با توجه به جمیع مسائل ذکر شده، اگر جمهوری اسلامی ایران در سبد سیاست خارجی خود تنوعسازی کند، میتواند در این قضیه ضمن حفظ منافع خود، یک تهدید را به یک فرصت تبدیل کند. یعنی هم روابطش با ارمنستان حفظ شود، هم مناسباتش با غرب بهبود پیدا کند و هم با توجه به حساسیتهای ایران، غرب میتواند دامنه مانور اسرائیل را در قفقاز محدود کند.
سیاست شرق _ دنیای اقتصاد، در یادداشتی به قلم «سعیده سادات فهری» نوشت: این روزها ذهن تصمیمسازان و تحلیلگران درگیر این مساله شده است که ایران با سفر پلوسی به ارمنستان چه کند؟ این سوال وقتی اهمیت بیشتری مییابد که بر تاکیدات اخیر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا درباره حفظ مرزهای ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی متمرکز شویم. اگر ایران به تنوعسازی در سبد سیاست خارجی خود بپردازد، این حضور جدید فرصتهایی را پیش روی کشور قرار خواهد داد.
سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ارمنستان در این برهه زمانی و در بحبوحه درگیریها بین باکو و ایروان از اهمیت بالایی برخوردار است و علاوه بر ارمنستان، برای ایران نیز میتواند تحولات مهمی را رقم بزند.
نانسی پلوسی که در سفری سه روزه به ارمنستان رفت، در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره موضع واشنگتن در قبال درگیریهای اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان گفت: «واکنش فوری ما توقف خشونت و ایجاد آتشبس است. مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامهای را در محکومیت اقدامات جمهوری آذربایجان ارائه داده که امیدواریم بهزودی تصویب شود.»این موضعگیری پلوسی با آنچه ایران نیز اعلام کرده یعنی عدم تغییر مرزها یکسان است اما مساله این است که شاید نخستین سفر یک مقام عالیرتبه آمریکا به ایروان بعد از استقلال ارمنستان در سال ۱۹۹۱ تغییر و تحولات دیگری هم به همراه داشته باشد که اگر ایران نتواند درباره آن برنامهریزی کند و سیاستهای بهینهای را در این خصوص در پیش گیرد ممکن است از تحولات عقب بماند و حتی روابطش با ارمنستان بهدلیل بهبود روابط ایروان و غرب تحت تاثیر قرار گیرد.رئیس مجلس نمایندگان آمریکا روز یکشنبه با «نیکول پاشینیان»، رئیسجمهور ارمنستان دیدار و بر تقویت روابط مبتنی بر شراکت بین دو کشور تاکید کرد. او همچنین تعهد ایالاتمتحده به حلوفصل مناقشه قرهباغ از طریق مذاکره را یادآور شد.پلوسی در زمانی وارد منطقه قفقاز شده که بحران بین آذربایجان و ارمنستان به نقطه جوش رسیده و درگیری مرزی بین دو کشور حدود ۱۰۰ کشته داشته است.
اگرچه روسیه نقش حافظ صلح را در قرهباغ دارد و باهدف کنترل و تسلط بر ترتیبات امنیتی، «پیمان امنیت دستهجمعی» را با حضور ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان ایجاد کرد اما درباره این مناقشه به کنشگری موثری دست نمیزند. هدف روسیه از ایجاد این پیمان تثبیت نفوذ خود و همچنین حفظ امنیت در منطقه است.اما در یک سال اخیر در حوزه پیمان امنیت دسته جمعی استاندارد دوگانهای را از جانب روسها شاهد بودهایم. قبل از جنگ اوکراین و زمانی که قزاقستان با بحران و شورش مواجه شد واکنش روسیه خیلی سریع بود؛ یعنی بلافاصله به قزاقستان نیرو فرستاد ولی درباره ماجرای ارمنستان که این کشور هم جزئی از این پیمان دستهجمعی است، روسها نقش لازم را ایفا نمیکنند و عدم ایفای نقش و کنشگری موثر روسیه در عمل باعث شده در مجادله بین باکو و ایروان، باکو دست برتر را داشته باشد.
اگرچه روسیه نقش حافظ صلح را در قرهباغ دارد و باهدف کنترل و تسلط بر ترتیبات امنیتی، «پیمان امنیت دستهجمعی» را با حضور ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان ایجاد کرد اما درباره این مناقشه به کنشگری موثری دست نمیزند. هدف روسیه از ایجاد این پیمان تثبیت نفوذ خود و همچنین حفظ امنیت در منطقه است.اما در یک سال اخیر در حوزه پیمان امنیت دسته جمعی استاندارد دوگانهای را از جانب روسها شاهد بودهایم. قبل از جنگ اوکراین و زمانی که قزاقستان با بحران و شورش مواجه شد واکنش روسیه خیلی سریع بود؛ یعنی بلافاصله به قزاقستان نیرو فرستاد ولی درباره ماجرای ارمنستان که این کشور هم جزئی از این پیمان دستهجمعی است، روسها نقش لازم را ایفا نمیکنند و عدم ایفای نقش و کنشگری موثر روسیه در عمل باعث شده در مجادله بین باکو و ایروان، باکو دست برتر را داشته باشد.
حتی این احتمال وجود دارد در کریدور زنگزور ترتیبات به گونهای چیده شود که همگی به نفع آذربایجان باشد و ارمنستان و به ویژه ایران از این توافق زنگزور متضرر شوند. به بیان دیگر در نبود کنشگری موثر روسیه برای ایجاد توازن در قفقاز جنوبی، ما شاهد دست برتر آذربایجان در معادلات هستیم.حال در چنین شرایطی آمریکا نیز به غائله قفقاز ورود پیدا کرده و سفر پلوسی نقطه عطف این نقشآفرینی واشنگتن است. آمریکا ادعا میکند که روسها نقشی را که باید در برقراری آتشبس ایفا کنند، به انجام نمیرسانند. به نظر میرسد مسکو بهدلیل دلمشغولیهای اخیرش در اوکراین نیز از انگیزه و قدرت کنشگری لازم برخوردار نیست.همچنین روسیه گمان میکند که پاشینیان علاقهمند است ارمنستان را به نهادها و اتحادیههای غربی متصل کند و روسها از طریق این عدم کنشگری، میخواهند او را تنبیه کنند. اتفاقی که دود آن فقط به چشم پاشینیان نمیرود بلکه متوجه ایران هم خواهد شد.در حال حاضر عدم انگیزه و فقدان کنشگری روسیه و وجود یک حکومت ضعیف در ارمنستان و حضور آمریکاییها در این کشور در عین حال که میتواند منافع مشترکی را برای ایران و آمریکا در قفقاز تعریف کند، ممکن است مشکلات و تهدیداتی را نیز برای کشور به همراه داشته باشد. در واقع تبدیل شدن قفقاز به دومین حوزه میدانی جدال بین روسیه و غرب بعد از اوکراین میتواند ایران را از دو طیف تحت فشار قرار دهد. از یک طرف از سمت آذریها که رویکردهای الحاقگرایانه دارند و از سوی دیگر از سمت ارمنستان.
به همین دلیل نیز سفر نانسی پلوسی به ایروان از این پتانسیل برخوردار است که معادلات منطقه را پیچیدهتر کند.حال در چنین شرایطی ایران باید چه سیاستی را در پیش بگیرد که منافعش تامین شود و روابطش با ارمنستان تحت تاثیر روابط ایروان و غرب کمرنگ نشود. به نظر میرسد بهترین راهکار برای ایران تنوعبخشی به سبد سیاست خارجیاش است. یعنی ما باید بتوانیم با غرب و اروپای باختری در حوزه قفقاز به منافع مشترک دست یابیم. نباید از حساسیت غربیها و ارمنیها به نسلکشی ارامنه در جنگ جهانی اول و لابیهای قدرتمند ارامنه در آمریکا و اروپا غفلت کنیم.
اکنون طرف منازعه ما آذریها هستند که برای تغییر مرز و بستن مرز ایران و ارمنستان نقشه در سر دارند. بنابراین اگر بتوانیم به تنوعسازی در سبد سیاست خارجی دست یابیم، قادر خواهیم بود منافع مشترکی را در قفقاز جنوبی بین خود و غرب تعریف کنیم؛ اما در فقدان تنوع بازیگران در عرصه سیاست خارجی ایران، حضور آمریکا میتواند معادله قفقاز جنوبی را پیچیدهتر کند.البته شاید مرزهای ژئوپلیتیک به واسطه حضور آمریکا و نقشآفرینی آن تغییر نکند اما این احتمال وجود دارد که ارمنستان را در این شرایط از دست بدهیم؛ زیرا کشورهای قدرتمندتری چون اروپا و آمریکا از آن حمایت میکنند و ایروان دیگر به ایران نیاز نخواهد داشت.
براساس فرمولی که ایران تعریف میکند، مرزهای ژئوپلیتیک نباید تغییر کند و ایران از طریق ارمنستان به اروپا وصل میشود. اما اگر ارمنستان به دامان غرب و آمریکاییها بیفتد حتی اگر مرزهای ژئوپلیتیک هم تغییر نکند به صورت دوفاکتو، راه مواصلاتی ما با غرب میتواند تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین حضور سیاسی جدیتر آمریکاییها در ارمنستان میتواند دست اسرائیل را نیز در منطقه قفقاز جنوبی بازتر کند و فضای مانور بیشتری به اسرائیل بدهد. یعنی دامنه حضور رژیم میتواند از آذربایجان به ارمنستان سرایت پیدا کند.
سالار سیفالدینی، پژوهشگر ارشد قفقاز جنوبی در این خصوص به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «ارمنستان رابطه بدی با غرب ندارد. اما به دلیل نیاز حیاتی به مرز با ایران، همیشه سعی کرده است بین رابطه با آمریکا و غرب و رابطه با ایران تفکیک قائل شود. ارمنستان میداند که ایران، واقعیت زمینی منطقه است نه کشورهای اروپایی و آمریکا.»وی تاکید کرد: «همچنانکه مشاهده کردیم که کشورهای غربی در دو سال بحرانی گذشته هیچ کمکی به ارمنستان مسیحی نکرده و اغلب با احتیاط درباره تجاوزات نظامی باکو صحبت کردهاند.» سیفالدینی با اشاره به اینکه در میان کشورهای غربی، بریتانیا روابط بسیار عمیقی با باکو وجود دارد، گفت: «دلیل آن استخراج نفت دریای مازندران توسط شرکت نفت انگلیس است. بنابراین این کشورها دوست قابل اعتماد یا اتکایی نیستند.»پژوهشگر مسائل قفقاز ادامه داد: «در خود ایالات متحده نیز وزارت خارجه در اصل همواره حامی باکو بوده است. مجلس نمایندگان به دلیل نفوذ رایدهندگان ارمنی اغلب مسیر متفاوتی را طی کرده است. در فردای ۱۳ سپتامبر همزمان با حملات باکو به ارمنستان، وزارت خارجه آمریکا به گونهای اظهار موضعگیری کرد که گویی این ارمنستان بود که به مرزهای باکو حملهور شده است.»
سیفالدینی معتقد است سفر پلوسی نیز تغییرات عمدهای در این مناسبات ایجاد نخواهد کرد مگر اینکه به تحریم گسترده باکو منتهی شود که بعید است. وی توضیح داد: «بنابراین این خطر که ارمنستان با یک سفر به سمت غرب تمایل پیدا کند، بسیار اندک است. باید توجه کرد که کشورهای غربی به ویژه آمریکا، دولتهای قفقاز جنوبی را نه به عنوان کشورهای مستقل بلکه به عنوان یک بسته سهگانه ارزیابی میکنند. همین مساله موجب امتناع سیاسی در تصمیمگیری آنها شده است.»سیفالدینی با اشاره به اینکه موضوع اسرائیل کاملا متفاوت است، بیان کرد: «ارمنستان جزو کشورهایی است که کمترین رابطه را با اسرائیل دارد.
از طرفی اسرائیل متحد استراتژیک باکو محسوب میشود و کمکهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل و همچنین مواضع لابی اسرائیل درباره ارمنستان کاملا خصمانه است. بنابراین احتمال جهش ارمنستان به سمت اسرائیل نیز میسر نیست. در حال حاضر یک ائتلاف منطقهای بین باکو- تلآویو و آنکارا وجود دارد.» این پژوهشگر درباره رویکرد ایران در این زمان نیز توضیح داد: «ایران در اتخاذ تصمیم نسبت به توطئه دالان تورانی ناتو باید قاطعیت و سرعت بیشتری به خرج بدهد. زمان اندک است و گذر زمان به نفع ایران نیست. البته سیاستگذاریهای لازم در این خصوص از سال قبل اتخاذ شده است. چشماندازی که اکنون وجود دارد نه اختلاف سرزمینی و مرزی بلکه تلاش گسترده برای مسدودسازی مرز ایران و ارمنستان است.»
همچنین گزاره دیگری که در بحران ارمنستان و آذربایجان و حضور غرب در میانه این بحران باید به آن توجه داشته باشیم، صدمه زدن جنگ اوکراین به جایگاه روسیه در قفقاز است. در وضعیتی که روسیه دلمشغولی دیگر و مهمتری در اروپا دارد، حضور موثر در قفقاز میتواند از فهرست اولویتها خارج شود. در چنین شرایطی ایران باید سیاست تنوعسازی در سبد دیپلماتیک را در دستورکار قرار دهد. در سوی دیگر این ماجرا ممکن است حضور جدیتر غرب در ارمنستان در میانمدت، بحث عضویت ارمنستان در نهادهای سیاسی و امنیتی را به همراه داشته باشد.
مهدی خورسند، کارشناس مسائل قفقاز درباره احتمال عضویت ارمنستان در ناتو در میانمدت ضمن رد این گزاره گفت: «کشورها برای پیوستن به سازمان امنیتی ناتو باید یکسری شاخصهها داشته باشند و از جمله شروط اصلی و لازم پیوستن به ناتو این است که کشور در محدوده اروپا باشد و از سوی دیگر در آن کشور دموکراسی حاکم باشد و ظرفیت عضویت در ناتو را داشته باشد.» خورسند شرط اصلی پیوستن یک کشور به ناتو را موافقت همه اعضای ناتو با عضویت یک عضو جدید به این سازمان دانست.وی با تاکید بر این موضوع که امروز ترکیه عضو ناتو است، توضیح داد: «با وجودیکه این کشور تعارض منافع کمتری با سوئد و فنلاند داشت برای پذیرفتن عضویت آنها، شروط بسیاری تعیین کرده و امتیازات زیادی گرفت.» به گفته این کارشناس، امروز ارمنستان دارای تعارض منافع بسیار جدیتری با ترکیه است و قاعدتا ترکیه زیر بار این قضیه نخواهد رفت. خورسند ادامه داد: «همچنین یک بازیگر مسلط دیگر در منطقه به نام روسیه وجود دارد؛ روسیهای که برای جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو، جنگ به راه انداخت و کلی تحریم به جان خرید. لذا به نظر من گزاره پیوستن ارمنستان به ناتو گزارهای نادرست است.»
آذربایجانیها در مقطع فعلی از سفر نانسی پلوسی بسیار خشمگین هستند؛ زیرا در صورت بازیگری واشنگتن در بحران قفقاز، آذربایجان نمیتواند نیات قبلی خود را عملیاتی و مرزها را تغییر دهد.نانسی پلوسی در سفر به ارمنستان، حملات از سوی جمهوری آذربایجان را غیرقانونی خواند و آن را محکوم کرد؛ این اظهارات با واکنش باکو مواجه شد و جمهوری آذربایجان روز یکشنبه این سخنان را «مداخلهجویانه» و «جانبدارانه» توصیف کرد و گفت این اظهارات بیپایه و اساس و ناعادلانه است و بهطور جدی به تلاشهای صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان لطمه میزند.درگیریهای مرزی جدید بین ارمنستان و آذربایجان سهشنبه گذشته آغاز شد و هر دو طرف یکدیگر را به آغاز خشونتها متهم کردند. ایروان اعلام کرده است که ۱۳۵ سرباز خود را در این جنگ از دست داده و باکو تعداد کشتههای خود را ۷۹ سرباز اعلام کرده است.
در نهایت با توجه به جمیع مسائل ذکر شده، اگر جمهوری اسلامی ایران در سبد سیاست خارجی خود تنوعسازی کند، میتواند در این قضیه ضمن حفظ منافع خود، یک تهدید را به یک فرصت تبدیل کند. یعنی هم روابطش با ارمنستان حفظ شود، هم مناسباتش با غرب بهبود پیدا کند و هم با توجه به حساسیتهای ایران، غرب میتواند دامنه مانور اسرائیل را در قفقاز محدود کند. ولی در فقدان روابط مناسب با غرب، این دامنه ممکن است تا ارمنستان نیز بسط پیدا کند که برای ایران خطر بسیار بزرگی است.
انتهای پیام