میرزا حسن رشدیه از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی و آموزشی تاریخ معاصر ایران است که توانست با ترویج آموزش نوین، تحول بزرگی در نظام آموزشی کشور پدید آورد.
سیاست شرق _ میرزا حسن رشدیه تبریزی، بنیانگذار دبستانهای نوین (در مقابل مکتبخانه) ایران است. او از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی و آموزشی تاریخ معاصر ایران است، که توانست با ترویج آموزش نوین، تحول بزرگی در نظام آموزشی کشور پدید آورد. هدف او، تعلیم و تربیت کودکان ایران بود. گسترش دبستانهای نوین در دوران او به معنای نفوذ بیگانگان بود و به همین سبب او در مسیر خود دچار سختیهای زیادی شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، میرزا حسن رشدیهٔ تبریزی (تبریز ۵ رمضان ١٢٧٨ – قم ٢۵ ذیحجه ١٣۶٣ / ٢١ آذر١٣٢٣)، نامی آشنا در تاریخ فرهنگ و نظام آموزش و پرورش نوین در ایران است. کسی که به حق او را باید از معماران سختکوش و وطن پرست ایران، در گذار از سنت به تجدد دانست. میرزا حسن رشدیه از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی و آموزشی تاریخ معاصر ایران است که توانست با ترویج آموزش نوین، تحول بزرگی در نظام آموزشی کشور پدید آورد.
بسیاری از آثار رشدیه اولین متون درسی مدارس نوین ایران در دوره جدید بودهاند و در طول سالهای متمادی در مدارس رشدیه و نیز مدارس دیگر ایران تدریس شدهاند. آموزشهای رشدیه در این آثار از حد خواندن و نوشتن و الفبا و ادبیات فراتر میرود و سعی دارد به دانشآموزان و اصحاب تعلیم و تربیت وطندوستی، حکومت قانون، اخلاقیات و دینداری را بیاموزاند. هدف از احیای آثار رشدیه آن است که توجه برنامهریزان نظام آموزش و پرورش و نیز سیاستگذاران ایران امروز به فلسفه تعلیم و تربیتی که در آثار رشدیه است برانگیخته شود و زمینهای برای تجزیه و تحلیل این میراث ارزشمند و استفاده از آن فراهم آید.
مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه تبریزی
کتابِ «مجموعهٔ آثار میرزا حسن رشدیهٔ تبریزی» مجموعهٔ آثار قلمی اوست که برای تحقق اندیشه های بلندش درشکافتن سقف کهنه گراییها و درانداختن طرحی نو در آموزش کودکان و نونهالان ایران، در قالب رساله ها وکتاب های آموزشی، در روزگاران دور تدوین شده بود. اکنون همهٔ آن نوشته های میرزا حسن رشدیه، که در کتابخانه هاو مراکز آرشیوی ایران پراکنده است وبه دشواری می توان بدان دست یافت، به همت تدوینگر کتاب و ناشرآن به یکباره در اختیار پژوهشگران تاریخ معاصران ایران و علاقهمندان تاریخ آموزش و پرورش قرار گرفته است.
این مجموعه آثار، با مقدمهای آگاهیبخش در باب زندگانی و افکار و احوال رشدیه فراهم آمده است: روزشمار زندگی رشدیه، دیپاچهٔ ناشر، مقدمهٔ تدوینگر، کتابشناسی آثار رشدیه، زندگی نامهٔ رشدیه و آسیبشناسی تعلیم وتربیت براساس نوشتههای رشدیه.
مجموعهٔ حاضر شامل ۱۴ اثر (۱۲ کتاب درسی، نشریه مکتب و نظامنامه مدرسه رشدیه) است. بسیاری از این کتابها اولین متون درسی مدارس نوین ایران در دوره جدید بودهاند و در طول سالهای متمادی در مدارس رشدیه و نیز مدارس دیگر تدریس شدهاند.
آموزشهای رشدیه در این آثار از حد خواندن و نوشتن و الفبا و ادبیات فراتر میرود و سعی دارد به دانشآموزان و اصحاب تعلیم و تربیت وطندوستی، حکومت قانون، اخلاقیات، و دینداری را بیاموزاند. اکثر محتوای این کتابها جملات عمیقی درباره وطندوستی و اخلاق است.
هدف از احیای آثار رشدیه آن است که توجه برنامهریزان نظام آموزش و پرورش و نیز سیاستگذاران ایران امروز به فلسفه تعلیم و تربیتی که در آثار رشدیه است برانگیخته شود و زمینهای برای تجزیه و تحلیل این میراث ارزشمند و استفاده از آن فراهم آید.
باقریان موحد در این کتاب پس از روزشمار زندگی رشدیه، دیباچه، مقدمه، کتابشناسی رشدیه و زندگینامۀ او را آورده است. در ادامه نیز فهرستی جالب توجه و قابل تأمل از آسیبهای تعلیم و تربیت و راهکارهای آن از منظر رشدیه که در آثار او پراکنده است میبینیم.
در ادامه کتابهای تألیفی رشدیه به ضمیمه تصاویری از آنها آمده است. این کتابها عبارتند از: بدایة التعلیم جلد اول، بدایة التعلیم جلد دوم، بدایة التعلیم جلد سیّم، کفایة التعلیم جلد اول، کفایة التعلیم جلد دویم، نهایة التعلیم، هدایة التعلیم، صرف فارسی، کتاب المشتقات، صد درس، شرعیات / سال اول و دویّم، اصول عقاید یا اتحاد بشر، نظامنامۀ مدرسۀ مبارکۀ رشدیه و نشریه مکتب. در پایان کتاب نیز فهرستی از لغات مشکل درج شده است.
میرزا حسن رشدیه تبریزی (متولد ۱۲۳۰ خورشیدی) بنیانگذار دبستانهای نوین (در مقابل مکتبخانه) ایران است. او از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی و آموزشی تاریخ معاصر ایران است که توانست با ترویج آموزش نوین، تحول بزرگی در نظام آموزشی کشور پدید آورد. هدف او تعلیم و تربیت کودکان ایران بود. گسترش دبستانهای نوین در دوران او به معنای نفوذ بیگانگان بود و به همین سبب او در مسیر خود دچار سختیهای زیادی شد.
به گفتۀ باقریان موحد در مقدمه «هدف از گردآوری و بازنشر این کتب به هیچ وجه بزرگنمایی تألیفات رشدیه یا زنده کردن تدریس این کتب نیست؛ هدف، فقط و فقط احیای این آثار به منظور تجزیه و تحلیل پژوهشگران و کارشناسان و برنامهریزان نظام تعلیم و تربیت است؛ اگر به درستی از سابقۀ علمی و میراث مکتوب خود خبر نداشته باشیم که متأسفانه نداریم، نمیتوانیم برای آینده برنامهریزی دقیق و علمی داشته باشیم؛ به عنوان مثال، امروزه متاسفانه مؤلفان کتب درسی ادبیات فارسی از سابقه حدوداً صد و پنجاه سالۀ تألیف کتب فارسی خبر ندارند و نمیدانند که تألیف این گونه کتب چه فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته و چه تجربیاتِ نابی در دل این گنجینههای فراموش شده نهفته است؛ کتب درسی رشدیه، میبایست به عنوان یک میراث فرهنگی ثبت شوند؛ زیرا مجموعه تجربیات یک نویسندۀ کتب درسی با آزمون و خطاهای ناگزیر است که برای مؤلفان کتب درسی و برنامهریزان نظام تعلیم و تربیت بسیار قابل استفاده است»
در بخشی از حتماً قبل و بعد از رشدیه بوده اند کسانی که به اصلاح نظام آموزشی کشور اقدام کرده اند، اما هیچکدام همت و پشتکار رشدیه را نداشته اند. اکثر آنها بعد از مدتی، دست از کار کشیده اند و عطای این کار را به لقایش بخشیده اند. (میرزا حسن رشدیه) تمام سختیها را با آغوش باز قبول کرد و در برابر مخالفان عوام و خواص ایستادگی نمود. گذشتگان، قدر هفتاد سال تلاش رشدیه را به خوبی ادا نکردند و نام و یاد او را پاس نداشتند، امروزه که هفتاد سال از مرگ او گذشته، ما چه کرده ایم؟ آیا وزارت آموزش و پرورش و فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، دین خود را نسبت به این بنیانگذار اصول جدید تعلیم و تربیت، ادا کرده اند؟ نه درسی در کتابهای درسی، نه خیابانی، نه میدانی، نه تندیسی، نه زندگینامۀ دقیق و جامعی، نه…، خلاصه اینکه هیچ وزارتخانه و نهادی، هیچ کاری که در شان جایگاه علمی و خدمات فراوان این مرد بزرگ باشد، انجام نداده است. بیست و هشت سال است که به عنوان یک معلم بر سر سفره ای نشسته ام که رشدیه پهن کرده است؛ به همین علت تصمیم گرفتم که به پاس زحمات هفتاد سالۀ آن پیر معارف، هفت سال در راستای احیای آثار او بدون هیچ چشمداشت مادی تلاش کنم؛ باشد که دین خود را نسبت به او ادا کرده باشم؛ کفشهای آهنین پوشیدم و برای گردآوری اسناد و مدارک به سراغ وزارتخانۀ عریض و طویل آموزش و پرورش در تهران رفتم و دست از پا درازتر بازگشتم؛ نه کتابی، نه سندی، نه مدرکی و از همه بدتر، نه انگیزه و همتی برای گردآوری مجموعه آثار رشدیه و…
کتاب مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه تبریزی به کوشش سید رضا باقریان موحد، در ۷۲۸ صفحه، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
مجموعۀ خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی
مجموعۀ خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی دومین اثر از مجموعۀ رشدیهپژوهی است که شامل بازخوانی ۴ دفتر خاطرات و ۳ دفتر یادداشت میرزا حسن رشدیه تبریزی است.
پیش از این ۳ دفتر خاطرات رشدیه به همت محمد بقایی و با عنوان «زندگینامه، آراء، نظرات و خاطرات میرزا حسن رشدیه» توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی منتشر شده بود.
باقریان موحد در خصوص نشر دوبارۀ آن ۳ دفتر در مجموعۀ حاضر در مقدمه نوشته است: «این کتاب شرح خدمات و مبارزات سیاسی رشدیه در راستای قیام مشروطه بود و جستجوگران تاریخ تعلیم و تربیت نوین ایران را چندان سیراب نمیکرد. از سوی دیگر به دلیل دخل و تصرف در رسمالخط نویسنده و برخی یادداشتها و اظهارنظرهای مصحح محترم در مقدمه یا پاورقیها، متن اندکی از اصالتش دور شده بود؛ بنابراین ضرورت داشت که این سه دفتر بازخوانی، و با حفظ رسم الخط و ویژگی سبکی نویسنده بازنشر شود. علاوه بر حفظ رسم الخط و ویژگیهای ادبی متن، تفاوت در خوانش برخی از کلمات و جملات نیز ضرورت بازنشر این مجموعه را ایجاب میکرد».
دفتر چهارم خاطرات تازهیاب است و برای اولین بار منتشر میشود. این دستنوشته از مجموعۀ شخصی دکتر حسن کمالزاده (فرزند مریم رشدیه و نوۀ شمسالدین رشدیه و نتیجۀ میرزا حسن رشدیه) به دست آمده است.
رشدیه در این دفتر، خاطرات سفر پرماجرای خود از تبریز به تفلیس، بادکوبه، استانبول، بیروت، قاهره، ایروان، پطربورغ و مسکو را شرح میدهد و نکات تازهای از تحصیل در دارالمعلمین فرانسویها در بیروت و فراگیری الفبای صوتی و بومیسازی آن مهارتها در راستای بهبود فرآیند آموزش الفبای فارسی را تشریح میکند که بسیار جالب و درسآموز است.
بخش پایانی این مجموعه شامل سه یادداشت و دستنوشتۀ رشدیه است که نه میتوان بر آنها عنوان دفتر خاطرات گذاشت و نه کتاب مستقل و نه نامه. بنابراین تصمیم گرفته شده که در پایان این مجموعه بیاید. بخشهایی از این دستنوشته دو بار به همت دکتر علی قیصری منتشر شده است.
باقریان محد در بخشی از مقدمه نوشته است: «در این مجموعه، به طور مستقیم و بدون دخل و تصرف با خاطرات فردی آشنا میشویم که، به اعتراف دوست و دشمن، خدماتش به فرهنگ و تمدن این آب و خاک فراموشنشدنی است.
از رشدیه با القابی چون «پدر آموزش و پرورش نوین ایران»، «بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران»، «پدر فرهنگ نوین ایران»، «پدر مدارس جدیده در ایران»، «مؤسس اولین دبستان در ایران» و … یاد میشودف ولی لقب و عنوانی که خود رشدیه دوست داشت و همیشه با این عنوان امضا میکرد «پیر معارف» بود و الحق و الانصاف برزاندۀ اوست.
پیشنماز ۲۳ سالۀ مسجد محلۀ چرنداب تبریز برای بهبود کیفیت تحصیل و تعلیم در ایران خون دل خورد، تکفیر و تبعید شد، کتک خورد و سرانجام پیر شد، ولی نگذاشت که مخالفان کجاندیش نهال نوپای معارف در ایران را لگدمال کنند.
موضوع اصلی این خاطرات شرح اشتیاق و تحمل سختیها و مشقاتی است که رشدیه در راستای بنیانگذاری این راه جدید متحمل شده است. او با زبانی دردآلود و گلهمند به بیان دردسرها، تکفیرها و آوارگیهای خود میپردازد و از بزرگان کشور میخواهد که برای رسیدن به نتیجۀ مطلوب و اصلاح نظام آموزش و پرورش یاریاش نمایند.».
کتاب «مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی» به کوشش سید رضا باقریان موحد، در ۴۱۲ صفحه، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
مجموعه نشریات میرزا حسن رشدیه تبریزی
کتاب «مجموعه نشریات میرزا حسن رشدیه تبریزی» به کوشش سید رضا باقریان موحد، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
میرزا سید حسن رشدیه بزرگمرد تاریخ فرهنگ ایران را همگان به «مدرسهآفرینی» میشناسند. این در حالی است که این نامور کارنامه مؤثری در عرصه چاپ و نشر دارد.
این مجموعه شامل بازخوانی و بازنشر دو نشریه «مکتب» و «طهران» به سردبیری میرزا حسن رشدیه تبریزی است که نسبت به دیگر محصولات قَدَمی و قلمی رشدیه (تأسیس مدارس و تألیف کتب درسی) نتوانسته نگاه پژوهشگران را به خود جلب کند.
باقریان موحد در این مجموعه نیز، همانند سه مجموعه دیگر، به انتشار خام و بدون دخل و تصرف و عاری از تجزیه و تحلیل متن مجلات اقدام کرده و این روش خود را مستظهر به این دلیل نموده است که نباید مراحل مختلف پژوهش، یعنی مرحلۀ گردآوری اسناد و منابع و مرحلۀ تجزیه و تحلیل متن، را با هم درآمیخت.
در این کتاب متن هفت شماره از نشریۀ «مکتب» و شش شماره از نشریۀ «طهران» درج شده و در ادامه تصویر متن نشریات به صورت چاپ عکسی آمده است. در بخش پایانی کتاب نیز یادنامۀ میرزا حسن رشدیه در شمارۀ ۱۴۴ نشریۀ بخارا با مطالبی از سید مصطفی محقق داماد، علی قیصری، بهدخت رشدیه، ناصر تکمیل همایون، مقصود فراستخواه، سید رضا باقریان موحد و … به چاپ رسیده است.
در ابتدای کتاب نیز بخشی با عنوان «ادوارینگاری رشدیه» برگرفته از کتاب «جست و نوشت: پراکندههای کتابکاوی، مجلهپژوهی، روزنامهشناسی» به قلم سید فرید قاسمی، آمده است.
در این بخش میخوانیم: «مرسوم زمانه ما این است که خدمتی برجسته بر دیگر خدمات بزرگان سایه میافکند و هر گاه سخن درباره آنها به میان می آید همان تک اشتهار را بر می شمریم و برگهای دیگر کارنامه او را یادآور نمی شویم.
میرزا سید حسن رشدیه، بزرگمرد تاریخ فرهنگ ایران، را همگان به «مدرسهآفرینی» می شناسند. این در حالی است که این نامور کارنامه مؤثری در عرصه چاپ و نشر دارد. آنچه در پی می خوانید درباره شماری از خدمات وی با تأکید بر تلاشهای مطبوعاتی اوست؛ همو که از روزنامهخوانی به مدرسهآفرینی رسید و از مدرسه راه شبنامهنگاری و روزنامهنگاری را در پیش گرفت. پس از چندی اما به عرصه پیشین بازگشت و دریافت که تنها آموزش و اصلاح فرهنگی است که راه به توسعه می گشاید.
میرزا سید حسن موسوی چرندابی تبریزی که به رشدیه شهره شد، فرزند آخوند ملامهدی تبریزی و سارابانو شقاقی، جمعه پنجم رمضان المبارک ۱۲۷۶ ق. در تبریز پا به دنیا نهاد. پس از تحصیل علوم دینی واعظ و پیشنماز مسجد امامزاده چرنداب آن شهر شد. ورود غیرمترقبه مظفرالدین میرزا ولیعهد وقت به امامزاده، در لحظهای که رشدیه به فراز منبر بود، سبب شد که در بیست سالگی (۱۲۹۶ ق.) ترک شهر و دیار را در پیش گیرد و راهی ایروان شود.
روزی در باغ عمومی ایروان به قریب به سیصد نفر طفل برخورد که از مدرسه عزم خانههایشان را داشتند. با کنجکاوی از یکی دو تن پرسید از کجا می آیید؟ گفتند از اوشقول (school؛ مدرسه) می آییم. پرسشهای میرزا سید حسن و پاسخ اطفال سبب شد بداند معلم علم الاهی دانشآموزان «حاج ملا باقر آخوند» است. رشدیه به ملاقات معلم علم الاهی رفت و پی برد حاج ملا باقر آخوند شاگرد مکتبخانه پدرش بوده است. گفتوگوی رشدیه با «ملا باقر» سبب شد میان آن دو الفتی برقرار شود و رشدیه به شیوه تدریس و برنامههای مدرسه دست یابد.
رشدیه به نشریه اختر چاپ (اسلامبول) نامه نوشت و از آنان خواست راهنمای او شوند تا اصول تعلیم علوم و اداره کردن مدرسه به جهت مسلمین را بیاموزد.
پاسخ گردانندگان نشریه اختر او را به دارالمعلمین اسلامبول، قاهره و بیروت رهنمون ساخت. پس از سه سال تحصیل به ایروان مراجعت کرد و با اهدای پنج کله قند و شیرینی به قاضی شهر (۱۳۰۱ ق.) مجوز تدریس و تأسیس مکتبخانه را گرفت.
با وجود سنگاندازی، برچسبهای ناچسب، درگیریهای عدیده، حرفهای زشت و دور از واقعیت و حقیقت که حاسدان به او نسبت می دادند مکتب رشدیه رونق گرفت.
محرم ۱۳۰۷ ق. که ناصرالدین شاه از سفر فرنگ بازمیگشت بر سر راه خود با توقف در ایروان از مکتبخانه رشدیه دیدار کرد و به میرزا حسن پیشنهاد تأسیس مکتبخانه را در تبریز داد. میرزا حسن نیز بیدرنگ برادرش را به جانشینی برگزید و راهی تبریز شد. با امضای «حسن بن مهدی چرندابی» اعلانی صادر کرد که خبر از تأسیس مکتب رشدیه می داد.
همچون روزگار ایروان از یک طرف مشغول تصنیف کتابهای مکتب و تهیه معلم و از طرفی مرافعه با عوام در رفع اوهام شد. با وجود انواع تهمتهای دینی و دنیایی از پا ننشست و ۶ مدرسه پیاپی تأسیس کرد. هجوم به مدرسه و غارت داراییها موجب شد راهی مشهد شود و در آن شهر نیز مدرسهای تأسیس کند که به سرنوشت ایروان و تبریز گرفتار آمد.
چوب و چماق بر سرش کوفتند، دستش را شکستند و خانه و مدرسه را به غارت بردند. با مراجعت به تبریز مدرسهای دیگر بر پا ساخت تا اینکه عهد ناصری به سر آمد و در سال ۱۳۱۴ ق. میرزا علی خان امینالدوله والی آذربایجان شد و رشدیه را در کنف حمایت خود گرفت. مساعدت مالی امین الدوله زمینه فعالیت رشدیه را فراهم آورد. با ارتقای امین الدوله به صدارت کشور با موافقت مظفرالدین شاه رشدیه را به تهران فراخواندند. ۱۶ شعبان ۱۳۱۵ ق. با مساعدت امین الدوله و دیگران دبستان رشدیه در تهران دایر شد …».
کتاب «مجموعه نشریات میرزا حسن رشدیه تبریزی» به کوشش سید رضا باقریان موحد، در ۲۵۸ صفحه، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
مجموعه اسناد میرزا حسن رشدیه تبریزی
مجموعه حاضر، شامل بازخوانی و تایپ ۵۰۰ سند درباره میرزا حسن رشدیه تبریزی است که از بایگانی راکد اداره آموزش و پرورش قم، مرکز اسناد کتابخانه ملی جمهوری اسلامی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی و مرکز اسناد وزارت امور خارجه به دست آمده است.
موضوع اصلی این اسناد شرح اشتیاق و تحمل سختیها و مشقاتی است که رشدیه در راستای بنیانگذاری این راه جدید متحمل شده است. رشدیه با زبانی دردآلود و گلهمند به بیان دردسرها و تکفیرها و آوارگیهای خود میپردازد.
دومین موضوع این اسناد مکاتبات فراوان برای گرفتن حقوق بازنشستگی است؛ کسی که اولاً، خودش این سبک جدید آموزشی را به وجود آورده و ثانیاً، حداقل پنجاه سال در راستای رشد و بهرهوری آن کار کرده و زحمت کشیده الان باید برای اثبات کارمند بودن خود و دریافت شندرغاز حقوق بازنشستگی، سند و مدرک بیاورد!!
وقتی هم که با هزار زحمت و مشقت به افتخار کسب حقوق بازنشستگی نائل میشود و آن را برای اداره کردن خانواده پرجمعیت خود کافی نمیداند و تقاضای افزایشش را دارد با مخالفت وزارت معارف مواجه میشود.
مقدمه، موضوعشناسی نامههای رشدیه، نامههای رشدیه، پروندۀ پرسنلی رشدیه، اطلاعیههای ثبتنام در مدارس رشدیه، مکاتبات وزارت معارف، مکاتبات وزارت مالیه، مکاتبات ریاست وزراء، مکاتبات وزارت عدلیه، مکاتبات وزارت فرهنگ، اسناد پراکنده، نمایهها بر اساس شماره سند.
سید رضا باقریان موحد (قم ١٣۵٣) دبیر ادبیات فارسی در دبیرستان های قم، پژوهشگر حوزهٔ عرفان وادبیات فارسی و تاریخ آموزش و پرورش. تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان حکیم نظامی قم به پایان برد و در ١٣٧٠دیپلم فرهنگ وادب گرفت. او در ١٣٧۵ به اخذ کارشناسی رشته زبان وادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی (واحد اراک) و در ١٣٨٩ به اخذ کارشناسی ارشد رشتهٔ زبان وادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی کاشان نائل شد. عنوان پایان نامهٔ او «چهل استقبال از قصیدهٔ شینیهٔ خاقانی» است که به راهنمایی دکتر اصغر دادبه و دکتر عبدالرضا مدرس زاده از آن دفاع شده است. زمینه تحقیق و دغدغه های فکری و فرهنگی سیدرضا باقریان موحد ادبیات فارسی و عرفان و تصوف، کتاب شناسی و تاریخ آموزش و پرورش است.
کتاب «مجموعه اسناد میرزا حسن رشدیه تبریزی» به کوشش سید رضا باقریان موحد، در ۵۲۸ صفحه، از سوی انتشارات کتاب طه چاپ و منتشر شده است.
نیما یوشیج نیز شعری دارد که در آن از میرزا حسن رشدیه به نیکی نام میبرد:
یاد بعضی نفرات
روشنَم میدارد:
اعتصام یوسف،
حسن رشدیه.
قوّتم میبخشد
ره میاندازد
و اجاقِ کهنِ سردِ سَرایم
گرم میآید از گرمی عالی دَمِشان.
نام بعضی نفرات
رزقِ روحم شده است.
وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جرئتم میبخشد
روشنم میدارد.
انتهای پیام