سیاست شرق _ ۱۷ سال پيش، در چنين روزی مجمع عمومی سازمان ملل روز ۲۰ فوریه را “روز جهانی عدالت اجتماعی” ناميد.
روز جهانی عدالت اجتماعی ۲۰۲۵، به موضوع “تقویت گذار عادلانه برای آینده ای پایدار” اختصاص داده شده است.
اين روز فرصت ارزشمندی برای باز انديشی درباره چالشهای اجتماعی و تلاش برای ايجاد جامعه ای انسانی و عادلانهتر است.
این روز در راستای برابری اجتماعی، حركت به سوی برابری فرصتها، رعايت و احترام به حقوق بشر و از ميان بردن تبعيض در همه سويه های زندگی برای شهروندان در کشورهای مختلف جهان است.
مفهوم عدالت اجتماعی در غرب، برای اولین بار در قرن نوزدهم در طول انقلاب صنعتی مطرح شد، زیرا تلاشهایی برای ترویج جوامع برابرتر و کاهش استثمار برخی گروههای به حاشیه رانده شده به دلیل اختلاف گسترده بین فقیر و غنی در آن زمان، انجام شد. عدالت اجتماعی در ابتدا بر موضوعاتی مانند توزیع سرمایه، دارایی و ثروت به دلیل سطوح شدید نابرابری و پریشانی اقتصادی رایج در آن زمان که ناشی از ساختار طبقات اجتماعی اروپا بود، متمرکز بود.
امروزه عدالت اجتماعی به سمت تاکید بیشتر بر حقوق بشر و بهبود زندگی گروه های محروم و به حاشیه رانده شده که در طول تاریخ با تبعیض در جامعه مواجه بوده اند تغییر کرده است. بسیاری از این گروه ها بر اساس عواملی مانند جنسیت، سن، ثروت، قومیت، میراث، موقعیت اجتماعی، مذهب و غیره مورد تبعیض قرار گرفته اند. عدالت اجتماعی اغلب به تلاش هایی برای توزیع مجدد ثروت به برخی از گروه های محروم از طریق فراهم کردن درآمد، شغل و حمایت آموزشی و فرصت ها منجر می شود.
عدالت اجتماعی در رابطه با توزیع ثروت ، فرصت ها و امتیازات در جامعه ای که در آن حقوق افراد به رسمیت شناخته شده و حمایت می شود. در فرهنگ های غربی و آسیایی ، مفهوم عدالت اجتماعی اغلب به فرآیند اطمینان از ایفای نقش های اجتماعی خود و دریافت حق خود از جامعه اشاره دارد. در جنبش های کنونی برای عدالت اجتماعی، تأکید بر شکستن موانع برای تحرک اجتماعی ، ایجاد شبکه های ایمنی و عدالت اقتصادی بوده است .
عدالت اجتماعی حقوق و تکالیفی رادر نهادهای جامعه تعیین می کند که مردم را قادر می سازد از مزایای اساسی و بار همکاری برخوردار شوند. نهادهای مربوطه اغلب شامل مالیات ، بیمه اجتماعی ، بهداشت عمومی ، مدارس دولتی ، خدمات عمومی ، قانون کار و تنظیم بازارها برای اطمینان از توزیع ثروت و فرصت های برابر می باشند .
تفاسیر مدرنیستی که عدالت را به یک رابطه متقابل با جامعه مرتبط میکند، با میانجیگری تفاوت در سنتهای فرهنگی انجام میشود، که برخی از آنها بر مسئولیت فردی در قبال جامعه و برخی دیگر بر تعادل بین دسترسی به قدرت و استفاده مسئولانه از آن تأکید میکنند.
یکی از تأثیرگذارترین کاوشهای عدالت اجتماعی از جان رالز فیلسوف آمریکایی قرن بیستم است. رالز در «نظریه عدالت» (۱۹۷۱)، که آن را نظریه عدالت اجتماعی نامید، دیدگاه خود را از «عدالت به مثابه انصاف» تشریح کرد.
از نظر رالز، این بدان معنا بود که مردم باید قوانینی را برای تخصیص عادلانه کالاهای اجتماعی در یک جامعه و همچنین سطوح نابرابری که می تواند در یک جامعه مجاز باشد، در نظر بگیرند.
در حالی که هیچ تعریف واحدی از عدالت اجتماعی وجود ندارد، اکثر رویکردها در اهداف کلی شامل شمول و انصاف مشترک هستند. برای دستیابی به آن اهداف، مجموعه ای از اصول اخلاقی را برای یک جامعه عادلانه وضع می کنند.
انتهای پیام