین‌الملل از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن فرانسه، توفیق یافت.

محمدعلی اسلامی ندوشن، در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و چند سالی در سمت قاضی دادگستری مشغول به خدمت شد. وی پس از ترک خدمت در دادگستری، به تدریس حقوق و ادبیات در برخی دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های عالی از جمله: دانشگاه ملی، مدرسه عالی ادبیات، مدرسه عالی بازرگانی و مؤسسه علوم بانکی پرداخت.

او با دکتر « شیرین بیانی»، استاد تاریخ دانشگاه تهران و نویسنده چندین کتاب تاریخی، ازدواج نمود.

استاد ندوشن،که در سال ۱۴۰۱ درگذشت، در مدت ۵۰ سال فعالیت ادبی خود، بیش از ۷۰ کتاب و صدها مقاله در باب فرهنگ، تاریخ ایران و ادبیات فارسی به رشته تحریر درآورده‌ است.

ایشان برخی از آثار خود را با امضای مستعار «م. دیده‌ور» چاپ و منتشر ساخته‌ است. کتاب « اَبَر زمانه و اَبَر زلف » وی در سال ۱۳۴۲ به عنوان کتاب برگزیده سال از سوی انجمن کتاب انتخاب شد.

  • تأسیس « ایران‌سرای فردوسی » و انتشار « فصل‌نامه هستی » از اقدامات او در زمینه اعتلای فرهنگ و ادب فارسی می‌باشد. وی بیشتر اوقات خود را در تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان صرف کرده‌ است.
  • از جمله آثار ترجمه ای او می توان به « ع‍م‍ر خ‍ی‍ّام‌ » تألیف « هارولد لمب » اشاره کرد. مقالات متعددی از وی در مجلات پیام نو، سخن، یغما، نگین و راهنمای کتاب؛ چاپ شده‌ است. در یکی از همین مقالات به انتقاد از نظام آموزشی دانشگاه‌ها بعد از سال ۱۳۴۷ پرداخت.
  • محمدعلی اسلامی ندوشن با سیدمحمد علی جمال زاده در ورکوران سوئیس یکی از آرزوهایش تشکیل «ایران سرای فردوسی» بود که خوشبختانه تحقق یافت.
  • می توان ایشان را یک ایرانشناس دانست و از فحوای برخی آثار مانند «ایران و تنهائیش» و «ایران چه حرفی برای گفتن دارد» و سفرنامه هایش به تاجیکستان، چین، اروپا، آمریکا و کانادا می توان به آن رسید، که حکایت از توجه او به مباحث ایران شناسی دارد.
  • اسلامی ندوشن به واقع یک ایران شناس ادبی و فرهنگی است و امید که سال های سال برای ایران بماند و بپاید.
  • او جانب اعتدال را هیچ گاه از دست نداد. افزون بر ادبیات ایران نگاهی نیز به ادبیات مدرن جهان داشت و از معدود کسانی بود که به ترجمه شاهکارهایی چون « بدی شارل » از « پیر بولر » فرانسوی یعنی «گل در سنین جوانی» دست زد که به گفته داریوش شایگان بهترین ترجمه به شمار می رود. او به درستی یک اسییست بود که به تعبیر شاهرخ مسکوب؛ جستار نویس است. صدها مقاله استاد ندوشن درباره ایران فرهنگی، ایران تاریخی، ایران و ادبیات ایران گواهی است بر این مدّعا.

ندوشن، از نسلی برکشیده از روشنفکرانی است که از جوانی در عصر صادق هدایت، نیمایوشیج، بدیع الزمان فرزوانفر، ملک الشعرای بهار و بسیاری دیگر زیست کرده اند. در چنین عصری، او جوانی خود را در کنار دستاوردهای ادبی و گرایش های کلاسیک و معاصر ادبیات ایران گذارند و بسیار تأثیر پذیرفت و از این جهت استثنائی است. او همچنین به مسائل تاریخی و فرهنگی ایران توجه بسیار دارد و همواره به شعرای بزرگ ایران مانند: حافظ، سعدی، مولانا و بویژه فردوسی علاقه مند بوده و درباره آنان نوشته است. کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایران» نیز حاکی از عمق علایق او به شعرای درجه اول ایران است.

کتاب «سخن ها را بشنویم»
کتاب «سخن‌ها را بشنویم‌» نخستین‌ بار در سال‌ ۱۳۶۹ به چاپ رسید و در سال ۱۳۹۹ به چاپ یازدهم رسید. این کتاب حاوی‌ تعدادی‌ مقاله‌ درباره مسائل‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ ایران‌ است‌ و از جهتی‌ در همان‌ خط ” ایران‌ را از یاد نبریم‌ ” قرار می‌گیرد. سال تقریر و انتشار آن اکنون می‌تواند برای ما بسیار معنادار باشد. در آن زمان جنگ خاتمه یافته و بازسازی آغاز شده است.

کتاب مشحون است از آمار و نقل قول‌هایی از روزنامه‌های روز کشور چون روزنامه‌ کیهان. ندوشن در ضمیمه این کتاب بخش‌هایی از گزارش روزنامه کیهان را که به انعکاس دیدگاه‌های مردمی می پردازد و در شماره مورخ ۱۳ اسفند ۱۳۶۷ این روزنامه چاپ شده چنین می‌آورد:

” بسیاری از برخوردهای تند و افراطی و تفریط‌ها موجب می‌شوند جوانان دچار اختلالات رفتاری و روانی مثل افسردگی و غیره شوند و انگیزه حیاتی خود را از دست بدهند.”

نقلی دیگر از کیهان مورخ ۲۶ دی ۱۳۶۴ :
” مردم یا بهتر بگوییم جوانان سه گروه شده‌اند: افراطی، دوار گوشه گیری صوفیانه و یا درگیر روی بردن به نفع.”

او در این کتاب به موارد دیگری چون: آلودگی هوا، بیکاری، رنجوری تولید، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد رو به گسترش، کاهش انگیزه در دانش آموزان و دانشجویان و معضلات ریز و درشت بسیار دیگر اشاره می کند. این کتاب از دکتر اسلامی ندوشن چهره‌ یک «مُصلح اجتماعی آینده‌نگر » را به نمایش می‌گذارد که دستورالعمل‌ها و راهکارهای به ظاهر ساده اما عمیق و آینده‌نگرانه‌ای دارد. او همیشه دغدغه ایران را داشته است و تألیف کتاب «سخن ها را بشنویم» در سال های نخست پس از انقلاب، حکایت از این دغدغه عمیق دارد.

کتاب « سخن‌ها را بشنویم » البته تصویری دیگر از اندیشه‌ اسلامی ندوشن در باب جامعه، فرد و نسخه‌ای که به کار بهروزی جامعه می‌آید ارائه می‌نماید.

در آسیب‌شناسی مسائل فرهنگی و اجتماعی، غیبت آموزش هنر و درس‌های زندگی و فاصله‌ گرفتن از اخلاق را نکته‌های مهمی تشخیص داده و می‌نویسد:

  • اخلاق مانند لولایی است که اگر کار نکند، زنگ می‌زند و به خش‌خش می‌افتد. کار نکردن به جای خود، وای به وقتی که کالای نامرغوبی قلمداد گردد.”به تعبیر او تزلزل اخلاقی است که می‌تواند جامعه‌ای را تا پای انفجار یا اضمحلال ببرد. از این‌ رو با اشاره به نقص‌ها، بی‌نظمی‌ها و بدرفتاری‌ها، هشدارهایی می‌دهد.
  • کشوری‌ با پیچیدگی‌ ایران‌، با موقع‌ خاص جغرافیایی‌ و دیرینگی‌ تاریخی‌، در موضعی‌ قرار گرفته‌، که‌ به‌ راه‌ بردنش‌ باید با تأمّل‌ و ژرف‌نگری‌ خاصی‌ همراه‌ باشد.
  • ایران‌ به‌ چه‌ نیاز دارد؟ به‌ پول‌ فراوان‌؟ به‌ ارز؟ به‌ آب‌ و باران‌؟ به‌ ذخایر معدنی‌ پایان‌ناپذیر؟ به‌ نیروی‌ نظامی‌ قوی‌؟ به‌ تکنولوژی‌ پیشرفته‌؟ به‌ حمایت‌ بین‌المللی‌؟ به‌ اتم‌؟ خوب‌، هر یک‌ از این ها می‌توانند از جهتی‌ کارساز باشند، ولی‌ هیچ‌ یک‌ به‌ تنهایی‌ مشکل‌ او را حل نمی‌کنند. او به‌ یک‌ چیز احتیاج‌ دارد و آن‌ «انسان‌» است‌. همین‌ و بس‌. اگر آن‌ را داشت‌ همه‌ چیز دارد، اگر نداشت‌ به‌ جایی‌ نخواهد رسید.
  • نهرو در سال های‌ بعد از جنگ‌ دوم‌ که‌ شرق‌ به‌ حرکت‌ آمده‌ بود می‌گفت‌: ” بادهای‌ تندی‌ بر آسیا وزان‌ است‌.
  • اکنون‌ باید گفت‌ ” بادهای‌ تندی‌ بر دنیا وزان‌ است‌.” اکنون‌ باید تلقی‌ دیگری‌ در اداره دنیا در پیش‌ گرفت‌ و از این‌ حیث‌ سنگین‌ترین‌ بار بر دوش‌ کشورهای‌ ” دنیای‌ سوم‌ “ است‌، که‌ باد تمدن‌ صنعتی‌ به‌ آنها خورده‌ و آنها را با انبوهی‌ از مسائل‌ روبه رو کرده‌ است‌. حلّ این‌ مسائل‌ یک‌ اقدام‌ هماهنگ‌ و دلیرانه‌ می‌خواهد.
  • باید رو به‌ راه‌ داشت‌. این‌ قدم‌ اول‌ است‌. منظور از رو به‌ راه‌ داشتن‌، آن‌ است‌ که‌ جهت‌ِ حیات‌ بخش‌ِ زندگی‌ انتخاب‌ گردد. ذرّاتی‌ در وجود هر جمع‌ یا ملت‌ هست‌ که‌ زندگی‌ آفرین‌ است‌ و برعکس‌ ذرّاتی‌ مرگ‌ آفرین‌. اگر دومی‌ را کنار بگذارند و نخستین را بگیرند، مجموع‌ آنها همان‌ ” جوهره قومی‌ ” یک‌ ملت‌ می‌شود. مهم‌ آن‌ است‌ که‌ بشود در هر موقعیت‌ این‌ نیروی‌ فیّاض‌ را تجهیز کرد.
  • ما با دنیای بی توازنی رو برو هستیم که سال ها پیش از آن حرف زده بودیم و میوه اش دارد یکایک چیده می شود . گذشتگان ما هفت آسمان و نُه فلک می شناختند و سیّارات هفت گانه و زمین را مرکز کائنات می گرفتند.
  • تخیّل شاعرانه از هیئت ستارگان نام ها و خاصیت ها تصور کرده بود، چون خوشه پروین و زهره چنگی و مریخ سلحشور و ما شوریدگی و … آنگاه علم جدید آمد و کائنات بی نهایت شد.
  • هر گونه ادراکی از کیهان و عالم هستی فرع بر اندیشه ما است. علم معرفت کائنات و شیئی خاکستری رنگ بیضی شکل می گنجد. از ماه انیس عاشقان تا ماه متروک بی ادام که آدمی زاد پای بر آن نهاد هیچ تفاوتی نیست تفاوت در دانش انسان است که گسترش پیدا می کند.
  • عامل هستی، چیزی جز بازتاب ها نیست، تنها در زمانی موجودیت می یابد، که از مغز انسان بازتابنده شود. هم اکنون بسیار چیزها در طبیعت هست که حواس ما و دانش ما قادر به دریافت آنها نیست، بنابر این، از نظر ما وجود ندارد لیکن ممکن است روزی به وجود بپیوندد.

آنچه‌ باید به‌ کار افتد:
– پاکیزگی‌ برون‌ و پاکیزگی‌ درون‌
– نظافت‌
— مشخص‌ بودن‌ مرز حق
— رو به‌ روشنی‌ داشتن‌
— کمتر گفتن‌ و قدری‌ شنفتن‌

او می نویسد:
* ” فرهنگ ایران شبیه به کره ماه است. یک نیمرخ روشن دارد و یک نیمرخ تاریک. باید یکی را پاس داشت و دیگری را از تأثیرش کاست.”

* …عبرت‌انگیزترین بخش تاریخ، فرو افتادن سلسله‌هاست و این فرو افتادن‌ها، مولود دو علت اصلی بوده:
۱. به سرشت انسان پاسخ‌ ندادن
۲. به نیاز زمان پاسخ ندادن

* ……تکیه ما بر فرهنگ از این‌ جهت است که او باید راهنما و تنظیم‌ کننده قرار گیرد. اجزاء دیگر چون “ آموزش” و “ سامان اجتماعی” و “ اقتصاد” در فرهنگ نتیجه خود را به بروز می‌آورند و نارسائی همه آن‌ها در نارسائی فرهنگ خلاصه می‌شود.

* ” وقتی به نیازهای ذاتی جامعه، پاسخ درست داده نشود، اخلاق اجتماعی فرو می‌افتد و آن‌ گاه دیگر نباید انتظار داشت که جامعه روی سلامت ببیند. “

گزیده هایی از کتاب « ایران را از یاد نبریم » دکتر ندوشن :

  • بین افسانه قُقنُوس و سرگذشت ایران تشابهی می‌توان دید. ایران نیز چون آن مرغ شگفت بی‌همتا، بارها در آتش خود سوخته و باز از خاکستر خویش زائیده شده است.
  • یک جامعه، با اخلاق، قانون و ایمان زندگی می‌کند و اگر هر کدام از این‌ها، به ویژه اخلاق کمرنگ شود، جامعه را رو به نابودی می‌کشاند.
  • این فرهنگ است که زندگی را در یک کشور پیش می‌برد، وقتی صبح برمی‌خیزید، این که به چه فکر می‌کنید، چه چیزهایی را می‌خواهید انجام بدهید، به چه طرفی می‌خواهید رو کنید، چه راهی را در پیش بگیرید چه احتیاجاتی دارید که می‌خواهید برآورده بشود، مجموعه این‌ها فرهنگ شماست.
  • من در قعر ضمیر خود احساسی دارم، چون گواهی گوارا و مبهمی که گاه به گاه بر دل می‌گذرد و آن این است که رسالت ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خرّمی او به او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران می‌تواند قد راست کند، کشوری نام‌آور و زیبا و سعادتمند گردد و آن‌گونه که درخورِ تمدن و فرهنگ سالخوردگی اوست، نکته‌های بسیاری به جهان بیاموزد. این ادّعا، بی‌شک کسانی را به لبخند خواهد آورد. گروهی هستند که اعتقاد به ایران را اعتقادی ساده لوحانه می‌پندارند، لیکن آنان که ایران را می‌شناسند، هیچ‌گاه امید از او بر نخواهند گرفت.
  • ما از این وضع باید بیرون بیاییم و یک اقتصاد متعادل مبتنی بر تولید، مبتنی بر کارکرد فکری و عملی مردم ایجاد شود که اقتصادی سالم داشته باشیم نه اقتصاد گراینده به یک منبعی که در زیرزمین است و متکی بر آن باشیم که آن هم تمام شدنی است. هیچ کشور نفت زده ای نمی تواند به این صورت راه درست و اقتصاد سالمی را در پیش بگیرد و یک کشوری مثل نروژ که نفت دارد یا کشوری مثل انگلستان این ها توانسته اند فائق بشوند بر اقتصاد نفتی و استعداد مردم شان را به کار اندازند. راه ایران برای پیشرفت باز است لازمه اش این نیست که با دیگران بگو مگو داشته باشیم، بلکه لازمه اش این است که نه به کسی باج بدهیم و نه از کسی باج بخواهیم.

تفاوت دیدگاه دکتر ندوشن با ملکیان در مورد انسان

دکتر ندوشن؛ توصيه‌ای ساده و كاربردى براى انسان امروز دارد اما تفاوت بزرگى با امثال مصطفی ملكيان دارد. در حالی‌ كه هر دو به اخلاقِ فردى، باور دارند و به پروژه‌هاى عظيم و منقلب كننده اجتماعى بى‌اعتنا هستند، اما انسان ملكيان، انسان فى‌نفسه و مثالى است كه هر جاى دنيا مى‌تواند باشد و اصلا مليت براى او مهم نيست و حتى در تخفيف آن مى كوشد تا انسان جهان وطنى و انديشنده به خود بدون رنگ، جغرافيا و هيستورى را ارج نهد. اما استاد ندوشن هر جا سخنى مى گويد به كمپلكس ” انسانِ ايران “ اشاره دارد.

ملکیان باور دارد که باید به اصلاح فرد پرداخت و از اصلاح جامعه و حکومت رویگردان شد و ندوشن را نیز در شمار روشنفکرانی می‌آورد که به نقد فرد می‌پردازند، از این رو شاید خیلی جامعه، آن‌ها را نپسندد. ملکیان از ندوشن به عنوان روشنفکری اخلاق‌گرا یاد می‌کند که چون نهادساز نبوده همانند شریعتی، سروش و بازرگان پیرو پیدا نکرده و امروز غریبه‌ است. هیچ کاری از نظر ندوشن بدون اخلاق و توسعه فرهنگ اخلاقی، موفق نخواهد بود.

منابع:
۱ ) behan book . سخن‌ها را بشنویم .
۲ ) بنیاد علمی – فرهنگی زهرائیه؛ کتاب “سخن‌ها را بشنویم” نوشته “محمدعلی اسلامی ندوشن” ، “شرکت سهامی انتشار” چاپ نهم ۱۳۸۵.
۳ ) وبلاگ زینلی ندوشن؛ ۲۹ دی ماه ۱۳۸۵.
۴ ) ویکی پدیا؛ محمدعلی اسلامی ندوشن.
۵ ) ایران آنلاین؛ محمد صادقی روزنامه نگار. روزنامه ایران . ۲۸ آذر ۹۶. سخن ها را بشنویم.
۶ ) خبرآنلاین؛ محمدعلی اسلامی ندوشن: ایران فقط خاک نیست، کد خبری ۱۷۳۵۳۴ ، ۲۵ شهریور ۱۳۹۰.
۷ ) مجله فرهنگی – هنری بخارا؛ شب دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن برگزار شد، پریسا احدیان، به روز رسانی شده ششم مهر ۱۳۹۸

انتهای پیام

language »