تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران، در روز ۲۹ اسفندماه سال ۱۳۲۹، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایه های ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار می رود.
سیاست شرق _ ۲۹ اسفند، سالروز حماسه ای است به یادماندنی و نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران، سال روز ملی شدن صنعت نفت ایران (۱۳۲۹ ه.ش )، در گرو رهبری شخصیت های ملی و مذهبی و همچنین پشتیبانی موثر ملت ایران بود. در این روز با ملی شدن صنعت نفت ایران و شکستن هیمنه قدرت استعماری بریتانیا، الگویی برای سایر ملت ها، در مسیر استقلال سیاسی و اقتصادی آنها شد.
زمانی که اولین چاه نفت در ایران و در بیش از یکصد سال قبل(۱۲۸۷) در منطقه «مسجدسلیمان»، در استان خوزستان، توسط ویلیام دارسی انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم و ثروت عظیم نداشت. اما کاشفان آن به خوبی میدانستند، به چه ثروتی را در ایران یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند. آنها سال ها این سرمایه ارزشمند را با عقد قراردادهای استعماری، به تاراج بردند و دولت های وقت ایران نیز،به دلیل عجز و ناتوانی و همچنین بی توجهی به احقاق حقوق مردم ایران، هیچگونه تلاشی انجام ندادند.
دکتر “محمد مصدق ” بزرگمرد تاریخ ایران، با کمک آیت الله کاشانی و سایر نیروهای همسو در این رابطه، حرکت بزرگی را در ایران، برای کنترل ثروت ملی و قطع دست استعمار آغاز کرد.
وی در شهریورماه ۱۳۲۰ و با سقوط رضاخان، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس وقت، بار دیگر به مجلس راه یافت. شرایط بین المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، بریتانیا و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روس ها نیز درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکایی ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.
دکتر مصدق که رهبری گروهی متشکل از ۱۶تن از نمایندگان مجلس چهاردهم را برعهده داشت، در خصوص واگذاری امتیاز نفت به خارجی ها گفت:«به بهانه اینکه به یک کشور نفت داده شده است، نباید به هیچ کشور دیگری امتیاز داد چرا که این دور باطل تمامی نخواهد داشت(موازنه منفی).»
مصدق در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و از آنها بهره برداری کنند. دکتر مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می شد. در آن دوران، کل تولید نفت خام ایران، ۳۲ میلیون تن در سال معادل بیش از یک سوم مجموع تولید نفت خام خاورمیانه ۹۰میلیون تن در سال بود. از سوی دیگر، ایران ۹۰ درصد نفت خام مورد نیاز اروپای غربی را در آن دوران تامین می کرد.
بدنبال تلاش های دکتر مصدق برای نجات سرمایه های کشور از دست بیگانگان، نیروهای مخالف وی(دربار پهلوی، دولت بریتانیا و…)، اجازه ندادند، وی در دوره پانزدهم مجلس، به مجلس راه یابد. در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به سر رسید.
لذا، نارضایتی انگلیس از حرکت ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای برهم زدن این حق خواهی ملت ایران، امری کاملاً طبیعی بود. شرکت نفت انگلیس که به دلیل تاراج منابع نفتی ایران، دارای سرمایه هنگفتی شده بود، اکنون منافع خود را در خطر می دید.
گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این جنبش را که به «نهضت ملی شدن نفت» معروف شد، هدایت میکرد.
در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، مصدق در دور دوم انتخابات، به مجلس راه یافت و در این دوره طرح “ملی شدن صنعت نفت” به رهبری وی در مجلس تصویب شد. قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد.
کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیرماه ۱۳۲۹ در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان)تشکیل شد. همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه داد.
در متن پیشنهاد تصویب شده ، آمده بود:
به نام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.
در جریان ملی شدن صنعت نفت، آیت الله کاشانی کوشش برای ملی شدن صنعت نفت را «تکلیف دینی و وطنی ملت مسلمان ایران» می دانست. دیگر علما و مراجع، از جمله آیت الله العظمی خوانساری در پایان اعلامیه خود نوشت: «با اینکه مثل حضرت مستطاب آیت الله کاشانی ـ دامت برکاته ـ که مجتهدی عادل و باشهامت و دل سوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردمند و با این همه جدیت ترغیب و تحریض، مردم را بیدار می کنند، دیگر مجال عذری برای کسی باقی نمی ماند».
در دوران تلاش برای ملی شدن صنعت نفت، ایران بزرگ ترین تولیدکننده نفت خام خامورمیانه، و پس از امریکا، ونزوئلا و شوروی سابق، چهارمین تولیدکننده نفت خام دنیا به شمار می آمد. از سوی دیگر، دولت بریتانیا که از راه قراردادهای استعماری گوناگون و از تاراج منابع نفتی ایران، سرمایه هنگفتی به دست آورده بود، ملی شدن صنعت نفت ایران را خطری برای منافعش می پنداشت.به همین دلیل، تلاش کرد تا از ملی شدن صنعت نفت ایران جلوگیری کند، ولی در نهایت ناکام ماند.
«به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضا کنندگان زیر پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت در مناطق کشور بدون استثنا، ملی اعلام شود؛ یعنی عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری در دست ملت ایران قرار گیرد.» این جمله، بخش پایانیِ نامه دکتر محمد مصدق، هنگام پیشنهاد طرح ملی شدن صنعت نفت است.
این پیشنهاد تصویب نشد و همین امر به برپایی تظاهرات گسترده ای بر ضد شرکت نفت و دولت رزم آرا در سراسر کشور انجامید. رزم آرا با موضع گیری به نفع شرکت نفت و انگلیسی ها، در برابر خواست مردم ایستاد و تنفر عمومی را از خود افزایش داد.
مردم در تظاهرات و گردهم آیی های بزرگی که به دعوت علما و ملیون برگزار شد، به مخالفت با اقدامات ضد ملی دولت و پشتیبانی از ملی شدن صنعت نفت پرداختند. از این رو، دانشجویان دانشگاه تهران در صفوف منظم و با شعار «نفت ایران باید ملی شود» در میدان بهارستان اجتماع کردند.
رزم آرا، نخست وزیر وقت رژیم پهلوی و دست نشانده انگلیس، از مخالفت ملی شدن صنعت نفت و معتقد بود ملت ایران توانایی اداره صنعت نفت را ندارد. وی در مجلس شورای ملی خطاب به نمایندگان گفت: «ما ایرانی ها یک لوله هنگ هم نمی توانیم بسازیم. چه طور می خواهید نفت را ملی کنید؟ بگذارید نفت دست انگلیسی ها باشد. هر چه می گویند گوش کنید. این چه کاری است که شما می کنید؟» وی با کمک انگلیسی ها، نقشه اجرای یک کودتای نظامی را طراحی کرده و گفته بود مسجد را بر سر آیت الله کاشانی و مجلس را بر سر اقلیت ها خراب خواهد کرد.
شانزده اسفند ۱۳۲۹، زمانی که اتومبیل رزم آرا، نخست وزیر وقت رژیم شاه و مخالف سرسخت ملی شدن صنعت نفت ایران، در برابر مسجد امام یا مسجد شاه سابق توقف کرد، وی برای شرکت در مجلس ترحیم آیت الله فیض وارد صحن مسجد سلطانی می شد، توسط خلیل طهماسبی، از اعضای جمعیت فدائیان اسلام، ترور شد.
سپهبد حاجعلی رزم آرا از نظامیانی بود که در دوره محمد رضا شاه پهلوی بعد از حسنعلی منصور به نخست وزیری ایران رسید. رزم آرا چهره بلندپروازی بود که او را با رضا شاه مقایسه میکردند. او یکی از مخالفان ملی شدن صنعت نفت ایران بود و به خاطر قدرت نظامی که داشت، در مقابل این دیدگاه قرار گرفته بود.
پس از ترور رزمآرا، روز ۱۷ اسفند ۱۳۲۹، کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی وقت، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب کرد. به بیان دقیقتر، قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که با امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت و «به نام سعادت ملت ایران» در روز ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
تفسیر رادیو لندن درباره تصویب طرح ملی شدن بدین شرح بود:«امروز پارلمان ایران، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را در کشور تصویب کرد. این پیشنهاد از سوی عده معدودی مرتجع و ثروتمند و همچنین یک عده مُلاّی متعصب که در رأس آنها سید ابوالقاسم کاشانی قرار گرفته است، پشتیبانی می شود. چند تن منفی باف که عده ای از جوانان ساده لوح از آنها پیروی می کنند، فریاد می کردند «نفت ایران برای ایرانی»، ولی هیچ کس نگفت چه طور ممکن است که ایرانی، نفت خود را اداره کند. فقط کسانی از قبیل رزم آرا که می دانستند اداره کردن نفت به دست ایرانی عملی نیست، با پیشنهاد ملی شدن مخالفت کردند.»
سپس، مجلس سنا نیز در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ این پیشنهاد را تصویب کرد و پس از توشیح محمدرضاشاه به قانون بدل شد. به این ترتیب، روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ در تاریخ ملت ایران به عنوان روز «ملیشدن صنعت نفت ایران» ثبت شد.
انتهای پیام