... امروز: سه شنبه - ۱۳ آذر - ۱۴۰۳
تحلیلگران ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ - 11:45 ب.ظ زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
کپی شد!
0

حسین علایی: راهبرد ایران از «سکوت و خویشتنداری» در برابر تهاجمات اسرائیل به «واکنش متقابل» تغییر یافته است

جمهوری اسلامی ایران به منظور دفاع از جان ایرانیان و نیز بازداشتن اسرائیل از تداوم جنایاتش علیه ایرانیان و منافع ملی ایران ناچار به واکنش مناسب بود.

سیاست شرق _ حسین علایی گفت: اسرائیل باید بفهمد که هر حمله ای چه از سوی ارتش رژیم صهیونیستی و چه از سوی موساد با پاسخ متناسب ایران مواجه خواهد شد. نتانیاهو باید درک کند که راهبرد ایران از «سکوت و خویشتنداری» در برابر تهاجمات اسرائیل به «واکنش متقابل» تغییر یافته است.

حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، در گفتگویی به بیان نکاتی درباره حمله موشکی_پهپادی سپاه به اسرائیل، واکنش اسرائیلی‌ها، تاثیران پاسخ نظامی ایران بر روی کشورهای منطقه و …. پرداخته است که در ادامه آن را به نقل از جماران می‌خوانید؛

آیا پاسخ نظامی ایران به حمله رژیم اسرائیل به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق از قدرت کافی برای احیای قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی برخوردار بود؟

نفس حمله موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی ایران به چند پایگاه نظامی اسرائیل به صورت آشکار و با اعلان رسمی از قبل و بدون غافلگیری، موجب احیاء قدرت بازدارندگی ایران شده است. زیرا اسرائیل چند سالی بود که عادت کرده بود تا دست به ترور فرماندهان ایرانی چه در داخل خاک ایران و چه در سایر کشورها بزند. جمهوری اسلامی ایران هم در برابر آن اقدامات خویشتنداری می کرد تا شاید اسرائیل رفتار خود را تغییر دهد. ولی اسرائیل عدم پاسخ آشکار ایران را به عملیات های مختلف موساد، به عنوان ضعف قدرت نظامی و عملیاتی ایران تلقی می کرد. از طرفی علیرغم کشتارهایی که اسرائیل در نوار غزه و در فلسطین اشغالی و نیز در حمله به منافع ایران، انجام داده و می دهد، هیچگاه از سوی آمریکا و اروپا به عنوان مخل امنیت خاورمیانه معرفی نشده است.

بنابراین جمهوری اسلامی ایران به منظور دفاع از جان ایرانیان و نیز بازداشتن اسرائیل از تداوم جنایاتش علیه ایرانیان و منافع ملی ایران ناچار به واکنش مناسب بود.

متأسفانه علیرغم آنکه ایران ابتدا به شورای امنیت سازمان ملل متوسل شد تا از طریق قانونی مانع رفتارهای نظامی اسرائیل علیه اماکن دیپلماتیک شود، ولی متأسفانه و با حیرت، دولت های آمریکا، انگلیس و فرانسه حتی از محکوم کردن اسرائیل در حمله به ساختمان سفارت ایران در دمشق خودداری کردند و مسیر دیپلماتیک برای خاتمه دادن به بحرانی را که اسرائیل پدیده آورده بود، مسدود کردند.

به ناچار ایران بایستی به اسرائیل نشان می داد که جنایاتش بدون پاسخ نخواهد ماند و حمایت نظامی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی مانع واکنش متقابل نظامی ایران که طبق اصل ۵۱ منشور ملل متحد به عنوان دفاع مشروع خوانده می شود، مانع از عملیات بازدارنده ایران نخواهد شد.

در چند ساعت اخیر، طرف اسرائیلی بر پاسخ دادن به این حمله تاکید کرده و از هیاهوی های دیپلماتیک هم می توان نتیجه گرفت که این امر محتمل تر شده است. سوالی که در افکار عمومی مطرح شده این است که آیا ایران پیش بینی حمله مجدد اسرائیل را کرده بود و اگر بله چگونه می تواند در صورت تحقق این حمله از گسترش دامنه جنگ جلوگیری کند؟

ایران اعلام کرده است که عملیات علیه پایگاه هایی که از آنها جنگنده های اسرائیلی برای حمله به ساختمان سفارت ایران در سوریه استفاده کرده اند، پاسخ به حمله نظامی اسرائیل علیه اماکن دیپلماتیک ایران و ترورهای صورت گرفته است. بنابراین، عملیات ایران خاتمه یافته و ادامه نخواهد یافت.

لذا چنانچه اسرائیل اقدام به حمله جدید نظامی علیه ایران کند و یا دست به ترورهای جدید بزند، در واقع به مفهوم طرح ریزی و اجرای یک عملیات دیگری است و اقدام جدیدی تلقی می شود و ارتباطی به پاسخ قبلی ایران ندارد. بنابراین چنین حمله ای و یا حملاتی، جدید محسوب می شوند که نیازمند به اقدام ایران برای پاسخ جدید است.

اسرائیل باید بفهمد که هر حمله ای چه از سوی ارتش رژیم صهیونیستی و چه از سوی موساد با پاسخ متناسب ایران مواجه خواهد شد. نتانیاهو باید درک کند که راهبرد ایران از «سکوت و خویشتنداری» در برابر تهاجمات اسرائیل به «واکنش متقابل» تغییر یافته است.

بنابراین، چنانچه آمریکا و اروپا مایل به افزایش تنش و تشنج در منطقه نیستند، باید جلوی شرارت ها و حملات اسرائیل را بگیرند و اجازه ندهند که اسرائیل علاوه بر جنگ و کشتار در نوار غزه، جنگ جدیدی را در خاورمیانه به راه بیندازد، زیرا عوارض آن، منافع آنها و کشورهای عربی را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

به هر حال ایران با انجام عملیات نظامی ۲۶ فروردین ماه به دنبال مهار بحرانی بود که اسرائیل در حمله به ساختمان سفارت ایران و نیز مستشاران و دیپلماتهای نظامی ایران بوجود آورد.

جمهوری اسلامی ایران با چنین پاسخی به جنایات اسرائیل، در واقع می خواهد تا از افزایش تنش توسط اسرائیل و گسترش جنگ به خاورمیانه جلوگیری کند و اسرائیل را وادار به تجدید نظر در حمله به منافع ایران و ترور ناجوانمردانه مستمر ایرانیان کند.

تا پیش از این حمله، اسرائیل به دلیل جنایت های رخ داده در غزه و اصرار بر ادامه جنگ در شرایط سخت و بی سابقه بین المللی قرار گرفته بود. در چند روز اخیر پس از حمله شاهد نوعی همدردی با اسرائیل از سوی کشورهای مختلف هستیم. فکر می کنید طبق آنچه که در برخی تحلیل ها گفته می شود هرچند ایران حق مشروع برای دفاع از خود داشت اما با روشی که انتخاب کرد به برداشته شدن فشار از روی اسرائیل در این شرایط کمک کرده است؟

تا کنون هیچگاه اسرائیل به خاطر انجام جنایت نسل کشی و گرسنگی دادن به میلیونها انسان در نوار غزه، تحت فشار واقعی بین المللی قرار نگرفته است. اگر آمریکا با پیشنهادهای آتش بسی که در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده مخالفت نمی کرد و یا حتی فقط کمک های نظامی و پولی و حمایت سیاسی از کودک کشی اسرائیل نمی کرد، تا کنون آتش بس در جنگ غزه برقرار شده بود و خونریزی های روزانه توسط اسرائیل خاتمه می یافت. کافی است که دولت آمریکا در جنگ غزه اعلام بیطرفی کند، آنگاه ظرف چند ساعت نتانیاهو سقوط می کند و کشتار در فلسطین اشغالی خاتمه می یابد.

البته اسرائیل همیشه به دنبال درگیر کردن آمریکا با ایران بوده است و شاید حمله اخیر به بخش کنسولی سفارت ایران نیز در این راستا برنامه ریزی شده باشد، ولی به هر حال ایران نمی تواند برای همیشه دست روی دست بگذارد و شاهد تهاجم مرتب اسرائیل به منافع ملی ایران و ترور شهروندانش باشد و کاری انجام ندهد. خود آمریکا و اروپایی ها هم می دانند که پاسخ ایران، طبق عرف جهانی و بر اساس حق دفاع از خود و مطابق با حقوق بین المللی بوده است، ولی معمولاً آنها به دنبال پیدا کردن بهانه برای افزایش فشارها بر ایران و گسترش تحریم ها هستند تا شاهد یک قدرت مستقل نوظهور در خاورمیانه نباشند.

در مقابله با پهپادها و موشک های ایرانی که به سمت پایگاه های نظامی اسرائیل هدف گیری شده بود، علاوه بر تمامی قدرت دفاعی و هوایی و سپرهای موشکی اسرائیل، حدود ۱۲۰ جنگنده پیشرفته از انواع مختلف به ویژه هواپیماهای F۳۵ آمریکایی از کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل و اردن به پرواز درآمدند و سدّ دفاعی در مقابل قدرت نظامی ایران ایجاد کردند، ولی علی رغم حضور فرمانده سنتکام در اتاق عملیات اسرائیل، باز هم تعدادی از موشک های بالستیک به اهداف خود اصابت کردند.

این اتفاق به مفهوم کارآمدی توان نظامی ایران در برابر قدرتمندترین ارتش های جهانی است. بنابراین سر و صداها و تلاش های آمریکا و سه کشور اروپایی همراه با اسرائیل در جنایات آدم کشی نتانیاهو، نمی تواند فشار افکار عمومی جهانی را از روی اسرائیل بردارد.

ایالات متحده در چند روز اخیر ظاهرا اسرائیل را برای عدم پاسخگویی به ایران تحت فشار قرار داده اما همزمان تاکید کرده که این کشور و متحدانش در غرب به دنبال راهی برای اعمال فشار یکپارچه دیپلماتیک بر تهران هستند. برخی از تحریم موشکی ایران و برخی از تحریم های بیشتر اقتصادی سخن می گویند. تبعات چنین روندی را برای کشور که هم اکنون هم زیر بار تحریم اقتصادی قرار دارد چه می دانید؟ فکر می کنید در چنین شرایطی امریکا و متحدانش تا کجا پیش بروند؟

اگر آمریکا بخواهد، می تواند جلوی برنامه ترور ایرانیان و نیز حمله به تاسیسات هسته ای ایران را که سالیان دراز است توسط اسرائیل انجام می شود بگیرد. باید توجه داشت که استراتژی آمریکا و اسرائیل علیه ایران تقریباً یکی است، ولی گاهی تاکتیک های آنها متفاوت است. برای مثال هم آمریکا و هم اسرائیل با برنامه هسته ای ایران مخالفند. هر دو با توسعه توان موشکی و پهپادی ایران دشمنند. هر دو با قدرت یافتن ایران در منطقه سر ناسازگاری دارند.

ولی آمریکا علاوه بر روش های خشن نظامی مثل ترور سردار قاسم سلیمانی، از روش های دیپلماتیک نیز برای کنترل و مهار ایران غافل نیست. برای مثال آمریکا معتقد بود که با توافق برجام می توان برنامه هسته ای ایران را مدیریت کرد، اما اسرائیل معتقد به انهدام برنامه هسته ای ایران از طریق حملات نظامی و دوری از توافق سیاسی است.

به هر حال سالیان درازی است که آمریکا و متحدانش افزایش تحریم ها را به منظور تداوم فشار اقتصادی بر ایران در دستور کار خود قرار داده اند. اما آمریکا توجه دارد که توسعه فناوری هسته ای و صنایع موشکی و بهره گیری از هواپیماهای بدون سرنشین، همگی در شرایط تحریم های سخت رخ داده و ایران همچنان توانسته است بر توانایی علمی و صنعتی خود در این حوزه ها بیفزاید. ولی اسرائیل بر این باور است که افزایش فشارهای اقتصادی می تواند معیشت مردم را در تنگنا قرار دهد و فشار اجتماعی را علیه دولت ایران افزایش دهد.

بنابراین، با انزوای سیاسی و تداوم فشارهای اقتصادی، می توان اولویت های حکومت ایران را از توسعه توان نظامی و توجه به تهدید اسرائیل، به حوزه های دیگری متوجه کرد. در هر حال ایران باید با بهره گیری از ابزار دیپلماسی، نگذارد تا فشار تحریم ها بر مردم تداوم یابد تا جمهوری اسلامی ایران بتواند به سمت توسعه اقتصادی همه جانبه و تولید محور حرکت کند.

فکر می کنید این اقدام ایران که به هر حال نمایش قدرت نظامی کشور بود چه تاثیری در رویکرد کشورهای منطقه از عربستان سعودی تا امارات و اردن داشته باشد؟ برخی تحلیلگران معتقدند که این اقدام ایران منجر به تعمیق روابط نظامی و اطلاعاتی و دفاعی این کشورها با ایالات متحده از بیم قدرت روزافزون نظامی ایران خواهد شد. ما می دانیم که برخی از این کشورها پیش از این هم قدرت نظامی بخصوص موشکی ایران را تهدیدی برای خود می دانستند؟

به نظر می رسد که این کشورها به این نتیجه برسند که بهتر است تا روابط مناسب تری با جمهوری اسلامی ایران برقرار کنند. زیرا در حمله ۲۶ فروردین ماه دیدند که حمایت های کامل نظامی آمریکا، انگلیس، فرانسه و برخی از کشورهای عربی از اسرائیل نتوانست جلوی اصابت تعدادی از موشک های ایرانی را به پایگاه های هوایی شدیداً محافظت شده اسرائیل بگیرد.

بنابراین، آنها باید شرایطی فراهم کنند تا با ایران درگیر نشوند و زمینه را نیز برای درگیری با ایران فراهم نکنند. البته طبیعی است که آمریکا و اسرائیل به طور مرتب تلاش کنند تا فاصله بین کشورهای عربی با ایران را افزایش دهند. زیرا می دانند که روابط دوستانه این کشورها با ایران، باعث می شود که خاورمیانه به سمت صلح و آرامش حرکت کند و اسرائیل نتواند به کشتار فلسطینیان ادامه دهد و مجبور شود تا به دولت فلسطینی در سراسر سرزمین های اشغالی تن دهد.

انتهای پیام

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »