تاریخ انتشار: ۱۴۰۴-۰۱-۲۷ - 7:38 ق.ظ
موضوع:‌ تحلیلگران
شماره:‌ 108925

مذاکره با آمریکا؛ پیشنهادی برای تیم مذاکره‌کننده

ایران در پرتو تحولات و تجربیات چند دهه اخیر و نیز تماس مثبتی که بین نمایندگان ایران و آمریکا در شنبه گذشته حادث شد، به جای صرفا تمرکز بر برنامه هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای، پیشنهاد کند که دو کشور در طول مذاکرات امکان طرح همه ملاحظات و همه نگرانی‌های خود را در ازای لغو کامل همه تحریم‌های آمریکا اعم از اولیه و ثانویه در زمینه همه ادعاها داشته باشند.

سیاست شرق _ کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین الملل، در «شرق» نوشت:

اگر سه روز اول این هفته را روزهایی تاریخی، دست‌کم در حوزه سیاست خارجی کشور به شمار آوریم، خطا نکرده‌ایم. در نخستین روز این هفته تماسی علنی و دوجانبه بین نمایندگان عالی‌رتبه ایران و آمریکا انجام شد. اهمیت مضاعف این تماس که حداقل می‌توان آن را توأم با تفاهم دانست، در این است که با نماینده یک دولت جمهوری‌خواه تندرو انجام شد. ویژگی این تماس، به‌عنوان مقدمه یک دور مذاکراتی بین دو کشور، در این است که نقطه پایانی بر بی‌میلی تاریخی مقامات کشور به تماس دوجانبه علنی و رسمی با آمریکا بود.

پیش‌از‌این ایران ترجیح می‌دادند که یا با دیگران درباره برنامه هسته‌ای و تحریم‌های آمریکا مذاکره کنند یا چنین مذاکره‌ای را در یک چارچوب چندجانبه که آمریکا نیز یکی از حاضران باشد، انجام دهند. این چارچوب طبعا دیگرانی را که نه‌تنها حضورشان ضروری نبود، بلکه اغلب مزاحم و مخل کار و موجب طولانی‌شدن روند نیز بودند، حذف کرده است. حاصل دیگر این تماس این بود که ثابت کرد همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، امکان کار و مذاکره با دولت ترامپ از ابتدای دور اول ریاست‌جمهوری او وجود داشت و همچنان وجود دارد.

تحول دوم واکنش بازار در روزهای دوم و سوم هفته به تحول روز اول بود. کاهش حدود ۲۰درصدی بهای دلار و سکه قاعدتا باید پیام روشنی برای نظام سیاسی و نخبگان حکومتی داشته باشد و کسانی را که سعی در بی‌اهمیت شمردن کم‌و‌کیف رابطه با جهان داشتند، به بازنگری در نظرات‌شان تشویق کرده‌ باشد. این واکنش اگرچه ممکن است در ادامه و به خاطر ابهام درباره نحوه پیشرفت کار و نتیجه نهایی تعدیل شود، اما نباید تردید داشت که در صورت لغو یا تعلیق تحریم‌ها شرایط 

اقتصادی-اجتماعی در کشور دستخوش تحول عمده‌ای خواهد شد. البته رفع تنش موجود اگرچه لازم است، اما به هیچ روی کافی نیست. این تنش در حکم صخره بزرگی بر سر راه توسعه کشور است، اما صِرف کنار‌زدن این صخره به معنی حرکت خودکار و پرشتاب کشور در مدار توسعه نخواهد بود. توسعه لوازمی دارد که پرداختن به آن خارج از حوصله این مختصر و سواد این نگارنده است.

تحول سوم اعلام آمادگی ایران برای کار با شرکت‌های آمریکایی برای سرمایه‌گذاری و فروش کالا و خدمات به ایران است. این موضوع، هم از سوی رئیس‌جمهور به نقل از رهبری اعلام شد، هم در مقاله دکتر عراقچی در واشنگتن پست انعکاس یافت و هم برخی از روزنامه‌های اصولگرا به نحوی تأییدآمیز به آن پرداختند که حاکی از نوعی اجماع درباره آن است. این موضوع هم از نظر برخورد کاسب‌کارانه ترامپ با موضوعات مهم است و هم از این نظر که ایران در گذشته درباره کار اقتصادی با آمریکا تمایلی نشان نمی‌داد و ازجمله پیش‌بینی کار با شرکت‌های خارجیِ تحت مالکیت یا تحت کنترل شرکت‌های آمریکا در برجام و مجوز اُفک (Gl. H) برای این منظور بلااستفاده مانده بود، اما یک چیز روشن است و آن اینکه کار اقتصادی آمریکا با ایران بدون حداقلی از حضور آمریکا در ایران ممکن نخواهد بود. این حضور می‌تواند در حد دفتر حفاظت منافع ذیل یک سفارتخانه خارجی باشد.

پیشنهاد این است که ایران در پرتو تحولات و تجربیات چند دهه اخیر و نیز تماس مثبتی که بین نمایندگان ایران و آمریکا در شنبه گذشته حادث شد، به جای صرفا تمرکز بر برنامه هسته‌ای و تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای، پیشنهاد کند که دو کشور در طول مذاکرات امکان طرح همه ملاحظات و همه نگرانی‌های خود را در ازای لغو کامل همه تحریم‌های آمریکا اعم از اولیه و ثانویه در زمینه همه ادعاها داشته باشند. دیگر موضوعات می‌تواند حداکثر شامل برنامه موشکی باشد که با توجه به برنامه‌های نظامی دیگر کشورهای منطقه، ایران قابلیت دفاع از برنامه موشکی برحق خود را دارد. مسائل منطقه‌ای نیز موضوع دیگری است که بخش مهمی از آن در یکی، دو سال اخیر بلاموضوع شده است. ضمن اینکه ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر می‌تواند حمایت از آرمان فلسطین، مخالفت با اشغال اراضی دیگران و عدم شناسایی رژیم اسرائیل را ادامه دهد.

تجربه برجام در این زمینه می‌تواند و باید راهنما باشد. در برجام هیئت مذاکره‌کننده بر مبنای دستورالعملی که داشت، تنها بر برنامه اتمی ایران و تحریم‌های مرتبط با آن متمرکز بود و حاضر به مذاکره راجع به دیگر موضوعات نبود. 

نتیجه آن روند طولانی یک توافق تک‌موضوعی بود که به‌ همین ‌دلیل بسیار آسیب‌پذیر بود و شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ بین‌المللی به دلیل اجتناب از مخاطرات احتمالی تحریم‌های اولیه و ثانویه بر جای مانده، درباره ازسرگیری کار با ایران تردید داشتند؛ به‌علاوه یکی از دلایل اعلام‌شده ترامپ برای خروج از برجام، منتفع‌شدن شرکت‌های اروپایی و محروم‌ماندن شرکت‌های آمریکایی از آن بود. به نظر می‌رسد که در‌ حال‌ حاضر شرایط بیش از هر زمان دیگر برای یک مذاکره جامع برای یک توافق جامع و برداشتن استخوان از لای زخم برای همیشه فراهم است؛ چراکه اولا به ‌عنوان یک قاعده عام توافق با یک دولت تندرو می‌تواند ماندگارترین و بادوام‌ترین توافق باشد. ثانیا ترامپ و ویتکاف تاکنون برخوردی ساده و عاری از تکلف‌های حقوقی و تکنیکی با مذاکرات داشته‌اند. یک دلیل آن، حضور ویتکاف در مسقط به‌تنهایی و بدون همراهی دیپلمات‌ها و حقوق‌دانان وزارت خارجه آمریکا‌ست که به معنی حذف مارکو روبیو از این روند است. ثالثا با توجه به دست بالا داشتن جمهوری‌خواهان در کنگره و تبعیت آنها از ترامپ و با پیش‌فرض همراهی دموکرات‌ها، نه‌تنها کنگره مانعی در برابر یک توافق جامع نخواهد بود، بلکه حتی این امکان که سنا چنین توافقی را به‌ عنوان یک معاهده تصویب کند، وجود خواهد داشت. رابعا اسرائیل ارتدکس و لابی آن در آمریکا نه جرئت مخالفت جدی با ترامپ را دارد و نه این‌ بار از تکیه‌گاهی در آمریکا برای ابراز چنین مخالفتی برخوردار است. نتانیاهو در ۲۰۱۵ با تکیه بر اکثریت جمهوری‌خواه در کنگره حاشیه مانوری در برابر دولت دموکرات اوباما داشت، اما چنین حاشیه مانوری در‌ حال‌ حاضر برای او وجود ندارد.

انتهای پیام

language »