... امروز: سه شنبه - ۲۲ آبان - ۱۴۰۳
اجتماعی ۲۲ آبان ۱۴۰۳ - 8:15 ق.ظ زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
کپی شد!
0

نمایه آبادگران غیرخوزستانی خوزستان؛ «عمران خوزستان» افخمی

از دیدگاه استناد تاریخی، آغازگران اندیشه‌ورزی و عمل درباره عمران، آبادی و توسعه خوزستان در یکی ـ دو قرن اخیر ما، بومیان خوزستانی نبوده‌ایم بلکه غیرخوزستانی‌ها بوده‌اند؛ چه از جنبه نظری (با تهیه، تدوین و طرح رساله و کتاب) و چه از نظر عملی (با مدیریت میدانی طرح‌های کلان آبادگری خوزستان) در زمینه‌های گوناگون.
دکتر عباس امام، پژوهشگر و نویسنده

سیاست شرق _ دکتر عباس امام (نویسنده، مترجم و خوزستان‌پژوه)، از جمله معدود کسانی است که تالیفات و ترجمه‌های بسیاری در زمینه مسایل تاریخ عمومی و توسعه خوزستان منتشر کرده است.

ترجمه«نخستین کاوشگر شوش؛ سفرنامه پژوهشی سرهنگ ویلیام کنت لافتوس» (تهران:نشرشادگان،۱۳۸۶) ، «سه گوش در گذر زمان» (اهواز: انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، ۱۳۹۹)، دو کتاب درباره زادگاه‌اش با عنوان‌های «اندیمشک و اندیمشکی‌ها، از آغاز تا پایان سال ۱۳۶۰ خورشیدی» (سال ۱۳۸۸) و «از اندیمشکی‌ها» (دزفول: انتشارات دارالمومنین، ۱۳۹۹).

برخی یادداشت‌های وی نیز در کتاب تالیفی «از خوزستان و خوزستانی‌ها» (اهواز: انتشارات معتبر، ۱۳۹۶)، برخی در سایت‌های خبری گوناگون خوزستان مانند «ایسنا»، «خورنا»، «شوشان»،«سیاست شرق» و برخی دیگر منتشر شده‌اند. با توجه به اهمیت محوری مفهوم «توسعه منابع طبیعی و انسانی» برای یکایک خوزستانی‌ها، علاقه‌مندان و صاحب‌نظران را به مطالعه یادداشت زیر از دکتر امام دعوت می‌کنیم.

از دیدگاه استناد تاریخی آغازگران اندیشه‌ورزی و عمل درباره عمران، آبادی و توسعه خوزستان در یکی ـ دو قرن اخیر ما، بومیان خوزستانی نبوده‌ایم بلکه غیرخوزستانی‌ها بوده‌اند؛ چه از جنبه نظری (با تهیه، تدوین و طرح رساله و کتاب) و چه از نظر عملی (با مدیریت میدانی طرح‌های کلان آبادگری خوزستان) در زمینه‌های گوناگون.

نخستین فردی که در دوره ناصرالدین شاه قاجار درباره لزوم آبادسازی خوزستان رساله نوشت،«میرزا آقاخان کرمانی» بود، با تالیف رساله‌ای با عنوان «رساله عمران خوزستان.

دومین فردی که در همین زمینه دوبار به خوزستان سفر و تحقیق میدانی کرد، رجل علمی ـ سیاسی معروف دوره قاجار« میرزا عبدالغفار نجم‌الملک/نجم‌الدوله» اصفهانی‌الاصل بود: سفرنامه خوزستان میرزا عبدالغفار نجم‌الملک/نجم‌الدوله به سال ۱۲۹۹ هجری قمری (به تصحیح استاد دکتر محمد دبیرسیاقی، ۱۳۴۱) و سفرنامه دوم خوزستان میرزا عبدالغفارنجم الدوله /الملک در هفت سال بعد از سفر اول، به سال ۱۳۰۶ هجری قمری (به تصحیح استاد دکتر احمد کتابی، سال ۱۳۸۶).

نفر سومی نیز که در همین زمینه به  خوزستان سفر کرده و شرح سفر خود را در کتابی با عنوان «سفرنامه لرستان و خوزستان» به رشته تحریر درآورد «حسنعلی‌خان افشار» نام داشت که ترک بود و اهل ارومیه (به تصحیح حمیدرضا دالوند، سال ۱۳۸۲).

نفر چهارم «محمودمیرزا قاجار»، پسر فتحعلی شاه قاجار، نویسنده رساله «عهد حسام» بود که شرح سفر سال ۱۲۴۵ هجری قمری خود به خوزستان را در آن کتاب روایت کرده است (به تصحیح استاد ایرج افشار، سال ۱۳۹۰).

وجه مشترک هر چهار نفر در این پنج اثر، «نگاه آسیب‌شناختی» آن‌ها برای شناخت محیط، نیازسنجی و انتقال حجم مشکلات متنوع خوزستان به دربار قاجار بوده است. در این پنج اثر، هر یک از مولفین هم از مسایل تاریخ و جغرافیای استان، احوال و گذران زندگی فلاکت بار مردم خوزستان، قبایل، عشایر، طوایف و تبارشناسی آن‌ها سخن گفته‌اند و هم از توصیف فضای طبیعی، نیازهای عمرانی، چالش‌های عمده عقب‌ماندگی، بیماری‌های مسری و بومی، محصولات و مصنوعات خوزستان، مزیت‌های سرزمینی خوزستان و غیره سخن‌ها گفته، گزارش‌ها داده و توصیه‌هایی ارایه کرده‌اند.

یکی از منابع ذیربط همین موضوع که در آمریکا چاپ شده، کتاب «عمران خوزستان» (ویراستار دکتر غلامرضا افخمی، سال ۱۹۹۵) است که از سوی «انتشارات بنیاد مطالعات ایران» در مجموعه «توسعه و عمران ایران (۱۳۴۰-۱۳۵۷)» تهیه، تدوین و منتشر شده است.

دکتر غلامرضا افخمی در کسوت فردی کاردان و کارشناس این حوزه و در واقع مدیر ارشد تهیه و تدوین این «مجموعه» در چارچوب رویکرد پژوهشی «تاریخ شفاهی» به بازگویی و بازنویسی روایات تجربی سه تن از مدیران ارشد غیرخوزستانی توسعه منابع طبیعی خوزستان اقدام کرده است: دکتر عبدالرضا انصاری‌ تهرانی‌الاصل (نخستین مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۵ خورشیدی)، دکتر حسن شهمیرزادی (قائم مقام مدیر عامل از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۵) و احمدعلی احمدی (معاون مدیر اجرایی سازمان آب و برق خوزستان بین سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۶ خورشیدی). این سه تن از مدیران ارشد اجرایی فراگیرترین طرح توسعه همه‌جانبه و یکپارچه تاریخ ایران و خوزستان تا آن زمان بوده‌اند.

ابوالحسن ابتهاج (۱۲۷۸_ ۱۳۷۷)
علیرضا انصاری
غلامرضا افخمی (۱۳۱۴ _ ۱۴۰۳)

در «برنامه عمرانی دوم» کشور که بین سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۰ اجرایی شد، به ابتکار «ابوالحسن ابتهاج» رشتی‌الاصل (ریاست سازمان برنامه کشور)، استان خوزستان به عنوان استان نمونه کشور برای ایجاد تحولات توسعه‌محور برگزیده شد (ابتهاج ، ۱۳۷۱؛ انصاری، ۱۳۹۳). ابتهاج در سال ۱۳۳۵ با هماهنگی با شاه و دریافت موافقت وی از موسسه آمریکایی «سازمان توسعه منابع نیویورک» (New York Development Services) و مشاورانی از دانشگاه هاروارد دعوت می‌کند تا با حضور در خوزستان و انجام مطالعات میدانی به بررسی زمینه‌های نیازسنجی و امکان‌سنجی اجرای طرح‌های توسعه خوزستان اقدام کنند؛ طرح‌هایی که بعدها موسسه آمریکایی مزبور آن‌ها را با عنوان «توسعه همه‌جانبه منابع طبیعی خوزستان» (The Unified Development of theNatural Resources of the Khuzestan Region) معرفی می‌کند. این موسسه پس از انجام مطالعات میدانی طرح کلان خود برای توسعه همه‌جانبه خوزستان را با اعزام دو مدیر اصلی و ارشد خود به خوزستان یعنی  دیوید یی. لیلیانتال (David E. Lilienthal) و گوردون کلاپ (Gordon Clapp) ارایه می‌دهد. سپس با سازماندهی و راه‌اندازی تشکیلاتی به نام «سازمان عمران خوزستان» ( Khuzestan Development Services) یا به اختصار KDS و بعدها «سازمان آب و برق خوزستان» (Khuzestan Water and Power Authority) یا به اختصار KWPA به اجرایی ساختن طرح‌های توسعه‌ای خود اقدام می‌کند. مهمترین طرح‌های پیشنهادی لیلیانتال ٱ کلاپ عبارت بود از ساخت ۱۴ سد ( هفت سد روی کارون، ۲ سد روی دز، سه سد روی کرخه، یک سد روی رود مارون و یک سد روی رود زهره)، طرح‌های آماده‌سازی و آبیاری زمین‌های کشاورزی، پژوهشگاه‌های بذر خاک، خطوط تولید و انتقال نیرو، راه‌اندازی صنایع پتروشیمی، خدمات بهداشت همگانی، خانه‌سازی، تاسیس یک شرکت بزرگ دولتی کشت نیشکر و غیره (امام، ۱۳۹۶، صص ۲۳۷- ۲۹۴؛ آل یاسین،۱۳۹۶). این طرح‌های فراگیر توسعه‌محور که برای نخستین بار از اواخر دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰  به تدریج و با سرعت در خوزستان به مرحله اجرا و پایان می‌رسند در واقع انقلابی در توسعه همه‌جانبه خوزستان به راه‌ می‌اندازند، چرا که با اجرا و انجام این طرح‌ها، نه تنها هزاران نفر به صورت سامانمند و پایدار از اشتغال مولد برخوردار می‌شوند، بلکه بخش‌های صنعت آب، برق، کشاورزی، پتروشیمی، بهداشت، آموزش و پرورش، و توسعه روستایی بخش‌های بزرگی از خوزستان را به شکلی چشمگیر متحول کرده و از لحاظ توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی  به پیش می‌رانند.

درباره این طرح‌های زیربنایی توسعه‌محور، پیش از این دو مقاله به ترجمه اینجانب منتشر شده است: مقاله نخست به قلم ۲ طراح اصلی آمریکایی این کلان طرح یعنی لیلیانتال و کلاپ که اصل مقاله خود را در سال ۱۹۵۷ میلادی / ۱۳۳۶ شمسی پیش از ورود به مرحله اجرای طرح‌ها منتشر کرده بودند و مقاله دوم به قلم محققی انگلیسی به نام اف. آر. سی. بگلی (F.R.C. Bagley) که در سال ۱۹۷۵ میلادی/۱۳۵۵ شمسی به دعوت سازمان آب و برق خوزستان از مراحل پایانی انجام این طرح‌ها دیدن کرده و در سال ۱۹۷۶ مقاله‌ای مفصل درباره آن‌ها به رشته تحریر درآورده است؛ مقاله‌ای با عنوان «آینده روشن اقتصاد پس از نفت خوزستان در گرو سدسازی و گسترش شهرک‌های کشاورزی ـ صنعتی» (امام، ۱۳۹۶).

نقطه آغاز این طرح‌های خجسته، ساخت سد دز در نزدیکی اندیمشک بود که با راه‌اندازی آن[۱۳۴۱ ه.ش]، برای نخستین بار شهرها و روستاهای خوزستان با پدیده‌ای به نام «برق خانگی» و سپس «آب لوله‌کشی همگانی» آشنا شدند. یکی از طرح‌هایی که در این چهارچوب راه‌اندازی شد، تبدیل منطقه‌ای محروم، عقب‌افتاده و عشایری در نزدیکی شوش بود که قرن‌ها بود، کپرنشینان آن با رنگ‌وبوی کشاورزی نوین، آبیاری پیشرفته، صنعت، آموزش و پرورش، بهداشت، ورزش، هنر و غیره بیگانه بودند. در فضایی چنین تیره‌وتار و وهم‌انگیز طرحی کشاورزی ـ صنعتی (Agro-industrial plant) برای کشت گسترده نیشکر در هزاران هکتار زمین‌هایی انجام شد که در آتش فقر می‌سوختند. با شروع به کار «طرح نیشکر» در سال ۱۳۳۸ توسط شرکت‌های غربی و به ویژه هلندی‌ها این منطقه جغرافیایی که تا پیش از آن در جغرافیای خوزستان و ایران نامی شناخته شده نداشت برای نخستین باراز نامی جدید، میمون و مبارک به عنوان «هفت تپه» در نقشه‌های جغرافیایی ایران برخوردار شد.

افخمی به عنوان مدیر ارشد کل طرح گسترده توسعه و عمران ایران (۱۳۴۰-۱۳۵۷) و نیز ویراستار کتاب بس ارزشمند «عمران خوزستان» در «پیشگفتار» مختصر کتاب به ابعاد اهمیت کل موضوع «توسعه و عمران ایران» و نیز «توسعه و عمران خوزستان» اشاره می‌کند و از ضرورت بررسی محاسن و چالش‌های آن سخن می‌گوید. وی همچنین در «مقدمه» کتاب نیز به ریشه‌های تاریخی راه‌اندازی طرح‌های توسعه ایران و خوزستان از زمان رضاشاه، فعالیت‌های سازمان آمریکایی اصل چهار (Point Four) در دهه ۱۳۳۰، فعالیت‌های شرکت موریسون نودسون (Morrison Knudson) و نقش محوری دکتر ابوالحسن ابتهاج در توجه تخصصی و پیگیرانه موضوع توسعه ایران و خوزستان و دعوت از بانک جهانی و نهایتا لیلیانتال و کلاپ اشاراتی روشنگر می‌کند. او روایت می‌کند که علت انتخاب استان خوزستان برای انجام نخستین طرح گسترده توسعه‌محور کشور چه بود و با چه کش‌وقوس‌های بسیاری ابتدا «سازمان عمران خوزستان» (به مدیریت  ارشد آمریکایی‌ها و مدیریت میانی آمریکایی‌ها و افرادی از ملیت‌های گوناگون دیگر) و سپس «سازمان آب و برق خوزستان» (عمدتا با مدیریت ارشد و میانی ایرانی‌ها) شکل گرفت و این نهاد چه خدمات عظیمی در راستای تحقق اهداف خود انجام داد.

ساختمان سازمان آب و برق خوزستان/ اهواز
سد تنظیمی علی کله/ دزفول

بخش اول کتاب به نقل روایت خاطرات دکتر عبدالرضا انصاری نخستین مدیر عامل ایرانی سازمان آب و یرق خوزستان می‌پردازد. در این بخش با عنوان «سازمان آب و برق خوزستان» که بازنشر انصاری(۱۳۹۳) است، انصاری به تشریح روایات خود از زوایای گوناگون آن رویداد اقتصادی ـ اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی مهم می‌پردازد؛ از جمله برنامه انتقال طرح‌ها از «شرکت عمران و منابع» به «سازمان آب و برق خوزستان»، پرونده‌سازی در دادگستری و تعقیب ابتهاج، بتن‌ریزی سد دز، آغاز بهره‌برداری از مزارع نیشکر و افتتاح کارخانه تصفیه، تاسیس وزارت آب و برق و آغاز مشکلات جدید برای عمران خوزستان، شیوخ و خوانین محلی، اصلاحات ارضی و عمران خوزستان، چند خاطره تلخ و غیره.

بخش دوم کتاب به روایت دکتر حسن شهمیرزادی، نخستین معاون ارشد و اصلی ایرانی مدیرعامل «سازمان» است. در این بخش شهمیرزادی با جزییات تمام به مسایل دوران گذار مدیریت و اجرا از «شرکت عمران و منابع» به «سازمان»، چالش‌های تامین نیروی متخصص داخلی کارآمد، مشکلات برنامه‌ریزی و بودجه، روش‌های صرفه‌جویی و تغییرات سازمانی وسایل و امکانات رفاه کارکنان، مدیران جوان ایرانی سازمان و… می‌پردازد.

بخش سوم کتاب با عنوان «برنامه‌های عمده طرح عمران خوزستان» به قلم احمدعلی احمدی (نخستین معاون مدیر اجرایی ایرانی سازمان آب و برق خوزستان بین سال‌های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۶ خورشیدی) است. از نکات ریز و درشت اجرایی مورد اشاره احمدی در این بخش می‌توان به این موارد اشاره کرد: مسایل سد دز در سال‌های نخست، طرح آبخیزداری، طرح آبیاری آزمایشی دز، ایستگاه تحقیقاتی صفی‌آباد، طرح‌های ترویج، طرح‌های راه‌سازی، طرح‌های بهداشتی، طرح‌های آموزشی، مشکلات اجرایی کار، طرح نیشکر هفت‌تپه، فرآورده‌های فرعی طرح نیشکر، مسایل مرتبط با طرح باگاس و غیره.

بخش چهارم کتاب با عنوان «پایان کار» باز هم به قلم دکتر عبدالرضا انصاری است. به نوشته انصاری «در سال ۱۳۴۵ سازمان با داشتن افرادی لایق و کاردان در سطح استان از موقعیت ممتازی برخوردار بود و در سطح کشور در ردیف یکی از کارآمدترین سازمان‌های دولتی به شمار می‌آمد به طوری که تشکیلات اداری و رویه‌های مدیریت و دستورالعمل‌های «سازمان» الگویی برای موسساتی که ماموریت‌های مشابهی داشتند شده بود. سد دز ساخته شده بود و افراد ایرانی آن را اداره می‌کردند. مطالعات فنی ایجاد سد کارون در شمال شوشتر و مارون در شمال بهبهان شروع شده بود. در هیچ نقطه کسی از سرویس برق شکایت نداشت، طرح شبکه کامل آبیاری دز آماده شده، کشت محصولات جدید در جریان بود، مزارع سرسبز نیشکر در بیش از پنج هزار هکتار گسترش یافته بود، تعداد کارشناسان خارجی در هفت‌تپه از ۶۵ نفر به شش نفر تقلیل یافته بود…» اما در عین حال، از این می‌نالد که «مبارزات شش ساله برای پاگرفتن سازمان آب و برق خوزستان و درگیری‌های آزاردهنده با عواملی که مرتبا درصدد پرونده‌سازی و ایجاد مزاحمت بودند یک حالت خستگی روحی در من ایجاد کرده بود که در عین سربلندی از موفقیت از دستاوردهای شش ساله گذشته احساس می‌کردم به یک مرخصی چندماهه و یا یک تغییر فعالیت احتیاج دارم…» چندی بعد او را به تهران فرامی‌خوانند و به وزارت کشور می‌رسد.

«ضمیمه» کتاب با عنوان «فهرست گروهی از کارکنان سازمان آب و برق خوزستان از بدو تاسیس تا سال ۱۳۴۵» نام ۲۲۴ تن مدیر ایرانی دارای مدارک دانشگاهی در آن عصر را ارایه می‌کند. ارایه چنین فهرستی  از سوی یک مدیر آن هم تقریبا ۳۰ سال بعد از قطع ارتباط سازمانی با آن سازمان بی‌تردید اقدامی است بی‌نظیر. بررسی نام‌های این مدیران میانی سازمان در زمینه‌های امور اداری، حقوقی، حسابداری، تدارکات، انبار، روابط عمومی، کارگزینی، ارتباطات و تلفن، حمل‌ونقل و مسافرت نشان می‌دهد که چگونه تنی‌چند مدیر ارشد اجرایی «غیرخوزستانی» توانستند با به‌کارگیری مدیران و کارکنان رده‌های میانی و پایین‌تر خوزستانی، هم به عمران پایدار خوزستان کمک کنند و هم باعث تقویت و پرورش نیروهای شایسته این استان شوند؛ در سازمانی که پس از گذشت ۶۰ سال همچنان با افتخار خود را «بنیانگذار توسعه خوزستان» می‌نامد.

منابع:

آل‌یاسین، احمد (و مریم محمدلو) (۱۳۹۶). تاریخ شفاهی توسعه خوزستان: خاطرات احمد آل‌یاسین (مصاحبه، تحقیق و تدوین از رویا محمدلو). تهران: سازمان اسناد ملی و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.

ابتهاج، ابوالحسن (۱۳۷۱). خاطرات ابوالحسن ابتهاج (در ۲ جلد). تهران: انتشارات علمی.

امام، عباس (۱۳۹۶). از خوزستان و خوزستانی‌ها. اهواز: انتشارات معتبر.

انصاری، عبدالرضا (۱۳۹۳). ناگفته‌ها از روزگار پهلوی: خاطرات عبدالرضا انصاری. تهران: نشر علم.

انتهای پیام

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »