سرمدی: این وسوسه در میان سیاستمداران جهان وجود دارد که با خرید زمان میتوانیم به مطالبات خود بیفزایم و دستاوردها و امتیازات بیشتری کسب کنیم. برهمین اساس هم با اعمال ترکیبی از تعلل، تأخیر و فشار، منتظر دستیابی به نتایج موردنظرشان هستند.
سیاست شرق _ فراز نیوز نوشت :سرمدی می گوید: به صورت غیرعادلانهای در داخل کشور دستاورد یک مذاکرات برد- برد زیر سووال رفت و از ارزش و اعتبار آن کاسته شد. به هوای اینکه بتوانند در رقابتهای سیاسی داخلی حریف را از میدان به در کنند … همان کسانی که در حال از میدان به در کردن رقیب بودند نمیدانستند طنابی را به دست و پای خودشان میپیچند که مشکلات آن، بعدها گریبانگیرشان خواهد شد.
با مرتضی سرمدی، قائم مقام سابق وزارت خارجه در رابطه با وضعیت فعلی مذاکرات احیای برجام و آنچه توافق هستهای را به وضعیت فعلی آن رسانده گفتگویی انجام دادهایم که بدین شرح است:
معتقدم آنچه پیش از خروج ترامپ از توافق جامع هستهای ایران و در نفی برجام در کشورمان صورت گرفت به هیچ وجه منصفانه نبوده است. یعنی به صورت غیرعادلانهای در داخل کشور دستاورد یک مذاکرات برد- برد زیر سووال رفت و از ارزش و اعتبار آن کاسته شد. به هوای اینکه بتوانند در رقابتهای سیاسی داخلی حریف را از میدان به در کنند. البته با این دَست از اقدامات یک نوع توقعی را هم در میان افکار عمومی جامعه ایجاد کردند که اگر مخالفین برجام به روی کار بیایند چه کار خارق العادهای انجام خواهند داد و چه برگ برندهای را رو خواهند کرد؟
این در حالی است که همه ما میدانیم بعید است حتی اگر آنها نیز در روند مذاکرات ایران و ۱+۵ حضور داشتند میتوانستند توافقی بهتر از برجام و بدون نقطه ضعف، یعنی برد کامل برای ایران را به دست آورند. اما در حقیقت همان کسانی که در حال از میدان به در کردن رقیب بودند، نمیدانستند طنابی را به دست و پای خودشان میپیچند که مشکلات آن، بعدها گریبانگیرشان خواهد شد.
معتقدم که به جهت خروج ترامپ از توافق هستهای ایران و بدعهدی طرف آمریکایی، مسوولیت توقف اجرای این توافق و مشکلاتی که در پی آن برای برجام ایجاد شد با واشنگتن است. در آن مقطع زمانی، جمهوری اسلامی ایران به تمامی تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده بود و به اذعان تمامی طرفهای برجامی و همه سازمانهای بینالمللی که از نزدیک این توافق را رصد و نسبت به کوچکترین تغییرات آن حساس بودند، مشکلی از سوی ایران در عمل به تعهدات برجامیاش وجود نداشت. بنابراین مجدداً تأکید میکنم که از جانب ایران کوتاهی صورت نگرفته بود، مشکل از سوی مقابل یعنی در طرف آمریکایی بود که با زیرپا گذاشتن تعهداتش، آنها را نقض کرد.
جالب است که دولت جدید آمریکا هم که برای به قدرت رسیدن، عملکرد ترامپ در خروج از برجام را مود انتقاد قرار میداد و آن را سیاست شکست خوردهای می دانست نیز، پس از به قدرت رسیدن در بازگشت به برجام عملکرد درستی نداشت. دولت دموکرات بایدن که معتقد است سیاست خروج ترامپ از برجام نه تنها آمریکا را به اهدافش نرساند بلکه از دستاوردهایی که داشت محروم کرد نیز خود، کم و بیش در همان مسیر گام برداشت. متأسفانه این وسوسه در میان سیاستمداران جهان وجود دارد که با خرید زمان میتوانیم به مطالبات خود بیفزایم و دستاوردها و امتیازات بیشتری کسب کنیم. برهمین اساس هم با اعمال ترکیبی از تعلل، تأخیر و فشار، منتظر دستیابی به نتایج موردنظرشان هستند. این در حالی است که اگر دولت بایدن از همان ابتدا و با توجه به شعارهای مطروحه خود، مذاکراتی را برای بازگشت کامل دولت آمریکا به برجام انجام میداد، فضای یک سال واندی گذشته در رابطه با این توافق تجربه نمیشد.
بله همینطور است.اصرار بر تحمیل قیودات بیشتر بر ایران، حفظ بخشی از تحریمها و فشارهای غیرقانونی اعمال شده در زمان ترامپ و گستردهتر موضوعات ورای برجام، روند مذاکرات را به اینجا کشانده است. اگرچه حالا، طرفین با حضور در دوحه به دنبال کاهش برخی از موارد اختلافی و حل و فصل آنها هستند اما اگر طرف آمریکایی، جریان مذاکرات را به موضوعات دیگر گره نمیزد شاید مذاکرات احیای برجام در وضعیت فعلیش قرار نداشت.
آنچه ما از تیم آمریکایی طی مدت زمان روی کار آمدن بایدن دیدیم گویای این واقعیت است که بخشی از آنچه این رئیس جمهور دموکرات در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میگفت به جای برنامه عمل، شعار بود. یعنی در گوشه ذهن این کاندیدای دموکرات هم، همچنان دلبستگی به کاری که ترامپ انجام داد، وجود داشت. اینها همه پارمترها و عواملی بود که مذاکرات را از مسیر اصلی خود دور کرد و امکان احیای برجام را به کمترین میزان خود رساند.
فراز نیوز نوشت :سرمدی گفت: به صورت غیرعادلانهای در داخل کشور دستاورد یک مذاکرات برد- برد زیر سووال رفت و از ارزش و اعتبار آن کاسته شد. به هوای اینکه بتوانند در رقابتهای سیاسی داخلی حریف را از میدان به در کنند … همان کسانی که در حال از میدان به در کردن رقیب بودند نمیدانستند طنابی را به دست و پای خودشان میپیچند که مشکلات آن، بعدها گریبانگیرشان خواهد شد.
با مرتضی سرمدی، قائم مقام سابق وزارت خارجه در رابطه با وضعیت فعلی مذاکرات احیای برجام و آنچه توافق هستهای را به وضعیت فعلی آن رسانده گفتگویی انجام دادهایم که بدین شرح است:
وضعیت فعلی برجام و آنچه تاکنون براین توافق گذشته است، معلول چه شرایطی است؟
معتقدم آنچه پیش از خروج ترامپ از توافق جامع هستهای ایران و در نفی برجام در کشورمان صورت گرفت به هیچ وجه منصفانه نبوده است. یعنی به صورت غیرعادلانهای در داخل کشور دستاورد یک مذاکرات برد- برد زیر سووال رفت و از ارزش و اعتبار آن کاسته شد. به هوای اینکه بتوانند در رقابتهای سیاسی داخلی حریف را از میدان به در کنند. البته با این دَست از اقدامات یک نوع توقعی را هم در میان افکار عمومی جامعه ایجاد کردند که اگر مخالفین برجام به روی کار بیایند چه کار خارق العادهای انجام خواهند داد و چه برگ برندهای را رو خواهند کرد؟
این در حالی است که همه ما میدانیم بعید است حتی اگر آنها نیز در روند مذاکرات ایران و ۱+۵ حضور داشتند میتوانستند توافقی بهتر از برجام و بدون نقطه ضعف، یعنی برد کامل برای ایران را به دست آورند. اما در حقیقت همان کسانی که در حال از میدان به در کردن رقیب بودند نمیدانستند طنابی را به دست و پای خودشان میپیچند که مشکلات آن، بعدها گریبانگیرشان خواهد شد.
معتقدم که به جهت خروج ترامپ از توافق هستهای ایران و بدعهدی طرف آمریکایی، مسوولیت توقف اجرای این توافق و مشکلاتی که در پی آن برای برجام ایجاد شد با واشنگتن است. در آن مقطع زمانی، جمهوری اسلامی ایران به تمامی تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرده بود و به اذعان تمامی طرفهای برجامی و همه سازمانهای بینالمللی که از نزدیک این توافق را رصد و نسبت به کوچکترین تغییرات آن حساس بودند، مشکلی از سوی ایران در عمل به تعهدات برجامیاش وجود نداشت. بنابراین مجدداً تأکید میکنم که از جانب ایران کوتاهی صورت نگرفته بود، مشکل از سوی مقابل یعنی در طرف آمریکایی بود که با زیرپا گذاشتن تعهداتش، آنها را نقض کرد.
جالب است که دولت جدید آمریکا هم که برای به قدرت رسیدن، عملکرد ترامپ در خروج از برجام را مورد انتقاد قرار میداد و آن را سیاست شکست خوردهای می دانست نیز، پس از به قدرت رسیدن در بازگشت به برجام عملکرد درستی نداشت. دولت دموکرات بایدن که معتقد است سیاست خروج ترامپ از برجام نه تنها آمریکا را به اهدافش نرساند بلکه از دستاوردهایی که داشت محروم کرد نیز خود، کم و بیش در همان مسیر گام برداشت. متأسفانه این وسوسه در میان سیاستمداران جهان وجود دارد که با خرید زمان میتوانیم به مطالبات خود بیفزایم و دستاوردها و امتیازات بیشتری کسب کنیم. برهمین اساس هم با اعمال ترکیبی از تعلل، تأخیر و فشار، منتظر دستیابی به نتایج موردنظرشان هستند. این در حالی است که اگر دولت بایدن از همان ابتدا و با توجه به شعارهای مطروحه خود، مذاکراتی را برای بازگشت کامل دولت آمریکا به برجام انجام میداد، فضای یک سال واندی گذشته در رابطه با این توافق تجربه نمیشد.
بله همینطور است.اصرار بر تحمیل قیودات بیشتر بر ایران، حفظ بخشی از تحریمها و فشارهای غیرقانونی اعمال شده در زمان ترامپ و گستردهتر موضوعات ورای برجام، روند مذاکرات را به اینجا کشانده است. اگرچه حالا، طرفین با حضور در دوحه به دنبال کاهش برخی از موارد اختلافی و حل و فصل آنها هستند اما اگر طرف آمریکایی، جریان مذاکرات را به موضوعات دیگر گره نمیزد شاید مذاکرات احیای برجام در وضعیت فعلیش قرار نداشت.
آنچه ما از تیم آمریکایی طی مدت زمان روی کار آمدن بایدن دیدیم گویای این واقعیت است که بخشی از آنچه این رئیس جمهور دموکرات در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میگفت به جای برنامه عمل، شعار بود. یعنی در گوشه ذهن این کاندیدای دموکرات هم، همچنان دلبستگی به کاری که ترامپ انجام داد، وجود داشت. اینها همه پارمترها و عواملی بود که مذاکرات را از مسیر اصلی خود دور کرد و امکان احیای برجام را به کمترین میزان خود رساند.
انتهای پیام