با افزایش تورم و مشکلات اقتصادی در جامعه و عدم تناسب درست بین درآمد و مخارج خانوارها، بار سوء تغذیه و مشکلات اجتماعی به طور غیرقابل قبولی بالا خواهد رفت
سیاست شرق _ سرمایه انسانی، اساس توسعه هر کشوری است که نیاز است به آن توجه و عوامل مخرب و همچنین تقویت کننده آن، مورد توجه جدی سیاستگذاران بخش های مختلف قرار گیرد.
فرآیند توسعه سرمایه انسانی، از دوران کودکی آغاز می شود و در طول زندگی فرد ادامه می یابد. در این بین وضعیت تغذیه، تأثیر عمیقی بر سلامتی سرمایه انسانی دارد، زیرا برای افزایش سطح بهرهوری، کمک به رشد اقتصادی و بهبود رفاه کلی یک کشور به شهروندانی سالم و دارای سلامتی نیاز است. در این بین سوء تغذیه بر رشد جسمی و ذهنی، ظرفیت فکری، بهرهوری و پتانسیل اقتصادی افراد تأثیر منفی میگذارد؛ در نتیجه، ثبات اقتصادی تهدید می شود و کشور را در برابر فقر و عوارض آن آسیب پذیرتر می کند.
با افزایش تورم و مشکلات اقتصادی در جامعه و عدم تناسب درست بین درآمد و مخارج خانوارها، بار سوء تغذیه و مشکلات اجتماعی به طور غیرقابل قبولی بالا خواهد رفت، زیرا یک رابطه حیاتی بین وضعیت تغذیه وسلامت سرمایه های انسانی و موقعیت اقتصادی افراد وجود دارد.
با کاهش درآمد یا افزایش هزینه ها، سوء تغذیه سلامت افراد را تهدید می کند و بر ظرفیت فیزیولوژیکی و ذهنی افراد تأثیر منفی می گذارد. که به نوبه خود سطح بهره وری فکری و جسمی را برای آنها با مشکل مواجه نموده و آنها را مستعد ابتلا به عوارض مختلف و خطر کاهش سلامتی و رشد نامناسب را تشدید می کند.در این جا یک پیوند دو طرفه بین سوء تغذیه و فقر وجود دارد و یک چرخه معیوب ایجاد می کند که هر یک به دیگری دامن می زند.
فقری که فرد را بسوی سوء تغذیه بیش از حد یا عدم تعادل انرژی و سایر مواد مغذی کلان و ریز سوق می دهد، منجر به تغییر در ترکیب بدن، عملکرد نادرست آن و نتایج بالینی مختلفی می شود که برخی کوتاه مدت و برخی در بلندمدت، فرد را درگیر مشکلات روحی و جسمی مختلفی خواهد نمود. به عبارت دیگر، سوء تغذیه یک اصطلاح فراگیر است که همه مظاهر تغذیه نامناسب را نشان می دهد.
آنچه که مشخص و قابل توجه است ، سوءتغذیه ارتباط تنگاتنگی با فقر دارد و هرچه شدت آن بیشتر باشد، عوارض مرتبط با آن نیز بیشتر و شدیدتر خواهد بود. تأثیر فقر بر افراد را میتواند موجب عوارض متعددی از جمله ضعف تغذیه، ناامنی غذایی، آسیبپذیری در برابر بیماری، کاهش سطح بهرهوری و به خطر افتادن رشد فیزیکی و فکری افراد است.
علاوه بر این، افرادی که در فقر زندگی می کنند، نمی توانند به نیازهای ضروری از جمله غذای مغذی، محیط بهداشتی، سرپناه مناسب و مراقبت های بهداشتی کافی و آموزش مناسب دسترسی داشته باشند.
نابرابریهای سیستمی، مرزهای فقر را فراتر از کمبود داراییهای مادی گسترش میدهد، مفهومی که شامل محرومیت های متعدد، از جمله: دارایی ها، استانداردهای زندگی، آموزش، بهداشت و بهداشت، سلامت و تغذیه است.
برخی از جمعیت کشورها، بهویژه آنهایی که تحت تأثیر درگیری، حکمرانی ضعیف، بلایای طبیعی و جنگ قرار گرفتهاند، همچنان بار سنگین گسترش فقر را تجربه میکنند، تجزیه و تحلیل ارتباط حیاتی بین فقر و سوء تغذیه مهم است زیرا سلامت روحی و جسمی افراد را با تهدید جدی مواجه می سازد
شاید این ارتباط متقابل بین شرایط و افراد و سلامت آنها را می توان با استفاده از مفهوم« فقر و ناامنی غذایی» به نمایش گذاشت. اصطلاح «ناامنی غذایی» به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد دسترسی فیزیکی، اجتماعی یا اقتصادی کافی به غذای کافی و مغذی ندارند.
به طور کلی، ناامنی غذایی با استفاده از چهار بعد، یعنی در دسترس بودن غذا، دسترسی به غذا، ثبات عرضه و استفاده از غذای سالم و سالم ارزیابی می شود. فقر با ناامنی غذایی عمیقاً مرتبط هستند، زیرا فقر ممکن است بر عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت تأثیر منفی بگذارد و ممکن است شرایط نامطلوبی را ایجاد کند که در آن افراد ممکن است عرضه مواد غذای نامعتبر را نیز تجربه کنند و حتی باالاجبار و به دلیل پایین بودن قیمت، از آنها استفاده نمایند.
فقر شرایط ناپایدار و نامطلوبی را ایجاد می کند که ممکن است به دامن زدن به مشکل سوء تغذیه کمک کند. افرادی که در فقر زندگی می کنند اغلب با محدودیت های مالی روبرو هستند که مانع از توانایی آنها برای دسترسی به غذای ایمن، کافی و مغذی می شود. ناامنی غذایی توانایی افراد برای به دست آوردن مقدار غذای مورد نیاز برای تامین کالری مورد نیاز بدن را به خطر می اندازد و بدون دریافت کالری کافی، ممکن است فرد نتواند انرژی یا قدرتی برای انجام فعالیت های روزمره ایجاد کند و این نیز ظرفیت بهره وری برای کسب درآمد را مختل می کند.
در حالی که افرادی که در فقر زندگی می کنند ممکن است به مقدار بیشتری غذا نسبت به آنچه در حال حاضر دارند نیاز داشته باشند. فقر می تواند با به خطر انداختن کیفیت دریافت غذا و تقویت گرسنگی پنهان که کمبود ویتامین ها و مواد معدنی ضروری را شامل می شود، به بدتر شدن سوء تغذیه کمک کند.
فقر منجر به محدودیتهای مالی میشود که به نوبه خود منجر به مصرف غذاهای اصلی ارزان و پرانرژی، عمدتاً کربوهیدراتها و چربیها تا مواد مغذی متراکم می شود. از طریق مصرف کربوهیدرات ها و چربی ها، سطح انرژی افزایش می یابد. اما کیفیت تغذیه به خطر می افتد. پیامد این امر کاهش کیفیت تغذیه و کمبود مواد مغذی است.
فقر نقش مهمی در تنظیم دسترسی و ترجیح غذاها ایفا می کند و در مطالعاتی که انجام شده، نشان می دهد زمانی که افرادی که در فقر زندگی می کنند فرصتی برای هزینه نسبتاً بیشتر برای غذا پیدا می کنند. آنها اغلب ترجیح می دهند به جای غذای با «کیفیت خوب»، غذایی با «طعم بهتر» بخرند. کمبود ریزمغذی ها یا «گرسنگی پنهان» یکی از اجزای مهم سوء تغذیه است و کمبود ریزمغذیها میتواند در همه گروههای سنی و در هر گروه اجتماعی-اقتصادی وجود داشته باشد.
ارزیابی رابطه بین سوءتغذیه و فقر، مستلزم در نظر گرفتن کمبودهای ریز مغذی است. در حالی که کمبود مواد مغذی درشت و ریزمغذی ممکن است باعث رشد ذهنی و جسمی نابهینه، عفونتهای مکرر و تأخیر رشد شود.
کمبود ریزمغذیها همچنین ممکن است منجر به پیامدهای نامطلوب هنگام تولد از جمله نوزادان کم وزن شود، زیرا وضعیت تغذیه بد مادر می تواند با مرگ و میر فرزندان، کمبود وزن و کوتاه قدی در نوزادی و کودکی ارتباط داشته باشد.
بدون شک، فقر به مشکل ناامنی غذایی کمک می کند که از آن به عنوان یک وضعیت با «محدودیت منابع» یا «مرتبط با فقر» یاد می شود. اگرچه جمعیت های تحت تأثیر فقر و ناامنی غذایی با هم همپوشانی دارند. توجه به این نکته ضروری است که همه افرادی که در فقر زندگی می کنند از نظر غذایی به اندازه ناامن نیستند بلکه نسبت آنها متفاوت و میزان آسیب پذیری آنها نیز مختلف است.
علاوه بر این، فقر در ایجاد شرایط کمبود ریز مغذی ها و گرسنگی پنهان نیز نقش جدی دارد و این عوامل موضوع سوءتغذیه را تشدید می کند و افراد را در برابر سایر نگرانی های بهداشتی و بروز بیماری های مختلف آسیب پذیرتر می کند.
تغذیه نامنظم و ناپایدار مواد غذایی همراه با کیفیت پایین غذا به دلیل دریافت ناکافی یا ناکافی مواد مغذی، ایمنی بدن را به خطر می اندازد و افراد را مستعد ابتلا به عفونت های مختلف می کند. علاوه بر این، در صورت آلوده شدن، اوضاع بدتر میشود، زیرا عفونتها ممکن است وضعیت تغذیه و سلامت را بیشتر کاهش دهند، در نتیجه سوءتغذیه را تشدید کرده و چرخه آن را با فقر تقویت میکنند.
به منظور پیشرفت اجتماعی و اقتصادی، نیاز فوری به شناخت بار فقر و سوء تغذیه و برداشتن گامهای فوری برای شکستن چرخه جاری آن و بهبود وضعیت اقتصادی به منظور افزایش سطح درآمدی خانوارهای فقیر و با درآمدهای ناچیز، ضروری و مهم است.
آنچه که مشخص است، فقر و سوءتغذیه عمیقاً به هم مرتبط هستند و هر کدام به دیگری دامن می زنند و از این رو رسیدگی به هر دو موضوع به طور همزمان ضروری است. یک پیوند دو طرفه وجود دارد که هر دو عنصر علت و پیامد یکدیگر هستند. این چرخه معیوب همچنان یکی از نگرانی های اصلی بهداشت عمومی است و باید گام های فوری علیه آن برداشته شود. برای بهبود پایدار در نتایج تغذیه، مبارزه با فقر و سوءتغذیه باید در همه جبههها برای دستیابی به جامعهای سالمتر و عادلانهتر انجام شود.
انتهای پیام