منصوری: از ویژگیهای گفتگوی کامل این است که سه خصوصیت را در خود به نمایش گذارد؛ خصوصیت جسمانی، روانی و اجتماعی؛ که در این اثر، هر سه خصوصیت شخصیتهای داستان، بهخوبی نشان داده شده است. گزافه نیست که گفته شود حته، نغمههای غروب، یک رمان گفتگویی است.
سیاست شرق _ مراسم رونمایی از کتاب حِتّه یا نغمههای غروب، نوشته دکتر محمد کیانوش راد با حضور جمعی از چهره های فرهنگی ، نویسندگان و صاحب نظران استان، در روز چهارشنبه، یکم شهریور، ۱۴۰۲، در شهر کتاب سیتی سنتر خلیج فارس، واقع در کوی کیان آباد اهواز برگزار شد.
در این مراسم آقای دکتر لفته منصوری، جامعه شناس و از چهره های علمی ، فکری و فرهنگی خوزستان از دیدگاهی متفاوت به نقد کتاب “حِتّهِ، نغمههای غروب” پرداخت.
دکتر لفته منصوری در این آیین پیرامون چرایی رمان حتِّه، نغمههای غروب، گفت: باید به پرسش مقدّری که این کتاب برای پاسخ به آن نوشته شده است، دقت و تأمل کرد. آیا این پرسش از نوع ایدئولوژیک یا تاریخی است؟ وی ادامه داد که ایدئولوژی آنگونه که جان تامسون در کتاب «ایدئولوژی و فرهنگ مدرن» گفته یعنی: «شیوههای به خدمت گرفتن صور نمادین برای تولید و بازتولید سلطه است.» در این صورت، اگر حته، نغمههای غروب، را برای هویتسازی و خلق یک «ما» ی قدرتمند بهمنظور ایجاد یک «هویت» پُر کشش برای عربهای خوزستان تلقی کنیم، وارد پروژه ایدئولوژیک شدهایم؛ اما اگر این پرسش را برای پاسخ به حقیقتی یا کشف واقعیتی بیندازیم، آنگونه که خود نویسنده در صفحه ۱۹ نوشته است: «دغدغهی من فهم واقعیتها و حقیقتِ روایتِ حتِّه است.» پس نتیجه میگیریم که ماهیت این رمان تاریخی است؛ بهویژه اینکه نویسنده آن، غیر عرب بوده و همچنین معلم تاریخ است.
این استاد دانشگاه، سپس به چیستی رمان حته، نغمههای غروب، پرداخت و گفت: آنچه رمان، بنا بر خصلت خود عرضه میکند، اوضاع و احوال جامعه در زمان خاص و مکان خاصی است و انجام چنین تعهدی، بخشی از شایستگیها و قابلیتهای رمان است. حته، نغمههای غروب؛ در دوران اصلاحات ارضی انقلاب سفید، دههی ۱۳۴۰ شمسی و مکان آن روستایی عرب به نام دبّات در شوش است.
وی دربارهی تیپولوژی این رمان که در کدام گونه قرار میگیرد؟ گفت: این رمان در وهلهی اول، رمان شخصیت (Novel of Character) محسوب میشود. رمانی است که در آن بر معرفی خصوصیتها و خصلتهای شخصیتها، بیشتر از حوادث و عناصر دیگر داستان تأکید شده است. به این صورت که، شخصیتهای رمان، به لحاظ پیرنگ داستان آفریده نشدهاند؛ بلکه وجود مستقل دارند و عمل داستانی در خدمت وقایع آنهاست.
دکتر منصوری افزود: از سوی دیگر این رمان در گونهی رمان انتقاد اجتماعی (Problem Novel) قرار دارد، رمانی که به طرح مسائل اجتماعی پرداخته و درعینحال تزی را مطرح میکند؛ مانند رمان «کلبه عمو توم» اثر هریت بیچر استو، نویسنده آمریکایی که در آن نتنها به اوضاع احوال جامعه آمریکا را در زمان خود به نمایش آورده، بلکه هدف او بیشتر افشای بیعدالتیهایی است که بر سیاهپوستان اعمال میشده و نیز غیرانسانی بودن عقیدهی تبعیض نژادی را موردنظر قرار داده است. نمونه به نسبت موفق اینگونه از رمان در ایران، «مدیر مدرسه» جلال آل احمد است. نویسنده رمان حته، نغمههای غروب، در صفحه ۹۶ نوشته است: زمانه و زمینهی زندگی حِتِّه، بازنماییِ برشی از تاریخِ رنج و محنت و محرومیتِ هزاران هزار انسانِ ستمدیدهی این دشت و دیار است. بازنمایی و بازخوانی داستانِ فقر و فاقه و تحقیری است که ثمرهی آن، در هرزمانی میتواند تمرُّد و شورش و عصیان باشد.
این جامعه شناس برجسته گفت: درنهایت، این رمان ناحیهای یا اقلیمی (Regional Novel) است. رمانی که به کیفیتها و مختصات جغرافیایی بومی و ناحیهای وفادار مانده و بر محیط و قلمرو روستایی از شهر شوش در استان خوزستان تمرکز یافته است. در رمان ناحیهای، این قلمرو و مردمانی که در آن زندگی میکنند، بهعنوان پایه و شالودهی داستان قرار میگیرند.
منصوری در ادامه اظهار کرد : با طرح نظریهی بینامتنیت[۱] که یکی از نظریات جدید در متن شناسی و نقد ادبی است و نخستین بار توسط ژولیا کریستوا و با اثرپذیری از «سخن گفتگویی چندآوایی» میخائیل باختین مطرح شده است. تصریح کرد بر مبنای این نظریه، همهی متون با هم در گفتگو هستند و هر متنی از متون پیشین خود یا پیشامتنها تأثیر میپذیرد و بر متون بعد از خود تأثیر میگذارد و هر اثری از این لحاظ، حکم یکی از حلقههای زنجیر را دارد. دکتر کیانوش راد در حته، نغمههای غروب؛ نه از بینامتنیت همزمانی (همعصر خود) و نه از بینامتنیت درزمانی (عصر گذشته) تأثیر نپذیرفته؛ لذا شما در این کتاب هیچ ارجاعی به متون یا اسناد نمیبینید و لذا میتوان گفت که این کتاب حلقهی اول زنجیرهی این سوژه است. نکتهی دیگر اینکه نویسنده از رویکرد مردمنگاری یا قومنگاری و از روش مصاحبه و مشاهده از منابع دستِ اول یعنی مردم روستای دبّات و معمرین و آگاهان استفاده کرده است، که نشان میدهد کار تحقیقی او روشمند و علمی است.
وی گفت: با بیان اینکه راوی داستان در سراسر رمان خود، از عنصر گفتگو به نحو مطلوبی استفاده کرده است. تأکید کرد که از ویژگیهای گفتگوی کامل این است که سه خصوصیت را در خود به نمایش گذارد؛ خصوصیت جسمانی، روانی و اجتماعی؛ که در این اثر، هر سه خصوصیت شخصیتهای داستان، بهخوبی نشان داده شده است. گزافه نیست که گفته شود حته، نغمههای غروب، یک رمان گفتگویی است.
دکتر لفته منصوری افزود: زاویه دید در رمان حته، نغمههای غروب؛ بیرونی و در حوزهی دانای کل یا عقل کل قرار دارد. داستان از دید سوم شخص نقل میشود. نویسنده به قالب شخصیتها فرو میرود و خصوصیات روحی و خُلقی آنها را برای خواننده تشریح میکند. فکری برتر از بیرون، شخصیتهای داستان را رهبری میکند و از نزدیک شاهد اعمال و افکار آنهاست و از گذشته، حال و آیندهی آنها آگاه است.
این چهره فرهنگی استان گفت: در این رمان، زمان و مکان، خوب ترسیم شده است و صحنه، محیطی را آفریده، که رفتار شخصیتها را تعیین و موجب رخداد وقایع شده است. منظور از صحنه بهعنوان یکی از عناصر داستانی، زمان و مکانی است، که عمل داستانی در آن اتفاق میافتد. کاربرد درست صحنه بر اعتبار و حقیقت مانندی داستان میافزاید و انتخاب درست مکان و نوع داستان بر قابلقبول بودن حوادث کمک میکند.
وی در واپسین قسمت سخنرانی خود، با نقل بخشهایی از کتاب گفت: کیانوش راد در این اثر، به غبارزدایی از چهرهی حته اهتمام داشته است. ۱- حته اهل مشروب نیست: «من اهل رفتن به کافهی علی قمی نیستم تا حالا هم هیچوقت نرفتم؛ ص ۴۵». ۲- حته اهل دعا و زیارت است: «پشتِ درهای بسته [مقبرهی دانیال نبی] توقفی کرد و سلامی داد. دستش را به نشانهی دعا بالا برد؛ ص ۴۶». ۳- حته مرجعیت روحانیت را در فصل خصومات پذیرفته است: «اما اگر من یک نفر را قبول داشته باشم او سید نبوی دزفول است. سید نبوی اگر اماننامه بدهد قبول میکنم و تسلیم پاسگاه میشوم، ص ۷۷». ۴- حته دزد نیست: «اگر هم راهزنی کرده است، از ملاکین و شیوخ ثروتمندِ ستمگر بوده است و نه از مردمی که نه زمینی داشتند و نه دامی و تنها فقر و گرسنگی در بساطشان بود؛ ص ۷۹».
منبع: عصرما
[۱] Intertextuality
انتهای پبام