ظریف: پزشکیان خواهان ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه است؛ او خواهان همکاری با کشورهای عربی همسایه و تقویت روابط با متحدان ایران است. اما او همچنین خواهان تعامل سازنده با غرب است.
سیاست شرق _ محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان، رئیس جمهور اسلامی ایران، روز دوشنبه، در نشریه آمریکایی «فارین افرز»، که یکی از مهمترین رسانههای نخبگان روابط بینالملل آمریکاست. مقاله ای تحت عنوان، «راه صلح از نظر ایران چه شکلی است؟» منتشر نمود.
روزهایی که به دلیل پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا، نگرانیها از تنش نظامی در خاورمیانه و حتی وقوعی جنگی فراگیرتر افزایش یافته، مقاله آقای ظریف در واقع بخشی از یک کارزار گستردهتر است که از سوی برخی از چهرهها جهت تغییر فضای موجود آغاز شده است.
در این مقاله، تصویری که آقای ظریف، وزیرامورخارجه سابق ایران و معاون رئیسجمهور فعلی در امور استراتژیک ارائه میکند، تصویر یک مقام سیاسی واقعگراست که آماده است از مسیر «دیپلماسی انعطافپذیر»، اختلافات ایران با آمریکا و دیگر کشورهای غربی را حل و فصل کند.
معاون راهبردی مسعود پزشکیان نوشت:
راه صلح از نظر ایران چه شکلی است؟
در ۳۰ جولای، مسعود پزشکیان، به عنوان رئیس جمهور جدید ایران، سوگند یاد کرد. ساعاتی پس از این مراسم، اسماعیل هنیه، نخست وزیر سابق تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس دفتر سیاسی حماس، در هتلی در نزدیکی مجتمع ریاست جمهوری، توسط اسرائیل ترور شد. هنیه برای شرکت در مراسم تحلیف دعوت شده بود و کشته شدن او در خاک ایران، بر این مراسم سایه افکند. همچنین پیشبینی چالشهایی که پزشکیان در تعقیب جاهطلبیهای سیاست خارجی خود با آن مواجه خواهد شد، بود.
اما پزشکیان به خوبی آماده است تا بتواند با تمام مشکلاتی که در سال های آینده پیش خواهد آمد، کنار بیاید. پزشکیان تشخیص می دهد که جهان در حال گذار به دوران پسا قطبی است، که در آن بازیگران جهانی می توانند به طور همزمان در عرصه های مختلف همکاری و رقابت کنند. او سیاست خارجی انعطاف پذیری را اتخاذ کرده است و به جای تکیه بر پارادایم های قدیمی، تعامل دیپلماتیک و گفتگوی سازنده را در اولویت قرار داده است. چشم انداز او برای امنیت ایران، کل نگر است که هم قابلیت های دفاعی سنتی و هم ارتقای امنیت انسانی از طریق بهبود در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را در بر می گیرد.
پزشکیان خواهان ثبات و توسعه اقتصادی در خاورمیانه است؛ او خواهان همکاری با کشورهای عربی همسایه و تقویت روابط با متحدان ایران است. اما او همچنین خواهان تعامل سازنده با غرب است. دولت او [ پزشکیان ] آماده مدیریت تنش با ایالات متحده است، که به تازگی رئیس جمهور جدیدی را نیز انتخاب کرده است. پزشکیان امیدوار است که مذاکراتی برابر، در مورد توافق هسته ای و احتمالاً بیشتر انجام شود.
با این حال، همانطور که پزشکیان به صراحت گفته است، ایران تسلیم خواسته های غیرمنطقی نخواهد شد. این کشور همیشه در مقابل تجاوزات اسرائیل خواهد ایستاد و از حفظ منافع ملی خود منصرف خواهد شد.
این یک لحظه تاریخی برای ثبات است، که جهان نباید اجازه دهد آن را از دست بدهد. تهران قطعا این کار را نخواهد کرد. پس از بیش از دو قرن آسیبپذیری، ایران – تحت رهبری [آیت الله] علی خامنهای – سرانجام ثابت کرد که میتواند از خود در برابر هرگونه تجاوز خارجی دفاع کند. برای ارتقای این دستاورد به سطح بعدی، ایران، تحت مدیریت جدید خود، قصد دارد روابط خود را با کشورهای همسایه بهبود بخشد تا به ایجاد نظم منطقه ای کمک کند که ثبات، ثروت و امنیت را ارتقا دهد. منطقه ما برای مدت طولانی گرفتار مداخلات خارجی، جنگ ها، درگیری های فرقه ای، تروریسم، قاچاق مواد مخدر، کمبود آب، بحران پناهندگان، و تخریب محیط زیست بوده است. برای مقابله با این چالش ها، ما برای پیگیری یکپارچگی اقتصادی، امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی، حفاظت از محیط زیست و گفتگوی بین ادیان کار خواهیم کرد.
نهایت، این تلاشها میتواند به ترتیبات منطقهای جدید منجر شود که اتکای خلیج فارس به قدرتهای خارجی را کاهش میدهد و ذینفعان را تشویق میکند تا از طریق مکانیسمهای حل اختلاف به مناقشات رسیدگی کنند. برای انجام این کار، کشورهای منطقه ممکن است معاهداتی را دنبال کنند، نهادهایی ایجاد کنند، سیاست ها را وضع کنند و اقدامات قانونی را تصویب کنند. ایران و همسایگانش می توانند با تقلید از روند هلسینکی، که منجر به تشکیل سازمان امنیت و همکاری در اروپا شد، شروع کنند. آنها می توانند از مأموریتی که هرگز اجرا نشده بود که شورای امنیت سازمان ملل در سال ۱۹۸۷ بر اساس قطعنامه ۵۹۸ به دبیر کل سازمان ملل داد، استفاده کنند. و سایر کشورهای منطقه برای بررسی اقداماتی که می تواند امنیت و ثبات در خلیج فارس را افزایش دهد. دولت پزشکیان معتقد است که این ماده می تواند به عنوان مبنای قانونی برای گفت وگوهای منطقه ای جامع باشد.
البته موانعی وجود دارد که ایران و همسایگانش باید برای ایجاد نظم منطقه ای صلح آمیز و یکپارچه بر آنها غلبه کنند. برخی از تفاوتها با همسایگانش ریشههای عمیقی دارد، که با تفاسیر مختلف از تاریخ شکل گرفته است. برخی دیگر از تصورات غلط ناشی می شوند که عمدتاً ریشه در ارتباطات ضعیف یا ناکافی دارند. برخی دیگر سازههای سیاسی هستند که توسط نیروهای خارجی کاشته شدهاند، مانند ادعاهای مربوط به ماهیت و هدف برنامه هستهای ایران.
اما خلیج فارس باید ادامه دهد. چشم انداز ایران با منافع کشورهای عربی همسو است، زیرا همگی خواهان منطقه ای با ثبات تر و مرفه تر به خاطر نسل های آینده هستند. بنابراین، ایران و جهان عرب باید بتوانند اختلافات خود را حل کنند. حمایت ایران از مقاومت فلسطین می تواند به آغاز این همکاری کمک کند. به هر حال، جهان عرب با ایران در حمایت از احیای حقوق مردم فلسطین متحد است.
پس از بیش از ۲۰ سال محدودیت اقتصادی، ایالات متحده و متحدان غربی آن باید بدانند که، ایران به فشارها پاسخ نمیدهد. تشدید اقدامات قهری آنها، همواره نتیجه معکوس داشته است. در اوج کمپین فشار حداکثری اخیر واشنگتن – و تنها چند روز پس از ترور محسن فخری زاده، دانشمند برجسته هسته ای ایران توسط اسرائیل – مجلس ایران قانونی را تصویب کرد که به دولت دستور می دهد برنامه هسته ای خود را به سرعت پیش برد و نظارت بین المللی را کاهش دهد. تعداد سانتریفیوژها در ایران از سال ۲۰۱۸ – زمانی که دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای خارج شد- افزایش چشمگیری داشته است و سطح غنی سازی از ۳.۵ درصد به بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته است. تصور اینکه اگر غرب رویکرد همکاری خود را رها نمی کرد، تصور اینکه چنین اتفاقی می افتاد، سخت است. در این راستا، ترامپ که در ماه ژانویه دوباره روی کار خواهد آمد و شرکای واشنگتن در اروپا خود را در ادامه پیشرفت هسته ای ایران مقصر می دانند.
به جای افزایش فشار بر ایران، غرب باید راه حل های جمع مثبت را دنبال کند. توافق هسته ای یک نمونه منحصر به فرد است و غرب باید به دنبال احیای آن باشد. اما برای انجام این کار، باید اقدامات ملموس و عملی – از جمله اقدامات سرمایه گذاری سیاسی، قانونگذاری، و متقابلا سودمند – انجام دهد تا مطمئن شود که ایران می تواند همانطور که وعده داده شده بود، از نظر اقتصادی از توافق بهره مند شود. اگر ترامپ تصمیم به اتخاذ چنین اقداماتی بگیرد، ایران حاضر است گفتوگویی داشته باشد که هم به نفع تهران و هم واشنگتن باشد.
در مقیاس وسیعتر، سیاستگذاران غربی باید بپذیرند که استراتژیهایی با هدف قرار دادن ایران و کشورهای عربی در مقابل یکدیگر با حمایت از طرحهایی مانند به اصطلاح توافقنامه ابراهیم (که روابط بین کشورهای مختلف عربی و اسرائیل را عادی میکند) در گذشته ناکارآمد بوده است. در آینده موفق نخواهد شد. غرب به رویکرد سازنده تری نیاز دارد – رویکردی که از اعتماد ایران که به سختی به دست آمده، استفاده کند، ایران را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از ثبات منطقه ای بپذیرد و به دنبال راه حل های مشترک برای چالش های مشترک باشد. چنین چالشهای مشترک حتی میتواند تهران و واشنگتن را وادار کند تا به جای تشدید تصاعدی، در مدیریت مناقشه شرکت کنند. همه کشورها، از جمله ایران و ایالات متحده ، منافع متقابلی در رسیدگی به علل اساسی ناآرامی های منطقه ای دارند.
اگرچه ایران امروز مطمئن است که می تواند برای دفاع از خود بجنگد، اما خواهان صلح است. این بدان معناست که همه کشورها در توقف اشغالگری اسرائیل منفعت دارند. آنها باید بدانند که جنگ و خشم تا پایان اشغال ادامه خواهد داشت. اسرائیل ممکن است فکر کند می تواند برای همیشه بر فلسطینیان پیروز شود، اما نمی تواند. مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند، نمی توانند شکست بخورند. سازمانهایی مانند حزبالله و حماس، جنبشهای آزادیبخش مردمی هستند که در واکنش به اشغالگری پدید آمدهاند و تا زمانی که شرایط زیربنایی پابرجاست – یعنی تا زمانی که حق تعیین سرنوشت فلسطینیان محقق شود – نقش مهمی را ایفا خواهند کرد. میتواند گامهای میانی، از جمله آتشبس فوری در لبنان و غزه باشد.
ایران می تواند به ایفای نقش سازنده، در پایان دادن به کابوس بشردوستانه کنونی در غزه ادامه دهد و با جامعه بین المللی برای پیگیری راه حلی پایدار و دموکراتیک برای مناقشه همکاری کند. ایران با هر راه حلی که برای فلسطینیان قابل قبول باشد موافقت خواهد کرد، اما دولت ما بر این باور است که بهترین راه برای خروج از این مصیبت یک قرن، همه پرسی است که در آن همه ساکنان بین رود اردن و دریای مدیترانه اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان- و فلسطینیهایی که در قرن بیستم به دیاسپورا رانده شدهاند (همراه با فرزندانشان) میتوانند یک سیستم حکومتداری آینده را تعیین کنند. این مطابق با قوانین بین المللی است و بر موفقیت آفریقای جنوبی استوار است، جایی که یک سیستم آپارتاید به یک کشور دموکراتیک بادوام تبدیل شد.
تعامل سازنده با ایران، همراه با تعهد به دیپلماسی چندجانبه، می تواند به ایجاد چارچوبی برای امنیت و ثبات جهانی در خلیج فارس کمک کند. در نتیجه میتواند تنشها را کاهش دهد و رفاه و توسعه بلندمدت را تقویت کند. این تغییر برای غلبه بر تعارضات ریشه دار بسیار مهم است. اگر چه ایران امروز مطمئن است که می تواند برای دفاع از خود بجنگد، اما خواهان صلح است و مصمم به ساختن آینده ای بهتر است. ایران میتواند شریکی توانا و مشتاق باشد، به شرطی که مشارکتهایش بر اساس احترام متقابل و موقعیت برابر باشد. این فرصت را برای شروعی جدید از دست ندهیم.
انتهای پیام