درخواست تضمین از ایالات متحده، بیشتر از اینکه موضع مذاکراتی واقعبینانهای باشد، نشاندهنده روشی برای یادآوری این نکته به واشنگتن است که اشتباه کرده است.
سیاست شرق _ استاد دانشگاه نیوهمپشایر می گوید: من فکر نمیکنم که دولت آمریکا در رابطه با مسائل ایران تحت فشار داخلی قرار داشته و سکوت کرده باشد یا حتی تمایل داشته باشد ایران را بازنده نشان بدهد. بایدن ترجیح میدهد تا با ایران به توافق برسد نه اینکه این کشور را شکست بدهد.
«کِرک دورسی»، استاد دانشگاه نیوهمپشایر،در رابطه با مذاکرات احیای برجام و در ارزیابی عملکرد واشنگتن در جریان مذاکرات، بیان داشت: چه برای دولت ایران خوشایند باشد چه نباشد، برجام برای ایران اهمیت به مراتب بیشتری دارد تا سایر طرفهای این توافق! چین با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و درگیر سیاستهای پیچیدهای با همسایگان خود است، ایالات متحده و متحدان اروپاییاش بر اوکراین و روسیه متمرکز هستند و به نظر میرسد که روسیه علاقه بیشتری به پهپادهای ایران دارد تا برجام. بنابراین، متهم کردن ایران به وقتکشی از سوی ایالات متحده تا حدودی تاکتیک مذاکراتی است و تا حدودی هم روشی برای فرستادن این پیام به ایران است که آخرین پیشنویس ارائه شده تغییر چندانی نخواهد کرد. به این نکته هم توجه داشته باشید که بوررل نظرات هر دو طرف را «معقول» توصیف کرده است.
این استاد دانشگاه در ارزیابی این گزاره که برخی بر این باور هستند که دولت بایدن از ابتدای دور تازه مذاکرات نسبت به اتخاذ تصمیمات ضروری و ارائه ابتکار عملهای مذاکراتی برای پیشبرد گفتوگوها با تزلزل روبرو بوده و اکنون و با نزدیک شدن به انتخابات کنگره در ماه نوامبر تحت فشار است، گفت: من واقعاً فکر نمیکنم که انتخابات میاندورهای در آمریکا، نقش چندانی در رویکرد دولت بایدن نسبت به ایران بازی کند. اکثر آمریکاییها در تصمیمگیریهایشان برای شرکت در انتخابات کنگره، سیاست خارجی را در اولویت قرار نمیدهند و حتی آنهایی که سیاست خارجی را در اولویت قرار میدهند توجهشان بیشتر به اوکراین معطوف است تا ایران. هسته اصلی افرادی هم که به برجام اهمیت میدهند، تا به حال تصمیم خود برای اینکه به کدام طرف رأی بدهند، گرفتهاند. من بر این باور هستم که دولت بایدن عمداً در روند احیای برجام احتیاط میکند؛ چراکه برجام، توافق پیچیدهای است و به مشورت با بسیاری از متحدان نیاز دارد و سایر موضوعات از اولویت بالاتری برخوردار هستند. اگر توافقی تا انتخابات نوامبر صورت نگیرد، من فکر نمیکنم که پس از آن انتخابات هم تغییر خاصی اتفاق بیفتد.
این کارشناس سیاست خارجی ایالات متحده در پاسخ به این پرسش که نامه تعداد زیادی از نهادهای آمریکایی در حمایت از برجام به بایدن، تا چه اندازه نشاندهنده تمایل نخبگان آمریکا برای بازگشت به برجام است و تا چه اندازه به دولت بایدن کمک میکند تا در برابر فشارهای مخالفان برجام مقاومت کند، اظهار داشت: من اهمیت چندانی به این حمایتها نمیدهم. این نامه چندان توسط رسانهها پوشش داده نشد و از سوی دیگر نامههای نمایندگان کنگره آمریکا و نظامیان بازنشسته که از بایدن میخواستند تا بر سر پیشنویس جدیدی به توافق برسد، در یک سطح قرار گرفت و نشان داد که آمریکاییهای برجسته بر سر اینکه برجام از آغاز هم ایده خوبی بوده است یا خیر اختلاف نظر دارند، چه برسد به اینکه بخواهند آن را تجدید کنند. علاوه بر این، اکثر سازمانهایی که پشت این نامه هستند چندان تأثیرگذار نیستند. به عقیده من، تمایل بایدن برای رسیدن به توافق، به دلیل اهمیتی که به افکار عمومی میدهد، نیست؛ بلکه به این دلیل است که فکر میکند توافق سال ۲۰۱۵ بهترین روش برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است!
دورسی در رابطه با تأثیر رژیم صهیونیستی بر این مذاکرات گفت: ایرانیها باید این نکته را در نظر داشته باشند که «جو بایدن» به نسبت «دونالد ترامپ» از اسرائیل کمتر حمایت میکند. سران بسیاری از کشورهای منطقه هم به خویشتنداری ایران اعتماد ندارند! اسرائیل با توجه به تهدیداتی که بارها از سوی مقامات ایران علیهش عنوان شده است، این حق را برای خود قائل است که برای بقاء خود تلاش کند، ولی به نظر من تلآویو به جای تضعیف توافق سال ۲۰۱۵ باید از آن حمایت میکرد.
وی در رابطه با این نکته که آمریکا با وجود سکوت خود تلاش میکند تا از فشارهای فزاینده بینالمللی ناشی از خروجش از برجام فرار کرده و ایران را مغلوب نشان دهد و اینکه اروپا چه وظیفهای در قبال این رفتار آمریکا دارد، بیان داشت: من فکر نمیکنم که دولت آمریکا در رابطه با مسائل ایران تحت فشار داخلی قرار داشته و سکوت کرده باشد یا حتی تمایل داشته باشد ایران را بازنده نشان بدهد. بایدن ترجیح میدهد تا با ایران به توافق برسد نه اینکه این کشور را شکست بدهد.
دورسی یادآور شد: ترامپ میخواست ایران را شکست بدهد و بسیاری از مقامهای ایالات متحده در ردههای میانی از اینکه ترامپ در پایان دوران ریاستجمهوری خود جنگی را با ایران آغاز کند، هراس داشتند. با این وجود، سران ایران هم باید درباره اینکه تا چه اندازه میخواهند به توافق برسند تصیمگیری کنند. تصمیماتی که شامل این نکته میشود که نه تنها باید با کشورهایی که عضو برجام هستند همکاری داشته باشند، بلکه باید در سیاستهای خود در قبال کشورهای همسایهشان هم تجدیدنظر کنند! سیاستی که ایران در پیش گرفته، به غیر از کشورهایی مانند روسیه، سوریه، ونزوئلا و چین که مستقیماً با آمریکا در تضاد هستند، دوستان چندانی برایشان به ارمغان نمیآورد. من فکر میکنم ایران باید در اهداف سیاست خارجی خود بازنگری کند، بهعنوان مثال ایران باید با چین تعامل داشته باشد ولی همزمان باید بر این نکته هم تأکید کند که از تمامی مسلمانان دنیا حمایت میکند.
این استاد دانشگاه نیوهمپشایر در خصوص ضرورت اینکه طرفهای توافق هستهای این مسئله را بارها و بارها به آمریکا یادآوری کنند که طرف خارج شده از توافق واشنگتن است و تأکید کنند که وی باید از خواستههای غیرمنطقی خود عقبنشینی کند، گفت: نیازی به یادآوری این نکته که ایالات متحده از توافق خارج شده است وجود ندارد، چراکه تیم مذاکرهکننده آمریکا کاملاً از این مسئله آگاه است و با تصمیمات ترامپ در این خصوص مخالف هستند. من فکر نمیکنم که هیچیک از ما اطلاعی از جزئیات موضع ایالات متحده داشته باشیم، بنابراین، نمیتوانیم موضع این کشور را «غیرمنطقی» بنامیم. این هیچ سودی برای ایران ندارد که به دولت بایدن بگوید: «ترامپ اشتباهاتی داشته است»، بایدن با این نکته موافقت خواهد کرد! بنابراین، سران ایران میتوانند در این خصوص عصبانی باشند و یا اینکه از خود بپرسند چه چیزی برای دستیابی به توافق لازم است و اینکه آیا هزینههای دستیابی به آن ارزشاش را دارد یا خیر؟ به باور من، ایران در صورتی که تمایل داشت میتوانست در سال ۲۰۲۱ برجام را مجدداً احیا کند. ولی، دولت ایران تصمیم گرفت که برجام توافق خیلی خوبی هم نبوده است و کوشش میکند با مقصر دانستن ایالات متحده برای خروج از برجام، از مذاکرات جاری استفاده کند و به توافق بهتری دست یابد. در پیش گرفتن این رویه در قبال دولت بایدن و در دستور کار قرار دادن رفتاری مشابه به آنچه با دولت ترامپ در پیش گرفته بودند، «سیاست خردمندانهای» نیست! مگراینکه ایران بخواهد بهانهای داشته باشد تا توافق جدیدی را به امضاء نرساند.
دورسی همچنین در پاسخ به این پرسش که ایران اعلام کرده است که برای جلوگیری از عدم تکرار اتفاق سال ۲۰۱۸ (خروج یکطرفه آمریکا از برجام) آمریکا باید تضمینی برای عدم خروج طرفها از این توافق بدهد. تا چه اندازه این مطالبه ایران را منطقی و به جا میدانید، اظهار داشت: من درک میکنم چرا دیپلماتها چنین تضمینی را میخواهند، ولی ایالات متحده نمیتواند چنین تضمینی بدهد. نکتهای که وجود دارد این است که ممکن است «دونالد ترامپ» یا یکی از متحدانش در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۵ به پیروزی برسد و دوباره ایالات متحده را از توافق خارج کند، دولت کنونی آمریکا نمیتواند بگوید که این توانایی را دارد تا از چنین اتفاقی جلوگیری کند. مادامی که بایدن ریاستجمهوری ایالات متحده را به عهده دارد، هیچ امکانی وجود ندارد که دولتش از برجام جدید خارج شود؛ ولی ایران و سایر طرفها باید به خاطر داشته باشند که توافق ریاستجمهوری (مانند برجام در سال ۲۰۱۵) با معاهدهای که به تصویب سنای آمریکا رسیده باشد تفاوت دارد و حتی معاهداتی که به تصویب سنا میرسند، تقریباً همیشه دربردارنده بندهایی هستند که به کشورهای امضاءکننده اجازه میدهد تا از آن معاهدات خارج شوند. درخواست تضمین از ایالات متحده، بیشتر از اینکه موضع مذاکراتی واقعبینانهای باشد، نشاندهنده روشی برای یادآوری این نکته به واشنگتن است که اشتباه کرده است.
وی در مورد نتیجه تلاشها برای احیای برجام و اینکه درصورت موفقیت طرفها حداکثر تا چه زمانی شاهد احیای برجام خواهیم بود، بیان داشت: در ژانویه ۲۰۲۱ من به اینکه برجام به سرعت احیا شود خوشبین بودم. ولی اکنون که نزدیک به ۱۸ ماه از مذاکراتی که بسیار کند پیش میرود میگذرد و در حالی که ایران در برنامه هستهای خود پیشرفتهای بیشتری داشته است، خوشبینی کمتری نسبت به این موضوع دارم. ایران نسبت به زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، به قابلیتهای بیشتری دست یافته است. بنابراین، ایالات متحده و متحدان اروپاییاش احتمالاً به این نکته میاندیشند که شاید برای رسیدن به توافقی دیپلماتیک که قابل اعمال شدن باشد، دیر شده است. احتمالاً با توجه به تغییر شرایط ایران، برای از سرگیری برجام دیر شده باشد. با این وجود، اگر طرفین به توافق برسند، این توافق میتواند به سرعت اعمال شود.
این استاد دانشگاه در رابطه با عملکرد کارشکنانه و استاندارد دوگانه رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه در شرایطی که در آستانه احیای برجام قرار داریم به اسرائیل سفر کرده و علیه برنامه هستهای ایران ادعاهایی را مطرح کرده است در حالیکه که همه میدانند رژیم اسرائیل تاکنون هیچ چهارچوبی را برای برنامههای هستهای خود نپذیرفته و حاضر به ارائه دسترسی به مسئولان آژانس نیست، در حالی که ایران بارها اجازه این دسترسی را در چارچوب انپیتی و مفاد برجام به کارشناسان آژانس داده است و بارها صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای تهران به تأیید رسیده است، گفت: بسیاری از کشورهای جهان باور ندارند که برنامهای هستهای ایران، صلحآمیز است! و ایران نیز تا حدی در بهوجود آمدن چنین نگرشی در عرصه بینالمللی مقصر است. وقایعی مانند تلاش برای کشتن «سلمان رشدی» منجر به این میشود که رهبران غربی در رابطه با ایران اندکی تأمل کنند! علاوه بر این، بازرسان خارجی از دسترسی کامل به مراکز هستهای ایران منع شدند. همچنین لازم به یادآوری است که هند و پاکستان برنامههای هستهایشان را مانند اسرائیل با وجود مخالفت کشورهای غربی پیش بردند؛ بنابراین، سران ایران باید از خود بپرسند که چرا کشورهای زیادی با یکدیگر در حال همکاری هستند تا از دسترسی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کنند. من میتوانم درک کنم که چرا ایرانیان بر اسرائیل تمرکز میکنند، ولی به نفعشان است تا دامنه مقایسههایشان را گسترش دهند. در حقیقت من متوجه شدهام که ایرانیها با اشاره به اسرائیل، سؤالاتی را در رابطه با برنامه هستهایشان به وجود میآورند که نشاندهنده تمرکز زیاد ایران بر اسرائیل است.
منبع: ایلنا
انتهای پیام/