سیاسی ۰۷ مرداد ۱۴۰۳ - 10:58 ب.ظ
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
کپی شد!
0
رهبر انقلاب: امروز از لحاظ زمانی، اولویّت با مسائل اقتصادی است
رهبر انقلاب: مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی مسائل بسیار مهمّی است، شاید بیش از همهچیز اهمّیّت دارد و من نسبت به آن حساسیت دارم، لکن امروز از لحاظ زمانی، اولویّت با مسائل اقتصادی است. یک تحرّک اقتصادی حسابشدهی قوی پیگیر مورد نیاز است. البتّه کارهایی در دولت قبل انجام گرفته که کارهای باارزشی است و باید ادامه پیدا کند، کارهای دیگری هم باید اضافه بشود.
سیاست شرق _ حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی، صبح امروز، یکشنبه، ۷ مرداد ۱۴٠۳، پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب اظهار داشتند: مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی مسائل بسیار مهمّی هستند، شاید بیش از همهچیز اهمّیّت دارد و من نسبت به آن حساسیت دارم، لکن امروز از لحاظ زمانی، اولویّت با مسائل اقتصادی است. یک تحرّک اقتصادی حسابشدهی قوی پیگیر مورد نیاز است. البتّه کارهایی در دولت قبل انجام گرفته که کارهای باارزشی است و باید ادامه پیدا کند، کارهای دیگری هم باید اضافه بشود.
ما بحمداللّه یک مردمسالاری آمیختهی با رقابت و سلامت در کشورمان داریم. عزیزان من! این مردمسالاری که امروز در کشور ما وجود دارد، ارزان و آسان به دست نیامده؛ این نتیجهی قیام مردم در قبال یک وضع نابسامان و مصیبتباری است که در گذشته در این کشور وجود داشته.
امام بزرگوار ما، از روز اوّل پیروزی انقلاب، با قاطعیّت تمام، یک امر بیسابقهی در کشور را تثبیت کردند و آن، دخالت مردم، حضور مردم و تأثیر مردم در ادارهی کشور است؛ این کار بزرگ امام بزرگوار ما بود که یکی از مهمترین حوادث تاریخ زندگی کشور ما است.
من عرض میکنم با روحیهی جهادی میشود کوههای مشکل را از جا کَند. کار جهادی یعنی چه؟ یعنی خستگیناپذیری، بیمزد و بیمنّت کار کردن، هدف را انجام وظیفهی انسانی و خدایی قرار دادن، و پیش رفتن؛ این کار جهادی است.
البتّه چهارچوبهای قانونی و اداری وجود دارد، باید رعایت بشود، امّا کار جهادی، کیفیّت است، نوع کار است. صد درصد کار قانونی میشود انجام داد، به صورت جهادی و به غیر صورت جهادی.
[مسئولین محترم باید] به توان داخلی اهمّیّت بدهند. «ما میتوانیم» یک شعار همیشگی باقی بماند؛ واقعش هم همین است.
این حرف البتّه به معنای این نیست که ما از توانهای خارجی استفاده نکنیم؛ هیچ عاقلی این حرف را نمیزند. خب باید از همهی امکانات استفاده کرد؛ امکانات داخلی، خارجی، دوستان. حتّی گاهی دشمنان ما یک حرکتی انجام میدهند که به نفع ما است، از آن هم باید استفاده کرد. استفاده باید کرد، منتها توان داخلی را ندیده نباید گرفت؛ هیچ مسئلهی داخلی را متوقّف و آویزان به یک موضوع خارجی نباید کرد.
[رژیم صهیونیستی] در ترور و قساوت و جنایت ــ جنایتهای عجیب و غریب ــ نصاب جدیدی را در تاریخ جنایتکاری بشر در دنیا به جا گذاشتند؛ یک نصاب جدیدی به وجود آوردند.
امروز بمبهای سنگین صهیونیستها بر روی سر کسانی ریخته میشود که حتّی یک گلوله شلیک نکردهاند؛ کودکان داخل گهوارهها، بچّههای پنجساله، ششساله، زنها، بیماران بیمارستانها؛ اینها حتّی یک گلوله به کسی شلیک نکردهاند، [امّا] بمب روی سر اینها دارد ریخته میشود؛ چرا؟ این جنایت، یک جنایت بیسابقه است.
اینها [رژیم صهیونیستی] کاری با آنها [گروه مقاومت] نمیتوانند بکنند، روی سر مردم مظلوم غزّه بمب میریزند. دنیا بایستی در مقابل این حادثه تصمیم جدّیتری بگیرد.
باید دولت ها، ملّت ها، شخصیّتهای فکری و سیاسی، در عرصههای مختلف جدّاً تصمیم بگیرند. آن وقت با این نگاه، آدم میفهمد که چه ننگ بزرگی را کنگرهی آمریکا چند روز قبل برای خودش هموار کرد که پای صحبت این جنایتکار [نخستوزیر رژیم صهیونیستی] نشست و گوش کرد! این، ننگ بزرگی است.
فلسطین، امروز یک مسئلهی جهانی است. یک روز موضوع فلسطین، صرفاً یک موضوعِ کشورهای اسلامی بود؛ امروز مسئلهی فلسطین و مسئلهی غزّه، یک مسئلهی عمومیِ جهانی است. این مسئله امروز از داخل کنگرهی آمریکا تا سازمان ملل تا المپیک پاریس تا همهجای دیگر، انتشار و گسترش دارد. رژیم صهیونیستی زشتترین چهرهی یک باند جنایتکار را دارد از خودش ارائه میدهد و نشان میدهد. اینها دولت نیستند؛ اینها یک باند جنایتکارند، یک باند قاتلند، یک باند تروریستند.
ما در ارتباطات خارجی اولویّت هایی داریم… البتّه اینجور نیست که ما بگوییم یک انگیزهی مخالفت و دشمنیای با بعضی از کشورها، مثلاً کشورهای اروپایی که حالا من جزو اولویّت ها آنها را ذکر نکردم داریم؛ نه. علّت اینکه کشورهای اروپایی را بنده به عنوان اولویّت ذکر نمیکنم، این است که اینها با ما این چندساله خوب رفتار نکردند؛ با ما خوب برخورد نکردند. در قضیّهی تحریمها، در قضیّهی نفت، در قضایای گوناگون، در عناوین جعلی مثل حقوق بشر و امثال اینها، با ما بد رفتار کردند.
ما در ارتباطات خارجی اولویّت هایی داریم… یکی از اولویّت ها ارتباط مستحکم با کشورهایی است که در این سالها در قبال فشارها از ما حمایت کردهاند، به ما کمک کردهاند؛ چه در سازمان ملل، چه در غیر سازمان ملل، چه در میدان عمل، همکاریهای اقتصادی و غیره، از ما حمایت کردهاند؛ ما قدرشناسی باید بکنیم؛ ارتباطاتمان را با اینها بایستی مستحکم کنیم؛ این سیاست اولویّتدار ما است؛ و از این قبیل کارهای اولویّتداری در این زمینه وجود دارد.
یکی از حرفها در مورد سیاست خارجی این است که ما در ارتباطات خارجی اولویّت هایی داریم.
یکی از اولویّتها ارتباط با کشورهایی است که میدان دیپلماسی ما را میتوانند گسترش بدهند؛ مثلاً کشورهای آفریقا، کشورهای آسیا؛ اینها میدان دیپلماسی ما را گسترش میدهند؛ ارتباط با اینها جزو اولویّت ها است.
ما در ارتباطات خارجی اولویّت هایی داریم؛ یکی از اولویّتهای ما همسایگان ما هستند. ما جزو کشورهای دارای همسایگان متعدّد هستیم؛ این از جملهی امتیازات یک کشور است.
تقریباً چهارده همسایه در اطراف ما هست؛ این یک امتیاز برای ما است. بایستی ما بر روی روابط با همسایگان کار کنیم، تلاش کنیم؛ این از اولویّتهای ما است.
در مقابل امواج و حوادث جهانی و بخصوص منطقهای، برخورد کشور، برخورد فعّال باشد، برخورد اثرگذار باشد، نه برخورد منفعل. مسائل گوناگونی چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ پیشرفتها و ابتکارات فوقالعاده و عجیب علمی ــ فرض کنید مثل هوش مصنوعی در دنیا اتّفاق میافتد؛ با این، فعّال برخورد کنید، منفعل برخورد نکنید؛ اثرگذار برخورد کنید.
غفلت و تغافل از آنچه در دنیا پیش میآید، در منطقه پیش میآید، جایز نیست. هر حادثهای پیش میآید، ما یک موضعی در قبال آن داریم؛ این موضع را صریح، روشن، با قوّت و متانت ابراز کنیم.
در جمهوری اسلامی سلایق گوناگون، گرایش های گوناگون از اوّل انقلاب تا حالا آمدند بالا، رفتند پایین؛ بعضیها امروز رأی آوردند، فردا دیگری رأی آورده؛ عکسش هم همینجور؛ این همین «وَ تِلكَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاس» است دیگر؛ این امتحان است.
بنده عرض میکنم در همهی این انتخاباتهایی که اتّفاق افتاده، ملّت ایران پیروز شده؛ ما شکستخورده نداریم. آن کسانی که وارد میدان شدند، از یک نامزدی حمایت کردند و آن نامزد رأی نیاورد، اینها شکست نخوردند، اینها هم پیروزند؛ اینها جزو ملّت ایرانند دیگر، ملّت ایران پیروز است.
انتخابات طبعاً چالشبرانگیز است… نباید به وسوسههای دوقطبیسازی اعتنا کرد و ترتیب اثر داد؛ این توصیهی مؤکّد بنده است. نباید احساساتی که افراد را در دورهی انتخابات وادار به مجادلهی با یکدیگر میکرد ادامه پیدا کند؛ نگذارید ادامه پیدا کند. خب خاصیّت انتخابات این است دیگر: یکی رأی میآورد، یکی رأی نمیآورد؛ این نتیجهی انتخابات است.
انتخابات یعنی همین… بنابراین آن حالت نقار یا دلخوری و دلتنگیای که گاهی ممکن است در اثنای مجادلات و مباحثات انتخاباتی اتّفاق افتاده باشد، نباید ادامه پیدا کند… [این توصیه] مخاطبش همهی فعّالان سیاسی و اجتماعی و انتخاباتی و مانند اینها است.
مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی مسائل بسیار مهمّی است، شاید بیش از همهچیز اهمّیّت دارد و من نسبت به آن حساسیت دارم، لکن امروز از لحاظ زمانی، اولویّت با مسائل اقتصادی است. یک تحرّک اقتصادی حسابشدهی قوی پیگیر مورد نیاز است. البتّه کارهایی در دولت قبل انجام گرفته که کارهای باارزشی است و باید ادامه پیدا کند، کارهای دیگری هم باید اضافه بشود.
در مسائل اقتصادی، هم از زاویهی دید مسائل کلان بایستی به مسئلهی اقتصادی پرداخت ــ مسئلهی ارزش پول ملّی، مسئلهی تولید، مسئلهی سرمایهگذاری، مسئلهی بهبود فضای کسبوکار؛ مسائل اساسی و کلّی ــ هم از نظر بهبود وضع معیشت مردم که یک کار فوری و کوتاهمدّت است.
مجلس باید به دولت کمک کند؛ دولت باید روی حساسیّتهای مجلس حساب کند؛ قوّهی قضائیّه در هر نقطهای که مورد نیاز است باید حضور فعّال داشته باشد؛ نیروهای مسلّح در هر جایی که دولت نیاز دارد و مردم نیاز دارند، طبق وظایفشان حضور داشته باشند؛ همه بایستی نقشآفرینی کنند. این جلسات رؤسای قوا فرصت بسیار خوبی است.
بنده قبلاً هم به مسئولان قوا توصیه کردهام، الان هم به آقایان که اینجا تشریف دارند، توصیه میکنم این جلسات رؤسای سه قوّه و تبادل نظر را جدّی بگیرند؛ این کار، کار بسیار خوبی است؛ تجربهی ما است که سالهای متمادی از این استفاده کردهایم.
شهید رئیسی (رضوان اللّه تعالی علیه) اهل کار جهادی بود؛ واقعاً شب و روز نمیشناخت؛ واقعاً دنبال آفرین و احسنت برای اینهمه کاری که میکرد نبود؛ این را ما از نزدیک دیدیم، حس کردیم.
[شهید رئیسی] به معنای واقعی کلمه تلاش میکرد، کار میکرد، هر آنچه از دستش برمیآمد انجام میداد، خیلیها هم نمی فهمیدند؛ یعنی کارهایی نبود که جلوی چشم مردم باشد، ولی کار میکرد.
آقای رئیسجمهور محترم[دکتر پزشکیان]، چند روز قبل، راجع به همین که در برخی از بخشهای اداریِ ما آدمی نشسته که موظّف است، مسئول است، امّا محصول کار او در صبح تا شب محصول قابل توجّهی نیست، محصول بهدردبخوری نیست، با من صحبت میکردند که حرف درستی است.
ما با کار جهادی، کارهای بزرگی در کشور انجام دادیم: دفاع مقدّس هشتسالهی ما با کار جهادی پیش رفت؛ توطئههای پیچیدهی رنگارنگ دشمن در این سی چهل سال، با کار جهادی خنثی شد.
ثروت های طبیعی کشور ما خیلی بیش از آن چیزی است و آن مقداری است که ما تا به حال از آن بهره گرفتهایم و استفاده کردهایم؛ خیلی بیشتر از اینها است.
ما میتوانیم کارهای بزرگی را به اتّکاء این منابع انسانی و ثروت انسانی و ثروت طبیعی انجام بدهیم؛ شرطش این است که همّت بلند داشته باشیم، کارها را بجد دنبال کنیم.
دولت محترم و رئیسجمهور محترم، انشاءاللّه برای مردم، با مردم، در میان مردم از این «ظرفیّت عظیم مردمی» استفاده کنند و از آن برای رسیدن به اهدافی که ذکر کردند و راهی که میخواهند بروند، بهره بگیرند.
البتّه در کنار این فرصتهای انسانی، ثروت های طبیعی و مادّی ما هم وجود دارد که آن هم فراوان است.
ملّت ایران هرگز دخالت در امور ادارهی کشور را تجربه نکرده بود، آزمایش نکرده بود؛ انقلاب اسلامی این را هدیه کرد به ملّت ایران به دست امام بزرگوار و برجستهی بینظیر ما.
ما در جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال دهها انتخابات داشتیم؛ انتخابات مجلس، انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات شوراها، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، انتخابات خبرگان رهبری، و همه همراه با رقابت، با سلامت، با حضور پُرانگیزهی مردم، گاهی بیشتر، گاهی کمتر.
تعیین نخستوزیر با هدایت بیگانگان، با ارادهی بیگانگان؛ تعیین نوع خرید تسلیحات، نوع فروش نفت، قیمت هر کدام و بقیّهی مسائل عمدهی ادارهی کشور به عهده و تابع ارادهی بیگانگان، و فشار بیدریغ بر مردم؛ این وضعیّت سیاست اینها بود. اینها (پهلوی ها) مهم است؛ توجّه به این نکات مهم است.
کار به جایی رسید که محمّدرضای پهلوی برای سرنگون کردن یک دولت ملّی (دکتر مصدق) که استثنائاً با رأی مردم بر سر کار آمده بود، برای اینکه این دولت را سرنگون کند، متوسّل شد به آمریکاییها و انگلیسیها که کودتا کنند در ایران، و کودتا کردند و دولت را سرنگون کردند.
خصوصیّت و شاخص مهمّ حکومت پهلوی اوّل که تقریباً چهار سالش به صورت نخستوزیر و فرمانده نیروهای مسلّح و مانند اینها بود، و بقیّهاش هم به عنوان سلطنت و پادشاهی بود ــ از یک طرف عبارت بود از دیکتاتوریِ خشن و مظلومکشی و فشار به ملّت، و از یک طرف ذلّت و اطاعت و انفعال در مقابل عوامل خارجی.
رضاشاه را انگلیسها سر کار آوردند و هر چه آنها خواستند انجام گرفت؛ هم در باب سیاست، هم در باب فرهنگ، هم در باب نوع ادارهی کشور، همان که آنها میخواستند در کشور اتّفاق افتاد.
در مشروطیّت، مردم مجاهدت کردند، تلاش کردند، شهید دادند، مبارزات فراوانی انجام گرفت، لکن به دلیل اینکه یک رهبریِ قدرتمند و متنفّذ و مردمی بر سر کار نبود، تقریباً از همان اوّلین روزها کشور دچار آشفتگی شد، بیگانهها دخالت کردند، خودسرهای داخلی وارد میدان شدند، حدود پانزده سال کشور در حال آشفتگی بود، بعد هم دیکتاتوریِ خشنِ رضاشاهی بر سر کار آمد؛ یعنی بین امضای حکم مشروطیّت و روی کار آمدن یک دیکتاتور خشن بیرحم وابستهای مثل رضاخان، حدود پانزده سال بیشتر فاصله نشد؛ و همهی زحمات ملّت با روی کار آمدن رضای پهلوی بر باد رفت.