قرن بیست و یکم، مفهوم بازدارندگی را به شیوه های جدیدی به چالش خواهد کشید که تلفیقی از امنیت سایبری، برتری استفاده نظامی از فضا، هوش مصنوعی، سلاح های مافوق صوت، پدافند ضدموشکی و هوایی، پهبادها، سلاح هسته ای، قدرت روبه فزون چین و قدرت دموکراسی خواهد بود.
سیاست شرق _ قرن بیست و یکم، مفهوم بازدارندگی را به شیوه های جدیدی به چالش خواهد کشید که برخی از آنها در حال حاضر آشکار شده است. حداقل «۹» مولفه مهم متاواژه جدید برای بازدارندگی (یا فرابازدارندگی) وجود دارد که برای برنامه ریزان نظامی، سیاست گذاران و نظریه پردازان مهم خواهد بود.
به نقل از «نشنال اینترست»؛ اولین مؤلفه متاواژه جدید برای بازدارندگی، تهدید فزاینده برای «امنیت سایبری» کشورها و احتمال جنگ سایبری است. جنگ سایبری در میان بازیگران دولتی و غیر دولتی، در حال حاضر، یک چالش مهم برای امنیت بین المللی است. حملات سایبری بهعنوان مکملی برای اعلام قدرت تهاجمی کشورهاست. هر دو بخش عمومی و خصوصی در برابر جنگ سایبری آسیب پذیر هستند و احتمال حمله فلج کننده علیه زیرساخت ها، از جمله نیروهای نظامی و سیستم های فرماندهی، مستلزم هوشیاری مداوم و ارتقاء سیستم های اطلاعاتی است. در مورد بازدارندگی هستهای، اولین حمله هستهای( یا هر حمله دیگری) احتمالاً با حملات سایبری علیه سیستمهای هشدار اولیه، فرماندهی و کنترل و واکنش حریف به منظور ایجاد سردرگمی یا فلج نمودن سیستم دفاعی خواهد بود که میتواند پاسخ مؤثر را به تأخیر بیندازد یا از آن جلوگیری کند، انجام میشود…
دوم، استفاده نظامی از فضا و توانایی انکار برتری فضایی در برابر دشمنان بالقوه است، که می بایست نگرانی اصلی وزارت دفاع باشد. بررسی راههایی برای افزایش قابلیت اطمینان و انعطافپذیری سیستمهای فضایی و وابسته به فضا برای شناسایی و نظارت، ارتباطات، هشدار اولیه، فرماندهی و کنترل و سایر عملکردها است. افزایش انعطاف پذیری پلت فرم های مداری شامل تکثیر ماهواره های کوچکتر متعدد در مدارهای حیاتی، تجهیز ماهواره ها به اقدامات دفاعی (از جمله پنهان کاری و مانورپذیری) و توسعه قابلیت های تهاجمی برای پاسخ به تهدیدات درک شده است. مسائل حقوقی با توجه به این که آیا حمله به ماهوارههای مأموریت حیاتی برای دفاع ملی مساوی با حمله به میهن یا سایر داراییهای نظامی حیاتی است، مطرح میشود…
سومین مؤلفه متاورس جدید برای بازدارندگی، هوش مصنوعی است(AI). برخی حتی ظهور هوش مصنوعی را با کشف الکتریسیته مقایسه می کنند و آن را به عنوان یک توانمندسازی امکانات جدید در جنگ شناختی، در میان انواع دیگر جنگ، می دانند. ماشینها میتوانند دایرهالمعارف بسازند، رمان بنویسند و تواناییهای انسان را در زمینههای مختلف تقلید کنند یا از آنها پیشی بگیرند. ماشینهای هوشمندتر آینده، تصاویری بهینه از فضای نبرد در زمان واقعی، پیوندهای حسگر به تیرانداز و ارزیابیهای فوری پس از حمله از آسیب وارد شده و اهداف نابود شده ارائه میکنند. از سوی دیگر، چالش مدیریت «رابط» انسان و ماشین قابل توجه خواهد بود. ماشینهای هوشمند ممکن است تصمیمگیری را به سمت گزینههای از پیش برنامهریزیشده و انتظارات از پیش تعیینشده در مورد نتایج، علیرغم تغییرات در شرایط ضروری «در زمین» هدایت کنند…
چهارم، توسعه سلاح های مافوق صوت از جمله سیستم های تحویل کلاهک های هسته ای، باید مسائل جدی را برای برنامه ریزان بازدارندگی و دفاعی ایجاد کند. یک قابلیت ضربه دوم قابل اعتماد – که تهدیدهای مجازات تلافی جویانه را معتبر می کند – شرط لازم برای بازدارندگی هسته ای موفق است. هایپرسونیک زمان موجود برای هشدار و انتخاب پاسخ مناسب به حمله را کمتر می کند. می توان تصور کرد که رهبران ملی ممکن است تنها چند دقیقه از شناسایی پرتاب اولیه اولین حمله دشمن تا رسیدن کلاهک ها به اهداف تعیین شده خود، فرصت داشته باشند. تحت این شرایط، رهبرانی که ترس از دست دادن قدرت بازدارندگی خود را دارند، ممکن است به جای منتظر ماندن برای تایید غیرقابل انکار مبنی بر اینکه یک جنگ هسته ای واقعا در جریان است، تمایل بیشتری به صدور مجوز حملات پیشگیرانه داشته باشند. یک مسابقه تسلیحاتی در استقرار سلاح های مافوق صوت نیز می تواند بر بازدارندگی متعارف تأثیر بگذارد…
پنجمین مؤلفه متاورس جدید برای بازدارندگی، قابلیت رو به رشد پدافند ضد موشکی و هوایی است. با توجه به موشکهای بالستیک، دوران جنگ سرد با تسلط یک طرفه سیستمهای تهاجمی بر سیستمهای دفاعی مشخص شد. فناوری های بهبود یافته در دفاع موشکی در برابر موشک های با برد کوتاه، متوسط و بلند قبلاً توسط ایالات متحده و سایر کشورها نشان داده شده است. دفاع موشکی آینده مبتنی بر فناوریها یا پلتفرمهای جدید، از جمله سیستمهای مبتنی بر فضا، ممکن است اهرمهای بیشتری را در برابر حملات موشکهای بالستیک فراهم کند. رقابت بین توانایی کشورها در به کارگیری تسلیحات تهاجمی مافوق صوت در مقایسه با توانایی آنها برای بهبود دفاع موشکی ممکن است. در حوزه بازدارندگی هسته ای، پدافند موشکی همیشه با این واقعیت که حتی تعداد کمی از تسلیحات هستهای میتواند صدمات بیسابقهای را وارد کند، به چالش کشیده میشود. بنابراین، در بحبوحه احتمال حملات هستهای گسترده علیه سرزمینهای قدرتهای بزرگ، بازدارندگی با تهدیدهای معتبر مجازات تلافیجویانه قابل اعتماد خواهد بود…
ششم، جنگ روسیه علیه اوکراین تنها بر اهمیت روزافزون پهپادها برای بحث های آینده بازدارندگی تاکید کرده است. توانایی اوکراین برای حمله به اهداف نظامی روسیه در صدها کیلومتری داخل خاک روسیه با پهپادهای نسبتاً ابتدایی یک تغییر بازی بود. همانطور که هواپیماهای بدون سرنشین پیچیده تر و باهوش تر می شوند، جذابیت آنها برای قدرت های بزرگ برای بازدارندگی و دفاع بیشتر می شود. “ازدحام” هواپیماهای بدون سرنشین ممکن است برای حملات در مقیاس بزرگ علیه تأسیسات نظامی یا زیرساخت های غیرنظامی استفاده شود . از سوی دیگر، از انبوه پهبادها ممکن است برای دفاع ضد موشکی یا هوایی استفاده شود. ازدحام صدها، هزاران یا حتی یک میلیون هواپیمای بدون سرنشین دیگر چیز فانتزی نیستند. علاوه بر پتانسیل آنها برای حملات گسترده، پهپادها ممکن است برای حملات دقیق علیه اهداف استراتژیک مانند پایگاه ها، مراکز فرماندهی، یا حتی رهبران نظامی یا غیرنظامی فردی نیز مورد استفاده قرار گیرند. هواپیماهای بدون سرنشین نیز با توجه به آگاهی از فضای نبرد، بازی را تغییر داده اند. پهپادهای ارزان قیمت اکنون می توانند حرکات دشمن از نیروهای زمینی و دریایی خود را در زمان واقعی ترسیم کنند و آن اطلاعات را با فرماندهانی که می توانند پاسخ های سریع و موثر را مجاز کنند، در اختیار بگذارند…
هفتمین مؤلفه این فراجهان جدید، امکان رو به رشد جنگ متعارف در چارچوب هسته ای است. از آنجایی که کشورهای بیشتری به تسلیحات هستهای دست مییابند و قابلیتهای نسل چهارم خود را برای جنگهای متعارف بهبود میبخشند، خطر فزایندهای وجود دارد که گزینههای نظامی هستهای و متعارف بهجای بستههای گسسته انتخابها، بهعنوان نقاطی در یک زنجیره واحد در نظر گرفته شوند. بهجای برنامهریزی برای بازدارندگی «هستهای» در مقابل جنگ «متعارف»، فرماندهان احتمالاً بستههایی از گزینهها را با سلاحهای هستهای و متعارف توسعه خواهند داد. در تئوری، این بسته بندی ممکن است بازدارندگی را افزایش دهد و با دشوارتر کردن حدس صحیح برای دشمنان، واکنش قدرت های بزرگ به یک حمله را دشوارتر کند. از سوی دیگر، بستهبندی پاسخهای هستهای و متعارف در چارچوب مرجع مشابه برای برنامهریزی عملیاتی میتواند «تابوی» هستهای را که از زمان بمباران ناکازاکی برقرار بوده، تضعیف کند. همچنین ممکن است بیاحتیاطی رهبرانی مانند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را که به طور مکرر مایل هستند، در بحبوحه یک جنگ متعارف جاری، تهدیدهای شدید استفاده از هسته ای برای اولین بار عملی کند…
مولفه هشتم، عزم ظاهری چین برای پیوستن به آمریکا و روسیه به عنوان یک ابرقدرت هسته ای است. گزارش وزارت دفاع آمریکا خاطرنشان کرد که چین “احتمالاً تا جدول زمانی خود در سال ۲۰۳۵، انباری از حدود ۱۵۰۰ کلاهک جنگی(هسته ای) ایجاد خواهد کرد” و در حال بهبود توانایی های نظامی خود برای جنگ های متعارف و همچنین بازدارندگی هسته ای در سراسر جهان است. ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت هسته ای، زمینه بازی برای کنترل تسلیحات هسته ای را تغییر خواهد داد. از یک سو، اگر روسیه و ایالات متحده علیرغم اختلاف نظرهایشان بر سر جنگ اوکراین، مذاکرات درباره محدودیت تسلیحات استراتژیک را از سر بگیرند، به نظر می رسد برای آنها مهم است که از چین برای حضور در میز مذاکره دعوت کنند. از سوی دیگر، واشنگتن و مسکو سالها تجربه در مذاکره بر سر توافقنامههای کنترل تسلیحات هستهای راهبردی دارند که نیازمند شفافیت زیادی در مورد نیروها و تواناییهای آنها از جمله نظارت و راستیآزمایی گسترده است. این تردید وجود دارد که چین این میزان از نظارت سرزده توسط ایالات متحده و روسیه را در شرایط کنونی قابل قبول بداند. اگر چین نیروهای هستهای دوربرد خود را در سطح ایالات متحده و روسیه بسازد، ممکن است مایل باشد که به عنوان یک طرف سوم در میان برابر، با اطمینان بیشتری وارد مذاکرات کنترل تسلیحات شود. اما چالش نه تنها بزرگ کردن زرادخانه هسته ای چین، بلکه درک تفکر نظامی چین در مورد بازدارندگی، به ویژه بازدارندگی هسته ای، وجود دارد…
نهم، چالش های بازدارندگی تنها در خارج از مرزهای دولت ها به وجود نمی آید، تقویت دموکراسی، بخشی از بازدارندگی است، این درحالی است که دموکراسی ها نیز در سیاست داخلی و جوامع خود با مسائلی مواجه هستند که حداقل به طور غیرمستقیم بر توانایی آنها در حفظ قدرت نظامی در حمایت از بازدارندگی تأثیر می گذارد. افراط گرایی سیاسی و قطبی شدن، مانع از عملکرد موفقیت آمیز سیاست اجماع ساز می شود که برای سلامت دموکراسی حیاتی است. دموکراسی که با افراد بی اعتقاد به مشروطیت دموکراتیک، به ویژه در میان نخبگانش، آغشته شده است، در جلب مشارکت شهروندان خود برای انجام فداکاری های لازم برای بازدارندگی و امنیت ملی مشکل خواهد داشت…
انتهای پیام