این مهم است که به مردم کمک کنیم تا «عشق»، «کنجکاوی»، «انعطافپذیری» و« خوشبینی » را تجربه کنند. مردم در همان زمانی که احساس غم و اندوه و اضطراب دارند؛ میتوانند امیدوار و کنجکاو باشند.
سیاست شرق _ یکی از مسائلی که، هر فردی در زندگی روزمره خود با آن روبرو است، برخورد با افرادی است که از مشکلی رنج می برند یا نسبت به مسئله ای ناراحت و گلایه هستند، با این حال، نحوه مواجهه با چنین افرادی، می تواند در تسکین آلام و ناراحتی آنها ، بسیار موثر باشد. آنچه که در این حالت مهم است: باید سعی کنیم، سریعا با چنین احساساتی مخالفت نکنیم و حتی شاید در ابتدا ، نیاز باشد تا ناراحتی و دلخوری او را تایید کنیم تا احساسات مثبت بیشتری، برای عبور از بحران یا تجدیدنظر داشته باشند.
روانشناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و تربیتی، عادت دارند هر روز مشکلات دیگران را بشنوند و یا با افراد بسیاری گفت و گو کنند، اما درباره ما، تلاش برای آرام کردن و دلجویی از یک دوست یا همکاری که ناراحت یا عصبانی است و در بحرانی به سر میبرد؛ میتواند یک وضعیت بسیار حساس باشد، که گاهی می تواند به نتایج منتهی شود که حال او را خوب یا حتی بدتر کند. هیچکس دوست ندارد، حرف اشتباهی بزند یا راه حلی ناکارآمد ارائه دهد، که باعث رنجش بیشتر دوستش شود یا اینکه اوضاع را بدتر کند؛ اما روش درست حرف زدن در این موقعیتها چیست؟ و چه باید کرد؟
اما شاید یک مطالعه در دانشگاه ایالتی اوهایو، پاسخی برای این پرسش روزمره و قدیمی باشد و پیشنهادات این مطالعه را میتوانید دفعه بعدی برای آرامش دادن به شخصی که از درون ناراحت و آشفته است؛ به کار بگیرید و نتیجه آنها را ببینید.
محققان میگویند کلید کمک به بهتر شدن احساس دیگران، گفتن جملاتی در تایید نظر ، فکر و یا فهم احساسات او است. جمله سادهای مانند «من میفهمم چرا چنین احساسی دارید!»، جمله ای که میتواند یک تفاوت ایجاد کند و احساس نزدیکی را در ابتدا، نسبت به شما ایجاد کند.
برای این مطالعه، محققان، گروهی از شرکتکنندگان را انتخاب و درباره وضعیت زندگی واقعی که باعث عصبانیت یا ناراحتی آنها شده است را در نظر گرفتند و تحقیق کردند. وقتی مطالعهکنندگان حرفها و پرسشهایی از جنس سردرگمی و عدم حمایت یا درک شرکتکنندهها را مطرح میکنند؛ سریعا افراد احساسات مثبت را کاهش میدهند.
برعکس، هنگامی که محققان به سادگی احساس شرکتکننده را تایید و اعتبارسنجی میکنند؛ احساسات مثبت افراد کاهش پیدا نمیکند و در یک حد ثابت باقی میماند.
افزون بر این، افراد با کنار گذاشتن تجارت منفی و ناراحتکننده خود؛ باز هم به طور مداوم احساس بدی دارند؛ جز اینکه مانند افرادی که در این مطالعه شرکت کردند؛ از سوی فردی مورد تایید و پذیرش قرار بگیرند و با آنها احساس همدردی شود.
نکته مهم دیگر این است که تایید و همراهی با یک فرد ناراحت و غمگین، باعث از بین رفتن کامل ناراحتی او نمیشود و نباید انتظار داشت، به یک باره همه ناراحتی خود را فراموش کند، ولی شنیدن و تایید فهم مشکل او، کمک میکند حس مثبت بیشتری نسبت به خود داشته باشد؛ ارزش خود را بیشتر بداند و هنوز به حل مشکل و یا کاهش تبعات زیانبار آن، خوشبین باشد.
جنیفر چیونس، پروفسور روانشناسی دانشگاه اوهایو و یکی از افراد حاضر در این این مطالعه میگوید: «ما قدرت احساسات مثبت را دست کم گرفتهایم. ما وقت زیادی را صرف فکر کردن درباره «احساسات منفی» میکنیم، اما زمان زیادی را برای فکر کردن درباره «احساسات مثبت» یا کمک به افراد برای مهار و پرورش احساسات مثبت آنها نمیکنیم. کمک به افراد گرفتار در «افسردگی»، «اضطراب» و «ترس» بسیار مهم است، اما این هم مهم است که به مردم کمک کنیم تا «عشق»، «کنجکاوی»، «انعطافپذیری» و« خوشبینی » را تجربه کنند. مردم در همان زمانی که احساس غم و اندوه و اضطراب دارند؛ میتوانند امیدوار و کنجکاو باشند.»
محققان در طی سه آزمایش روی ۳۰۷ دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه اوهایو، تاثیر مثبت و منفی تایید اعتبار و بیاعتباری را روی آنها ارزیابی کردند. به گفته تیم تحقیق، تاثیر مثبت به احساسات مثبتی گفته میشود که به ما امکان کنجکاوی، خوشبینی، انعطافپذیری و ارتباط با یکدیگر را میدهد. از سوی دیگر، تاثیر منفی شامل احساساتی مانند ترس، انزجار، غم و اندوه است.
در شروع و پایان این مطالعه، یک نظرسنجی به دانشجو داده شده است که میزان تاثیر مثبت و منفی را به همراه خلق و خوی کلی آنها را اندازهگیری میکند.
از دانشجوها خواسته میشود موضوع یا رویدادی که باعث عصبانیت آنها شده است را بنویسند و روی آن تامل کنند. دانشجویان باید این تجربه را به صورت شفاهی برای یک محقق بگویند و بعد این محقق به صورت کاملا تصادفی سعی میکند آن را تایید یا رد کند. برای تایید این تجربه جمله «البته از این موضوع عصبانی خواهید شد» و برای رد آن از جمله «چرا این موضوع باعث عصبانیت شما شده است؟» را استفاده میکنند.
دانشجویان با یادآوری یک حادثه تلخ یا موضوعی که باعث ناراحتی و رنجش آنها شده است؛ دوباره روحیه بدی پیدا میکنند، ولی آن دسته از دانشجویان که با تایید و همدردی محققان روبرو شدند؛ دوباره توانستند به سطح احساسات مثبت برگردند. اما افرادی که با همراهی و تایید محققان روبرو نشده و زیر سوال رفتند؛ عصبانیتر شده و حتی روحیه آنها بدتر از گذشته شده است.
جنیفر چیونس میگوید: «وقتی احساسات منفی را پردازش میکنید؛ تاثیر منفی آن بیشتر روشن میشود ولی وقتی کسی را تایید میکنید؛ تاثیر مثبتی که شما در او ایجاد کردید را نگه میدارد. تایید اعتبار میتواند از افراد در برابر ناملایمات، کنجکاویها و ارتباطات محافظت کند و باعث میشود در این برخوردها، محکمتر و قویتر ظاهر شوند. تایید اعتبار به افراد کمک میکند تا درک شوند. وقتی احساس میکنیم توسط دیگران درک میشویم؛ میتوانیم درباره چگونگی تغییر خود بازخورد بگیریم.»
روشهای درمانی افراد ناراحت، معترض، غمگین و افسرده؛ روشهای بالینی منحصربهفردی نیستند؛ بلکه همان روشهایی هستند که ما در پرورش فرزند؛ عشقورزی ، برقراری دوستی و همدردی استفاده میکنیم. وقتی در حال شنیدن یک تجربه بد از دوست یا همسر خود هستید؛ سعی کنید کمی با او همدردی کرده و او را تایید کنید. در ابتدا، نیازی نیست شروع به نصیحت کردن کنید، بلکه با اعلام اینکه او را می فهمید و درک می کنید، زمینه ایجاد پیوند عاطفی را ایجاد کنید؛ در این صورت بزرگترین کمک را به او کردید تا زودتر از این وضعیت خارج شده و آرامش بیشتری داشته باشد.
در چنین مواقعی باید به او بگویید که در کنار او هستید. به خاطر داشته باشید که ممکن است بخواهد در مورد احساساتی که تجربه کرده است، صحبت کند، اما ممکن است نخواهند نصیحت بشنود!
احساسات آنها را معتبر ارزیابی کنید. ممکن است بگویید، “این واقعا دشوار به نظر می رسد. متأسفم که این را می شنوم. “با زبان بدن خود همدلی و علاقه نشان دهید تا از حس و نیروی منفی موجودش، کاسته شود و آماده گفت و گو و شنیدن شود.
همدردی و فهم موضوع، بخشی از نیاز دیگران است که ما باید، نسبت به آنها داشته باشیم، کسانی که شاید، اینگونه آرام گیرند و حتی مجاب شوند.
انتهای پیام