تاریخ انتشار: ۱۴۰۳-۱۱-۰۱ - 9:09 ق.ظ
موضوع:‌ تحلیلگران
شماره:‌ 102825

“اطلاعات نادرست”؛ در جنگ رسانه ای روایت ها

اطلاعات نادرست و جعلی، بخشی از یک جنگ ترکیبی است، که در سطوح گوناگون و با ابزارهای مختلف، در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، علیه افکار عمومی جوامع ، از سوی مراکز مرتبط با رسانه ها، کنترل می‌شود، ولی در نهایت، یک هدف واحد را دنبال می کنند، هرچند که، شاید ظاهراً به همدیگر نیز، مرتبط نباشند، ولی هدف، فریب افکار عمومی «جامعه هدف» است.

سیاست شرق _ شهاب زمانی؛

عصر اطلاعات و عصر رسانه، انسان را با حجم زیادی از اخبار، گزارش ها، تحلیل ها، تصاویر و موارد تازه ای روبرو کرده است، که شاید، هر شنونده و بیننده ای را، با دوگانگی های مختلفی مواجه سازد و یا در مسیر قبول اطلاعات دستکاری شده ای قرار دهد، که برای فریب او منتشر می شود.

امروزه و با ظهور هوش مصنوعی، چنین فضایی ابعاد بسیار گسترده تری، نسبت به گذشته پیدا کرده است، و چالشی اساسی برای جوامع مختلف و شهروندان آنها محسوب می شود؛ که چگونه، با وحود اخبار مختلف، در حوزه های گوناگون، درک و فهم آنها، دچار خودباختگی یا فریب نشود؟؛ آنگونه که، برخی از این اطلاعات، ترکیبی از علائم خوشایند و ناخوشایند یا درست و نادرستی هستند، که فرد را در میدان تصمیم گیری ذهنی خود، دچار تشکیک قبول یا رد آنها، خواهد نمود، و یا حتی در برابر ارزش های ذهنی خود نیز، بتدریج، از هم گسیخته خواهد شد.

اما، شنونده و یا بیننده، باید در برابر این چالش‌ فکری، مراقب باشد تا ذهن خود را در اختیار دیگران قرار ندهد؛ بلکه در برابر هر اطلاعات جدیدی، تامل کند!، تفکر کند؛ تا اینکه، به فردی پیرو تغییر حالت ندهد؛هرچند که، در یک جامعه فراگیر از افراد مختلف، با سطوح اطلاعاتی گوناگون، چنین رویکردی، مسئله ای بسیار سخت و شاید غیرممکن است، با این حال، باید بین اطلاعات غلط و اطلاعات نادرست(آغشته به حقیقت)، تفاوت آشکاری را قائل شد.

مسلما، اطلاعات غلط ، فاقد صحت و در نگاه ابتدایی، رد می شوند، بگونه ای که، برابر مستندات روشن و مکتوب، قابل نقض و رد کردن هستند، همچون اینکه: کسی مساحت یک کشور را غلط بیان کند یا به دروغ، رشد اقتصادی کشوری را، بر خلاف داده های مراکز مختلف بین المللی، بیش از حد یا کمتر از مقدار واقعی آن عنوان کند، با این حال، در این جا نیز، برخی به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات موثق، شاید همین اطلاعات غلط را، قبول و پذیرا باشند!

با این حال، پس از اطلاعات درست و غلط ، اطلاعات «نادرست»(جعلی)، از اهمیتی دوچندانی برخوردارند، که در رسانه های مختلف یک جامعه و یا عرصه بین الملل منتشر می شوند، که در محتوای دستکاری شده آنها، «مقداری حقیقت» نیز یافت می شود؛ اما اطلاعات غلط و مبهم منتشرشده، بر حقیقت اشاره شده یا اطلاعات مهم دیگر، سایه انداخته است، بگونه ای که، اثر حقیقت، در ذهن شنونده و یا بیننده، محو می شود و آنچه ماندگار است، اطلاعات دستکاری شده ای است که، با ایجاد یک ارتباط نادرست، فرد را به سمت اهداف منتشر کننده خبر، گمراه و جهت می دهد.

چنین رویکردی در دستکاری اخبار و اطلاعات نادرست ، با ویرایش هنرمندانه و توسط ذهنی آگاه و متمرکز، صورت می گیرد، تا افکار عمومی را، در مسیر خواسته شده، سمت و سو دهد. مسئله ای که در جنگ دوم خلیج فارس و حمله ایالات متحده و متحدینش در ۲۰۰۳ به عراق، مشهود و معلوم بود؛ زمانی که، با گزارشات نادرست از توان نظامی عراق و سلاح های کشتارجمعی، افکار عمومی جهان را آماده حملات غیرقانونی و خلاف منشور سازمان ملل، به این کشور نمودند و یا با اخبار نادرست و تحلیل های دستکاری شده و هدفمند علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران، زمینه های لازم را برای تصویب قطعنامه های تحریمی متعدد علیه ایران، فراهم نمودند و یا در سایر تجاوزات نظامی، دولت ها، افکار عمومی خود و یا جهان را، با اطلاعات نادرست، فریب و آماده پیشبرد اهداف خود می کنند.

با این حال، اطلاعات نادرست و جعلی، بخشی از یک جنگ ترکیبی است، که در سطوح گوناگون و با ابزارهای مختلف، در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، علیه افکار عمومی جوامع ، از سوی مراکز مرتبط با رسانه ها، کنترل می‌شود، ولی در نهایت، یک هدف واحد را دنبال می کنند، هرچند که، شاید ظاهراً به همدیگر نیز، مرتبط نباشند، ولی هدف، فریب افکار عمومی «جامعه هدف» است.

در این ارتباط، حتی با وجود برخی حقایق، اطلاعات نادرست با استفاده از انطباق تصاویر، برای ایجاد هیجان در یک روایت از پیش تعیین شده، شنونده و بیننده را، با ایجاد یک ارتباط نادرست گمراه می کنند، تا اهداف گردانندگانش، محقق شود؛ در این مسیر، برای بهره‌برداری بیشتر و رسیدن به هدف، از پیکربندی‌های فنی، اجتماعی، اقتصادی و غیره، توسط رسانه‌های همسو استفاده و در نهایت ایجاد موج می شود، که می‌تواند در یک کشور، منطقه و جهان، تغییرات را تسریع کند، نارضایتی را گسترش دهند و یا ثبات را بیش از پیش و بر خلاف واقعیت، حفظ کنند، آنگونه که در انقلاب های مخملی، در مسیر خواست گردانندگانشان، موجب سقوط حکومت ها شد.

با این حال، انتشار روایت های نادرست، می تواند، نقاط قوت یک جامعه را به نقاط «ضعف و آسیب‌پذیر» و یا با وانمود نمودن نقاط ضعف و کاستی جامعه به نقاط قوت و یا لاپوشانی آنها، فضای موجود را تغییر دهد و در نهایت، حقیقت وجودی یک جامعه یا روایت صحیح از واقعیت را، تهدید و جعل کند؛ این مسئله می تواند، از سوی دولت ها، جنبش‌های اجتماعی، احزاب سیاسی، مخالفان، شرکت‌ها و یا برخی گروه‌ها برای شکل دادن ساختگی به برخی روایت‌های رسانه‌ای در جهت اهداف خود، مورد بهره برداری قرار گیرد.

تاکتیک‌های دستکاری اطلاعات از سوی این مراکز، می تواند انتشار اطلاعات نادرست را با استفاده از افراد و تحلیلگران و یا دستکاری روانی افکار عمومی، با تکیه بر نقاط حساسیت زا، در هر برهه ای، به نفع جریان خود شکل دهد، تا فضای حاکم بر افکار عمومی، به سمت و سوی خواست آنها، متمایل شود؛ این در حالی است که، اگر جریانات مخالف نیز، در این مسیر گام بردارند، افکار عمومی در فضا و جنگ رسانه ای «روایت های درست»،«روایت های نادرست» و «روایت های غلط»، گرفتار می شوند؛ مسئله ای که نیازمند توجه افکار عمومی و نخبگان است، تفکر ترکیبی، به شرایط و همچنین پیشینه جریانات روایتگر است، تا به سمت اهداف ناخواسته ای متمایل نشوند، که در مسیر آسیب رساندن به اعتماد جامعه، ارزش های واقعی و امنیت باشد.

انتهای پیام

language »