... امروز: پنجشنبه - ۰۱ آذر - ۱۴۰۳
تحلیلگران ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - 0:42 ق.ظ زمان تقریبی مطالعه: 8 دقیقه
کپی شد!
0

کارشناس سعودی: حمایت نظامی آمریکا از ریاض، رایگان نبوده و این راز مشارکت دو کشور است.

عبدالعزیز بن صقر: در صورت اقدام جدی ایالات متحده برای اتخاذ ارزیابی مجدد روابط، این ارزیابی با اقدامات منفی تأثیرگذار بر امنیت و منافع پادشاهی مرتبط است، پادشاهی مجبور خواهد شد اقدامات مشابهی را تحت همان «ارزیابی مجدد» اتخاذ کند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا (سمت چپ) در نشستی در پایتخت عربستان سعودی با مقامات سعودی به رهبری ولیعهد محمد بن سلمان در ۱۵ جولای ۲۰۲۲ شرکت کرد (رویترز).

سیاست شرق _ رئیس مرکز تحقیقات خلیج فارس، تأیید کرد که حمایت امنیتی و نظامی آمریکا از پادشاهی عربستان سعودی در دهه‌های گذشته، پرداختی بوده و هست و هرگز رایگان نبوده است.

عبدالعزیز بن صقر، در گفت‌وگو با شبکه الجزیره نت، راز حفظ روابط امنیتی و همکاری نظامی عربستان و آمریکا را در تداوم عامل نیاز متقابل دو طرف می‌داند و تاکید می‌کند که این حمایت مبتنی بر این است. مبانی واقع بینانه، عقلانی و نه احساسی که مهمترین آنها حفظ منافع مشترک دو طرف است.

این کارشناس سعودی، با اشاره به اینکه عربستان سعودی صدور تصمیماتی -که ممکن است اثر موقتی داشته باشد- در مورد ارزیابی مجدد روابط ریاض و واشنگتن از جمله ارزیابی مجدد سیاست حمایت نظامی آمریکا را منتفی نمی داند، تاکید کرد: این یک هدف اساسی آمریکاست که اخیرا اهمیت آن افزایش یافته است.

عبدالعزیز بن صقر: نفت دیگر یک سلاح نیست و تحت هیچ شرایطی نباید به عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.

عبدالعزیز بن صقر انتظار داشت که عربستان سعودی و ایالات متحده به فرمول جدیدی برای پایداری روابط مشارکت راهبردی دست یابند، اما در چارچوب ها، مفاهیم و داده هایی که متناسب با وضعیت بین المللی موجود باشد و نیازهای نوظهور هر دو کشور را برآورده کند.

متن این مصاحبه به شرح زیر است:

روابط عربستان و آمریکا تاریخی است و ۸ دهه را در بر می گیرد. به نظر شما اتفاقی که اخیرا افتاد یک تنش تصادفی یا اختلافی بود که ممکن است برای مدت طولانی ادامه داشته باشد؟

اشتباه است که بگوییم موردی از ائتلاف استراتژیک سعودی-آمریکایی وجود دارد، یا این توصیف را از روابط سعودی-آمریکایی، اکنون یا تاریخی بنامیم. بلکه مورد «مشارکت راهبردی» است نه «ائتلاف راهبردی». باید بین محتوای این دو اصطلاح تمایز قائل شد; روابط مشارکت راهبردی – مانند هر رابطه تجاری یا مشارکت اجتماعی – دارای اختلاف، اختلاف نظر، تضاد منافع و مواضع است و همیشه حاشیه ای برای دیدگاه های مختلف و اختلاف ارزیابی ها و برآوردها وجود دارد که متاثر از عوامل تغییر زمان و تغییر است.

علیرغم عمیق بودن روابط عربستان و آمریکا از لحاظ تاریخی، این روابط خالی از اختلافات عمیق و پدیده تضاد منافع نبوده است که امری طبیعی و سالم در هر رابطه بین دو طرفی است که ماهیت آنها متفاوت است و از نظر ماهیت سیاسی، تاریخی، اقتصادی و … پیشینه های تمدنی روابط، شاهد لرزش های بزرگی بود. مهمترین آنها تصمیم ملک فیصل فقید در سال ۱۹۷۳ برای قطع صادرات نفت به کشورهای حامی اسرائیل از جمله آمریکا و متحدانش در غرب بود.

تنش فعلی ممکن است از بحران اصلاح رابطه و ارزیابی مجدد سهم هر یک از دو طرف فراتر نرود، زیرا به احتمال زیاد در چارچوب زمانی خود یک بحران موقتی است، اما منتفی نیست که پیامدهای آن قابل توجه و احتمالاً دور از دسترس باشد.

تصمیم اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت به میزان دو میلیون بشکه در روز که پادشاهی متحده تایید می کند یک تصمیم صرفا فنی و اقتصادی است و علیه کسی سیاسی نیست و هدف آن حفظ ثبات بازار جهانی انرژی است. چرا دولت ایالات متحده این تصمیم را به طور خاص علیه خود می بیند؟

تصمیم «اوپک پلاس» برای کاهش دو میلیون بشکه‌ای تولید نفت از دیدگاه عربستان، یک تصمیم اقتصادی عاری از انگیزه‌های سیاسی بود و قرائت آمریکایی‌ها بر بعد سیاسی متمرکز بود که در اولویت نبود. در حساب های سعودی با علم به اینکه موضع پادشاهی در مجامع بین المللی مبتنی بر محکومیت تصمیم به “تهاجم روسیه به اوکراین” است و هیچ گونه همدلی رسمی یا مردمی عربستان با توجیهات روسیه برای “تهاجم” به اوکراین وجود ندارد. هیچ توجیهی برای تصمیم گیرندگان در پادشاهی وجود ندارد که علیه متحد آمریکا تصمیم بگیرند، اما متحد آمریکا باید بداند که عربستان یک کشور مستقل است و حاکمیت تصمیم را دارد و حق دارد از منافع خود محافظت کند. و یکی از مهمترین منافع دولت در وابسته بودن به صادرات نفت، حفظ قیمت مناسب برای این مقاله استراتژیک است.

دیدار فیصل بن عبدالعزیز پادشاه عربستان با هنری کیسینجر وزیر امور خارجه آمریکا پس از بحران نفتی سال ۱۹۷۳ (کتابخانه کنگره)

و چگونه می توان به اتهامات وارده به پادشاهی مبنی بر سیاسی کردن نفت پاسخ داد؟

پس از تجربه سال ۱۹۷۳، پادشاهی به عنوان یکی از اولین کشورهایی ظاهر شد که تشخیص داد نفت دیگر یک سلاح نیست و نفت تحت هیچ شرایطی نباید به عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار گیرد، بلکه یک ماده استراتژیک است که باید برای آن ارزش قائل شد. بر اساس مزایای آن، اما اهمیت سیاسی نفت ناشی از مادی بودن یک استراتژی است که اقتصاد جهانی و چرخ زندگی، رفاه، توسعه و توسعه را کنترل می کند.

و اگر این اتهام وجود داشته باشد که پادشاهی با حمایت از تصمیم «اوپک پلاس» مبنی بر کاهش دو میلیون بشکه‌ای تولید نفت در تلاش برای «سیاسی کردن نفت» است، می‌توان به همین اتهام به آمریکا نیز پاسخ داد که سعی در جلوگیری از اتخاذ تصمیم کاهش نفت داد.

مأموریت «اوپک» – و بعداً «اوپک پلاس» – همواره حول محور نظارت بر قیمت نفت، تضمین ثبات و جلوگیری از نوسانات و نوسانات ناگهانی قیمت بوده است که وظیفه ارزشمندی برای کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده است، زیرا این موضوع کلیدی است.

عامل تضمین ثبات اقتصادی ایالات متحده از نقش اوپک در زمانی که منافع خود را در کنترل قیمت‌های انرژی بین‌المللی تامین می‌کند، استقبال می‌کند، اما زمانی که با منافع آمریکا در تضاد است، از نقش اوپک استقبال می‌کند. سهم اوپک همیشه توسط ایالات متحده رد نشد.

وقتی قیمت هر بشکه نفت به ۸ دلار یا کمتر رسید، پادشاهی، همدلی آمریکا یا غرب را ندید و پیامدهای منفی جدی و حتی فاجعه باری برای اقتصاد کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه عربستان سعودی داشت.

با توجه به این تنش، چگونه می توان روابط آینده بین ریاض و واشنگتن را متصور شد؟

اصل بازنگری در هر رابطه و ارزیابی مجدد هر اتحاد شرم ندارد. عناصر زمان، توسعه و تغییرات در فضای سیاسی و استراتژیک، نیازمند ارزیابی اولویت ها هستند و اینها همه عواملی هستند که رکود را نمی پذیرند و دستخوش تغییر هستند. علیرغم این واقعیت، هیچ توجیهی برای برچیدن پیوندها و پایه های محکمی که روابط عربستان و آمریکا بر آن استوار است، وجود ندارد.

به نظر ما منافع استراتژیک بالاتر هر دو طرف سعودی و آمریکایی بر موقعیت‌های فوری و بحران‌های حاشیه‌ای فائق می‌آیند. در مفهوم مشارکت استراتژیک جایگزینی برای عربستان سعودی به جای آمریکا وجود ندارد و جایگزین عربستان سعودی در مفهوم امنیت انرژی و نقش و نفوذ منطقه ای، برای ایالات متحده وجود ندارد.

به نظر ما روابط عربستان و آمریکا از سوی هر دو طرف و نه تنها طرف اعلام شده آمریکایی، و خواسته های دو طرف رابطه، مورد ارزیابی مجدد قرار خواهد گرفت. ایالات متحده امروز با کشوری که ۸۰ سال پیش با پادشاهی شراکت داشت متفاوت است.در همین دوره، پادشاهی گام های بلندی در ساختن دولت و جامعه و توسعه روابط و اتحادهای خارجی خود برداشت.

بنابراین، انتظار داریم دو طرف به فرمول جدیدی برای پایداری روابط استراتژیک، اما در چارچوب ها، مفاهیم و داده هایی متناسب با شرایط بین المللی موجود و پاسخگوی نیازهای نوظهور دو کشور برسند.

آیا موضع رئیس جمهور آمریکا در قبال عربستان سعودی از زمانی که نامزد ریاست جمهوری بود، بر تنش موجود تأثیری دارد؟

بدون شک، موضع ضد پادشاهی جو بایدن، رئیس جمهور وقت آمریکا در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، موجب نگرانی و ناراحتی ریاض شد. حملات لفظی به پادشاهی و رهبران آن در یک کمپین داخلی انتخابات ریاست جمهوری موجه نبود، اما این موضوع اهمیت چندانی نداشت زیرا رفتاری مرتبط با مبارزات انتخاباتی و تلاش یک نامزد ریاست جمهوری برای به کارگیری «سعود هراسی» است. یا «سعود هراسی» که در جامعه آمریکا به عنوان ابزار انتخاباتی در خدمت اهداف او آشکار است. وقتی پرزیدنت بایدن انتخاب شد، رهبری عربستان تصمیم گرفت صفحه جدیدی را با یک رهبر جدید برای مهم ترین کشور شریک پادشاهی باز کند. بنابراین، نگرش حسن نیت از همان روز اول، جایگاه غالب در رفتار سعودی ها نسبت به دولت بایدن بوده است.

اما حسن نیت طرف سعودی با موضع مشابهی از سوی دولت آمریکا مطابقت نداشت، زیرا دولت جدید آمریکا سیاست انتقاد و تحقیر را در قبال مواضع دولت سعودی و رهبران آن در پیش گرفت و از فرصت ها برای به چالش کشیدن دولت سعودی استفاده کرد. اعتبار سیاست پادشاهی و اتخاذ موضعی نامتعادل بین آنچه منفی و مثبت تلقی می شود، و تلاش برای چشم پوشی و تخطی از اصلاحات، دستاوردها و تغییرات عظیمی که در کشور، جامعه، نظام های حقوقی و حقوقی آن ایجاد شده است. قانونگذاری که ممکن است از نظر سیاسی یک انقلاب اصلاح طلب تلقی شود.

در نهایت، رهبری عربستان این توانایی را دارد که با این نوع شرایط منفی همزیستی کند و سعی کند اثرات منفی آن را بر سیاست خارجی خود و روابط خود با کشورهای جهان محدود کند.

درخواست هایی از سوی آمریکا مبنی بر اعمال تحریم ها علیه عربستان، محرومیت از واردات تسلیحات و برداشتن هرگونه ضمانت های امنیتی از این کشور شده است، چنین درخواست هایی و موضع رسمی پادشاهی در قبال آن را چگونه می بینید؟

این چیز جدیدی نیست و این صداها از داخل ایالات متحده همان لحن را تکرار می کنند و همان سیم هایی را می نوازند که پادشاهی از دهه هفتاد قرن گذشته به آن عادت کرده است. روابط همکاری های امنیتی و نظامی با ایالات متحده شاهد بحران های بزرگی بوده است، به ویژه در نتیجه فشار اسرائیل و نفوذ “لابی یهودی” در ایالات متحده که هدف آن محروم کردن عربستان از هرگونه سلاح آمریکایی با تکنولوژی و مشخصات فنی بالا است.

روابط همکاری نظامی با ایالات متحده متزلزل بود و همیشه با همکاری صمیمانه مشخص نمی شد و با وجود همه موانع، دشواری ها، چالش ها و بحران ها، این رابطه هشت دهه ادامه داشت.

راز حفظ رابطه همکاری امنیتی و نظامی عربستان و آمریکا، در تداوم عامل نیاز متقابل دو طرف نهفته است و این یک رابطه عملی و نه احساسی است. همکاری و حمایت امنیتی و نظامی ایالات متحده از پادشاهی همیشه – و هنوز هم – همکاری کاملاً پرداختی بوده است، نه حمایت رایگان، همانطور که در مورد حمایت ایالات متحده از اسرائیل وجود دارد، و این حمایت مبتنی بر واقع بینانه، منطقی و نه مبانی احساسی است. مهمترین چیز حفظ منافع مشترک دو طرف است.

حمایت نظامی آمریکا از پادشاهی، حمایت از حفاظت از مهمترین منبع انرژی جهانی است و لزوماً حمایت از کشوری به نام پادشاهی عربستان سعودی نیست. بحث در واشنگتن درباره بازنگری در تعهدات دفاعی آمریکا در قبال پادشاهی به معنای توانایی ایالات متحده برای کنار گذاشتن نقش خود در حفاظت از منابع انرژی نفت جهانی نیست، زیرا عربستان سعودی یکی از مهمترین تامین کنندگان این ماده استراتژیک است.

بنابراین ریاض صدور تصمیماتی – که ممکن است اثر موقت داشته باشد – در مورد ارزیابی مجدد روابط عربستان و آمریکا از جمله ارزیابی مجدد سیاست حمایت نظامی آمریکا را منتفی نمی داند، اما موضوع در محدوده تداوم آن خواهد بود. تعهدات ایالات متحده برای حفاظت از منابع انرژی بین المللی، که هدف اصلی ایالات متحده است، که اخیراً اهمیت و اولویت های آن در دستور کار دفاعی و استراتژیک ایالات متحده به دلیل درگیری اوکراین افزایش یافته است. درک این نکته مهم است که واشنگتن هیچ منفعتی یا منفعتی در ایجاد فشار، فشار آوردن و وادار کردن پادشاهی به جستجوی جایگزین‌های امنیتی و دفاعی و منابع جدید و جایگزین تامین تسلیحات ندارد.

ابن صقر: تصمیم اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت به میزان دو میلیون بشکه در روز، یک تصمیم اقتصادی و عاری از انگیزه های سیاسی از دیدگاه عربستان بود (شاتراستاک)

عربستان سعودی یکی از بزرگترین کشورهای منطقه است و نفوذ منطقه ای زیادی دارد، تنش با واشنگتن چگونه می تواند بر منطقه به طور کلی و کشورهای خلیج به طور خاص تأثیر بگذارد؟

در صورت تشدید مناقشات عربستان و آمریکا، فضای سیاسی خلیج فارس از پیش بینی ها، پیچیدگی ها و نکات منفی این اختلاف دور نخواهد بود. همه کشورهای عربی خلیج فارس با دو طرف مناقشه سعودی-آمریکایی روابط نزدیکی در ائتلاف و همکاری دارند و این کشورها برای اتخاذ موضع بی طرفی یا موازنه در این نوع مناقشه بین متحدان اصلی در موقعیت دشواری قرار خواهند گرفت. .

بنابراین تشدید مناقشه عربستان و آمریکا اثرات منفی بر کل سیاست خلیج فارس خواهد داشت. هدف یا تاکتیک واشنگتن ممکن است ایجاد شکاف در روابط خلیج فارس یا وحدت جمعی خلیج فارس باشد، اما مکانیسم هماهنگی و مشورتی در درون رهبران خلیج فارس ممکن است بتواند از توسعه هر گونه مناقشه جدید خلیج فارس جلوگیری کند. این احتمال وجود دارد که تلاش‌های میانجی‌گری خلیج‌فارس برای حل مناقشه عربستان و آمریکا و جلوگیری از گسترش و تشدید آن، وارد درگیری شود. در این مرحله، وضعیت روابط عربستان و آمریکا همچنان از اختلاف دیدگاه ها و گفتگوهای نامشخص و نشانه هایی از نیات برای ارزیابی مجدد روابط فراتر نمی رود و به یک درگیری واقعی که نیاز به نگرانی داشته باشد، تبدیل نشده است.

آیا عربستان سعودی ممکن است با توجه به این تحولات اخیر، روابط خود با ایالات متحده را از منظر سیاسی، امنیتی و استراتژیک جدید ارزیابی کند؟

پادشاهی نسبت به اقدام آمریکا «واکنشی» نشان خواهد داد و صحبت درباره گام‌های پادشاهی برای ارزیابی مجدد روابط خود با ایالات متحده زودهنگام است، زیرا هیچ اقدام آمریکایی وجود ندارد که نشان‌دهنده جدی بودن حرکت برای ارزیابی مجدد روابط آمریکا با آمریکا باشد. پادشاهی، یا حضور تصمیمات آمریکایی با ماهیت منفی یا تنبیهی که به طور مستقیم بر امنیت و منافع پادشاهی تأثیر می گذارد.

با این حال، در صورت اقدام جدی ایالات متحده برای اتخاذ ارزیابی مجدد روابط، این ارزیابی با اقدامات منفی تأثیرگذار بر امنیت و منافع پادشاهی مرتبط است، پادشاهی مجبور خواهد شد اقدامات مشابهی را تحت همان «ارزیابی مجدد» اتخاذ کند.

روابط بین‌الملل مبتنی بر احترام به منافع به صورت متقابل، بی‌طرف و متوازن است و نقض قواعد روابط اتحاد از سوی هر طرف، طرف مقابل را مجبور می‌کند تا برای حفظ منافع خود گام بردارد. بنابراین، هر تصمیم آمریکا برای ایجاد فشار بر پادشاهی باید واکنش‌های احتمالی عربستان را در نظر بگیرد.

انتهای پیام

تنظیم: رضا زمانی

مطالب مرتبط
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

language »