تاریخ انتشار: ۱۴۰۴-۰۲-۰۹ - 7:30 ق.ظ
موضوع:‌ تحلیلگران
شماره:‌ 109673

ریچارد هاس: امکان توافق هسته ای ایران و آمریکا را، رد نکنید

هاس: ممکن است ترامپ از هرگونه گزینه نظامی خودداری کند؛ این همگرایی ریسک ها و منافع است که وضعیت را به طرز شگفت انگیزی برای یک پیشرفت دیپلماتیک آماده می کند.

سیاست شرق _ ریچارد هاس، دیپلمات اسبق آمریکایی میگوید: او [ترامپ] آشکارا خواهان یک دستاورد دیپلماتیک چشمگیر است. او در اولین دوره ریاست جمهوری خود با کره شمالی تلاش کرد و شکست خورد، و تاکنون در تلاش های خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین و غزه با دستان خالی از آب درآمده است. توافق هسته ای با ایران ممکن است، بهترین شانس او ​​باشد.

این پژوهشگر حوزه‌ی تاریخ و سیاست روابط بین‌الملل و همچنین رئیس سابق شورای روابط خارجی آمریکا (۲٠۱۲)، در یادداشتی تحت عنوان « امکان توافق هسته ای ایران و آمریکا را، رد نکنید» نوشت: این دوران به سختی دوران طلایی دیپلماسی است. آتش بس – چه رسد به صلح پایدار – بین روسیه و اوکراین یک احتمال دور باقی مانده است و به نظر می رسد، نه اسرائیل و نه حماس آتش بس طولانی مدت در غزه را اولویت خود نمی دانند.

او در ادامه یادداشت خود، با اشاره به مذاکرات آمریکا و ایران، برخی موارد از جمله: دشمنی بین ایران و آمریکا از پیروزی انقلاب (۱۹۷۹) تاکنون، حمایت آمریکا از شاه ایران تا آخرین روز، گروگانگیری ۵۲ آمریکایی به مدت ۴۴۴ روز در سفارت این کشور در تهران و نیم قرن خطاب کردن آمریکا با عنوان «شیطان بزرگ»، حمایت از حماس و حوثی های یمن و مواردی چون ترور سردار سلیمانی توسط دولت آمریکا و گمانه زنی هایی از جمله تهدید به ترور او و اعضای دولتش، پس از آن، اشاره کرد.

رئیس سابق شورای روابط خارجی آمریکا، همچنین نوشت: چرا ایران علاقه مند به امضای توافقنامه جدیدی با ترامپ است، که به طور یکجانبه از برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ (برجام) – توافق هسته ای بین ایران و برخی از قدرت های بزرگ جهان – در اولین دوره ریاست جمهوری خود خارج شد؟

او در ادامه، دو دلیل را برجسته است، که اولی ممانعت از درگیری نظامی با آمریکا و اسرائیل و دیگری، رسیدن به یک توافق جدید، که می تواند تحریم های بیشمار آمریکا را کاهش و بهبود وضعیت اقتصادی خود است .

چه سودی برای ترامپ دارد؟

این دیپلمات سابق آمریکا و نویسنده کتاب «مقدمه کوتاه بر حهان»، در ادامه می نویسد:« اما چه سودی برای ترامپ دارد؟ او [ترامپ] آشکارا خواهان یک دستاورد دیپلماتیک چشمگیر است. او در اولین دوره ریاست جمهوری خود با کره شمالی تلاش کرد و شکست خورد، و تاکنون در تلاش های خود برای پایان دادن به جنگ در اوکراین و غزه با دستان خالی از آب درآمده است. توافق هسته ای با ایران ممکن است، بهترین شانس او ​​باشد.

علاوه بر این، ترامپ علناً متعهد شده است که ایران تحت نظارت او به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت. فوریت واقعی است، زیرا ایران به طور پیوسته به مونتاژ اجزای مورد نیاز برای ساخت یک یا چند سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر شده است.

مطمئناً دلایل استراتژیک خوبی برای ترامپ برای پیگیری توافق با ایران وجود دارد. اگر دیپلماسی و نیروی نظامی هر دو شکست بخورند و ایران موفق به تولید سلاح هسته ای شود، نتیجه می تواند یک مسابقه تسلیحات هسته ای در سراسر خاورمیانه باشد.»

او در بخش دیگری از تحلیل خود نوشت:«با این حال، سوالات زیادی وجود دارد که باید قبل از امضای توافقنامه به آنها پاسخ داده شود. اول، ایران مجاز است چه مواد هسته ای را حفظ یا تولید کند؟ به طور مشخص، آیا مجاز به غنی سازی یا حفظ اورانیوم غنی شده است و اگر چنین است، چقدر و تا چه حد؟

موضوع دوم مربوط به نظارت است. چگونه ایالات متحده تضمین می کند که ایران به تعهدات خود عمل می کند؟ و یک ایران بسته تا چه حد مایل است در برابر کارشناسان خارجی که وظیفه ارزیابی پایبندی را دارند باز کند؟

مجموعه سوم از سوالات شامل محدوده توافق است. آیا این به مواد هسته ای محدود می شود یا سایر عناصر ضروری مانند اجزای بمب، موشک ها، فعالیت های آزمایشی، یا حمایت ایران از نیابت های منطقه ای(گروههای طرفدارش) را نیز پوشش می دهد؟

چهارم، مدت معامله چقدر خواهد بود؟ آیا این شامل بندهای غروب آفتاب، مانند برجام، می‌شود یا پایان باز خواهد بود؟ و در نهایت، این توافق چه شکلی خواهد داشت؟ ایران ممکن است به دنبال تضمین هایی باشد که ترامپ و جانشینان او در هر دو طرف، احتمالاً با اصرار بر تأیید کنگره، بر این توافق خواهند ایستاد.


یک مصالحه بالقوه وجود دارد که می تواند هر دو طرف را به آنچه نیاز دارند بدهد. ایران مجاز خواهد بود مقدار کمی سوخت هسته ای با غنای پایین را که فقط برای مقاصد غیرنظامی مناسب است، حفظ کند. نظارت خارجی گسترده ای وجود خواهد داشت. در ازای آن، بخشی از تحریم‌ها برداشته شود و در صورتی که این توافق موضوعات دیگری را پوشش می‌دهد، امکان کاهش بیشتر خواهد داشت. این توافق می‌تواند پایان باز باشد یا مثلاً تا سال ۲۰۵۰ – یا بهتر از آن، سال ۲۰۷۵ اجرا شود. کنگره به همراه همتای ایرانی خود باید این توافق را تأیید کنند.

چنین نتیجه ای پیشرفت ایران را به سمت تولید تسلیحات هسته ای عقب می اندازد – نه فقط متوقف می کند. در عین حال، به ایران این امکان را می‌دهد که ادعا کند گزینه هسته‌ای خود را حفظ کرده و در عین حال از منافع اقتصادی برخوردار است.»

هاس همچنین اشاره کرد:«ترامپ، به نوبه خود، می‌تواند ادعا کند که یک پیمان جامع‌تر از آنچه که نادیده گرفته بود – و با مدت زمان قابل توجهی طولانی‌تر ایجاد کرده است. بدون شک، برخی در اسرائیل و ایالات متحده غر می زنند که او بیش از حد تسلیم شد، اما جناح های سیاسی ترامپ به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند از پس آن برآیند. این معامله همچنین به او اجازه می دهد تا از درگیری های نظامی جدید جلوگیری کند.

روابط ایران و آمریکا در مقطع حساسی قرار دارد. ایالات متحده در اوایل دهه ۱۹۹۰ با یک معضل مشابه روبرو شد، زمانی که فرصتی برای حمله به تاسیسات هسته ای کره شمالی داشت اما در نهایت، از ترس اینکه کره شمالی با حمله به کره جنوبی، جایی که ده ها هزار نیروی آمریکایی در آن مستقر بودند، تلافی کرد، خودداری کرد.»

این محقق و تحلیلگر سیاسی در پایان با اشاره به مواردی چون احتمال درگیری نظامی ، افزایش «قیمت نفت و تورم» و کاهش رشد اقتصادی جهانی،می نویسد:« ممکن است، ترامپ از هرگونه گزینه نظامی خودداری کند؛ این همگرایی ریسک ها و منافع است که وضعیت را به طرز شگفت انگیزی برای یک پیشرفت دیپلماتیک آماده می کند.»

انتهای پیام

language »